به گزارش جامجم، دیروز مردی میانسال که استاد معرقکاری است و به دلیل بدهی 20میلیون و 500 هزار تومانی به زندان افتاده، با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از چهار مرد به اتهام آدمربایی شکایت کرد.
وی به قاضی مرشدلو گفت: برای اجرای چند پروژه معرقکاری از چند نفر پول گرفتم، اما کسی که سفارش داده بود، سرم کلاه گذاشت و با گرفتن معرقها، پول را نداد. طلبکاران پول خود را خواستند که از آنها فرصت گرفتم تا به صورت قسطی طلبشان را بدهم. یکی از آنها که 16 میلیون تومان طلب داشت، راضی نشد قسطی طلبش را بگیرد. او یک روز با سه نفر دیگر وارد خانهام شدند و مرا ربودند که در میان راه با دخالت همسایهها ناکام ماندند. خواستم از آنها شکایت کنم که مرد آدمربا به خاطر طلبش مرا زندانی کرد. همزمان با شکایت این مرد، او به زندان تهران بزرگ بازگشت و با دستور قضایی تحقیقات برای یافتن طلبکار آدمربا و سه همدست او آغاز شد.
در زندان تدریس میکنم
مرد میانسال 20 سال است معرقکاری و کندهکاری میکند.
با سازمانهای مختلف ازجمله موزههای هنری و صنایع دستی کار کرده و آثار چوبی این استاد در سطح کشور معروف است.
با او گفتوگویی انجام دادیم که میخوانید .
چقدر بدهی داری؟
20 میلیون و 500 هزار تومان.
چرا خانوادهات پولی بابت پرداخت این بدهیها ندادند؟
من فرد آبروداری بودم و برای اولین بار است که این مشکل برایم پیش آمد. رویم نمیشد که از خواهر و برادر یا فرد دیگری پول قرض کنم. مشکل پیش آمده برای خودم بود. من دوچرخهسواری میکردم و در مسیر شهر به شهری که میرفتم پیام صلح را میان مردم میدادم، سفیر یونسکو هم بودم.
در زندان آموزش معرقکاری به زندانیان میدهی؟
به زندانیان 420 ساعت آموزش میدهم تا آنها بتوانند مدرک فنی و حرفهای بگیرند.
کارهایی از معرقکاری برای فروش در زندان انجام دادی؟
در زندان تابلوهای رقص مهتاب استاد فرشچیان، چوگان استاد بهزاد و کلمه یا زهرا(س) را معرقکاری کردم.
بعد از آزادی از زندان چه کار میخواهی انجام دهی؟
میخواهم با فروش کارهای معرقم به زندانیان کمک مالی کنم تا آنها هرچه زودتر آزاد شوند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: