
آمریکا از نقطهنظر یکپارچگی تجربهگر شرایطی است که در تاریخ این سرزمین شاید تنها قابل مقایسه با عصری است که به جنگ داخلی شمال و جنوب منجر شد. ساکنان سواحل شرقی و غربی معیارها و ارزشهایی را خواهان هستند که در تعارض کامل با ایالات قرار گرفته در حد فاصل این دو کرانه است. تعارضات فرهنگی از چنان عمق و گستردگی برخوردارند که دو شیوه نگاه بشدت غیرهمگن را در شهرهای بزرگ و مناطق خارج از این محدودهها در میان شهروندان در ارزشگذاریها، رفتارهای سیاسی و اجتماعی شاهد هستیم.
ارزشهایی که حوزههای فرهنگی از قبیل سینما، تئاتر، انتشارات و رسانهها مبنای دیدگاهی، تفسیری و رفتاری خود قرار میدهند در خارج از ایالات غیرساحلی جریان اصلی قلمداد نمیشوند و مورد چالش هستند. جامعه آمریکایی کاملا تقسیم شده و غیریکپارچه به نظر میآید و مشروعیت نهادهای مستقر و ارزشهایی که در طول عمر کوتاه این کشور اقتدار و بزرگی را برایش رقم زدند مورد چالش جدی قرار گرفتهاند. امروزه تمامی این تعارضات و منازعات همهگیر خود را در قلمروی سیاسی متجلی کردهاند. رسانههایی که خود را جریان اصلی قلمداد میسازند تمامی تلاش را در این چارچوب قرار دادهاند که با توجه به قوانین و مقررات مستقر در جامعه شرایطی را رقم بزنند که نتایج انتخابات مخدوش شود. گروههای اجتماعی و مدنی که این نتایج را در چارچوب ارزشهای خود نمییابند به هر وسیلهای کلامی، نوشتاری و رفتاری که در تعارض با قانون نیست متوسل شدهاند که پیروز انتخابات سال 2016 را بیبهره از مشروعیت جلوه دهند و شرایط را به گونهای صحنهآرایی کنند که حکومت را ناتوان از کارایی و کارکرد نشان دهند.
آنچه بحران مشروعیت اجتماعی را عمق و گزندگی فزونتر اعطا کرده عملکرد دوسوی گسل سیاسی است. ماشین حزب دموکرات و رهبران لیبرال با توجه به انتخابات میاندورهای 2018 مسموم شدن فضای اجتماعی را که ترکشهای آن صاحبان قدرت مستقر کنونی را آسیب میرساند، تشویق میکنند و آن را حمایت قانونگذاری همهجانبه اعطا کردهاند. در چارچوب همین دیدگاه بود که جلسات متعدد استماع در رابطه با اتهام تبانی با روسیه در انتخابات 2016 برگزار میشود. هدف این بوده که این استنباط شکل بگیرد که نتایج انتخابات به دلیل این تبانی مخدوش شد و فردی که شایسته پیروزی بود، مجبور به پذیرفتن شکست شد.
دموکراتها برای اینکه در تحقق اهداف سیاسی و انتخاباتی خود موفق شوند در تمامی اشکال سیاست، رسانههای جریان اصلی در جامعه را که تخریب و هجمه علیه ساکن کنونی کاخ سفید است، حمایت میکنند و به همین روی افرادی که در نهادهای دولتی فعال هستند و ارزشهای خود را در تعارض کامل با تیم پیروز انتخابات 2016 مییابند خود را مقید یافتهاند که به درز اخبار و موضوعاتی که اساسا منافع حزب دموکرات را بسط میدهد، اقدام کنند.
از سویی دیگر صاحبان قدرت در حزب جمهوریخواه و روشنفکران وابسته به این نحله فکری این گسل و تعارض اجتماعی را با ابراز ناخرسندی از ساکن کاخ سفید که با او هیچ سنخیت ارزشی و فکری ندارند، وسعت فزونتر اعطا کردهاند. اینان با بدنه رایدهنده حزب که چهل و پنجمین رئیسجمهور را تعیین کرد، تفاوت دیدگاه را متجلی ساختهاند و برخلاف رهبری حزب دموکرات و رایدهندگان این حزب که نگاه همسو درخصوص وضعیت سیاسی جامعه دارند، رهبری فکری و سازمانی حزب جمهوریخواه در مسیری متفاوت از بدنه رایدهنده حرکت میکند.
آنچه شرایط کنونی را ماهیت بحرانی بخشیده و گسل را تشدید کرده این نکته کلیدی است که برخلاف گذشته که نخبگان سیاسی کشور با اجماع نظری که بین خود داشتند ناآرامیهای اجتماعی را سعی بر مدیریت میکردند، امروزه این نخبگان حاکم بر کشور هستند که تشدید منازعات درون اجتماعی را دامن میزنند و زیر سوال رفتن مشروعیت نهادهای مستقر در جامعه را مثبت ارزیابی میکنند.
امروزه دو نهاد کنگره و رسانهها کمترین میزان اعتبار را با توجه به نظرسنجیهای عمومی دارا هستند ولیکن با این وجود، این دو نهاد با عملکرد خود نهتنها نظر مردم را تقویت میکند بلکه جامعه را نیز در مسیر تشدید بحرانهای اجتماعی و سیاسی با سرعت بیشتری سوق میدهند.
دکتر حسین دهشیار
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر حسن سبحانی، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با روزنامه«جامجم» مطرح کرد
عضو شورای خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با «جام جم» مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد