
نکتهای که حضرت آیتالله خامنهای آن را رصد کرده و توصیه به رفع آن فرمودهاند، خلأیی است که در طول تاریخ ادبیات معاصر دیده میشود.
بهطور مثال ما تاکنون رمان، نمایشنامه، شعر و داستان چشمگیری براساس زندگی شخصیتهای برجسته خودمان تولید نکردهایم؛ اینها همه در حالی است که برجستگی شخصیتهای ملی و مذهبی ما، گاه چنان مجهز به وجوه دراماتیک و جذابیتهای ادبی نیز هست که بتواند مایه شعری و داستانی به خالقان آثارش بدهد.
در این گزارش، به چرایی بروز این خلأ و راهکارهای پیشرو میپردازیم.
گوشزد به تنبلها!
اجازه بدهید در ابتدای همین گزارش گزیدهای از سخنان رهبر معظم انقلاب را که در همین باره در دیدار اخیر با شاعران بیان شده است، مرور کنیم؛ گزارشی که از سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای نقل میشود: «انصافاً ما ایرانیها در گزارش حقایق و حوادث و شخصیتهای خودمان، آدمهای تنبلی هستیم؛ واقعاً اینجوری است. حالا البتّه این درخور تحقیق آقایان جامعهشناس است که تحقیق کنند ببینند آیا این تنبلی یک خصوصیت ملی ما است یا در طول زمان بر ما تحمیل شده؟ ما درباره شخصیتهایمان [کار نمیکنیم]. حالا مثلا فرض کنید امام بزرگوار ما یک شخصیت درجه یک است دیگر؛ یعنی هیچ کسی ـ چه دوست، چه دشمن ـ مثلاً درباره شخصیت امام تردید ندارد و عظمت این شخصیت را کسی تردید نمیکند. حالا ما درباره این شخصیت عظیمی که در زمان ما بود و قریب 30 از درگذشت او میگذرد، چند جلد کتاب نوشتهایم؟ واقعا فکر کنید ببینید ما چند کتاب درباره امام نوشتهایم! این را مقایسه کنید با تعداد کتابهایی که مثلاً درباره آبراهام لینکلن در آمریکا نوشته شده. من در یک گزارشی خواندم که [اگر] تعداد کتابهایی که برای آبراهام لینکلن نوشته شده روی هم بچینند، یک ستون ده متری درست میشود؛ یک چنین چیزی. حالا آبراهام لینکلن یک عنوانی دارد ـ اگرچه عقیده بنده این است که آن عنوان، دروغ است؛ اینکه میگویند ایشان [عامل] آزادی بردگان و مانند اینها است، حرف مفتی است، حرف واقعی نیست؛ [اما] حالا اینجوری عنوان شده ـ لکن درباره رؤسای جمهور معمولی آمریکا مثل آیزنهاور، مثل دیگران، گاهی هزار جلد کتاب نوشته شده! شوخی است؟ شما ببینید درباره امام خمینی ما چند جلد کتاب نوشتهایم؟ اینجوری است قضیه؛ ما در این زمینهها عقب هستیم؛ [البته] ما ایرانیها عقب هستیم، والا در کشورهای عربی هم من دیدهام درباره حوادثی که اتفاق میافتد، بلافاصله کتاب نوشته میشود؛ بلافاصله تحلیل، کتاب سیاسی و ازاینقبیل مینویسند؛ از ابعاد مختلف، از جوانب مختلف، سلایق مختلف، موافق، مخالف، تحلیل میکنند و مانند اینها؛ ما در این زمینهها انصافاً عقب هستیم. درباره شعر هم همینجور است. حالا فرض کنید که همین قضایای شام، همین قضایای مدافعین حرم، خب جا دارد که درباره این، مثلاً صدها شعر گفته بشود. یا فرض کنید قضایای عراق؛ قضایای عراق خیلی قضایای مهمّی است؛ البته آن را شاید یک مقداری آدم بتواند حق بدهد به مردم، [چون] اغلب مردم ما از حقیقت قضیه عراق و آنچه در عراق پیش آمد ـ کاری که آمریکاییها میخواستند در عراق بکنند و چطوری سرشان به سنگ خورد و چه عواملی این حالت را به وجود آورد ـ قاعدتا خبر ندارند، اما خب واقعا یک قضیه عجیبی است قضیه کشور عراق؛ کشور عراق صدام حسین، تبدیل بشود به کشور عراق شهید حکیم! اصلا شما ببینید این فاصله چقدر است؟ اصلا قابل تصور نیست این فاصله؛ این، اتّفاق افتاده. خب درباره این صدها بلکه هزارها شعر باید گفت». البته تاکید حضرت آقا بر قابلیتهای شعر برای پرداختن به شخصیتها و وقایع مهم، از این روست که سخنرانی ایشان در دیدار با شاعران عنوان شده است، و الا بدیهی است که ادبیات داستانی و نمایشی نیز نتوانستهاند در راستای عمل به منویات رهبری در این باره موفق عمل کنند.
از طرفی ایشان، حتی به کتابهای تحلیلی نیز اشاره دارند و بسامد آنها را پایین میدانند. این در حالی است که به نسبت درباره شخصیت حضرت امام، نه به تعداد قابل توجه، اما چند کتابی نوشته شده است، اما اگر در بین کتابهای شعر و ادبیات داستانی و نمایشی بگردیم و بخواهیم بدانیم متون خلاقه ما، جز تحلیلها، چهقدر به شخصیتهای مهم سیاسی پرداخته، چیزی دستمان را نمیگیرد. بسیار باید مرور کنیم تا علاوه بر مجموعه شعر درخشان «تنفس صبح» قیصر امینپور در دهه 60 با آن شعر بهیادماندنی «خلاصه همه خوبیها» که برای حضرت امام سروده شده، چند کتاب شعر یا نمایشنامه پراکنده درباره ایشان بیابیم. اما چرا؟
کفه سنگین مستندنگاری
احمد شاکری، داستاننویس و مدرس داستاننویسی در این باره معتقد است که تولید اثر روایی خلاقانه داستانی، نیازمند دسترسی به لوازم و شرایط متعددی است و همین لزوم کار را برای نویسندگان سخت کرده است. از همین رو او در این باره به کفه سنگینتر ترازو برای روایتهای مستند به جای روایتهای داستانی اشاره میکند و میگوید: «سابقه تاریخی ادبیاتمان، ما را با مجموعهای از مواد خام تاریخی روبهرو میکند که رویکردهای فکری و فرهنگی ما آن را شکل داده است. بدیهی است که ما در روایتهای مستندنگار بیش از روایتهای مخیل و داستانی ظهور و بروز داشتهایم».
شاکری در این باره میافزاید: «در چهار دهه اخیر، روایتهای داستانی در پرداخت به شخصیتهای تاریخ چه شخصیتهای سیاسی و جنگ و چه شخصیتهای علمی، به صورت متعدد و متنوع نداریم. آنچه پیش روی ماست و تجربه عملیمان تائیدش میکند، همین روایتهای مستندنگار است. مطالبه درباره رفع خلأ روایتهای داستانی در این باره، مطالبه درست و مناسبی است. از اینرو که ادبیات متعهد بهدنبال حق است باید به کسانی بپردازد که به دنبال حق بودهاند مثل شخصیت مهم تاریخی ما حضرت امام. مطالبه رهبر معظم انقلاب درست و بهجا است، اما باید متولیان فرهنگی ما در اجرای آن دقت کنند تا براساس تواناییها و استعدادهای بالقوه نویسندگان برنامهریزیها صورت بگیرد.»
این داستاننویس دفاع مقدس و انقلاب، با اشاره به نیاز کمتر مستندنگاری به آگاهی از تکنیکهای روایی، از نمونههای برجسته این حوزه مانند کتاب خاطرات علی خوشلفظ، «دا» و «من زندهام» یاد میکند و میگوید: «این آثار نیز شخصیتمحورند. به نظرم کارکردن بر خاطرات خودنوشت و دیگرنوشت، هم مراتبی از آثار و اهداف روایت داستانی را فراهم و هم برهههای مختلف تاریخی را ثبت میکند. ثبت روایتهای مستندنگار، بستر را برای پرداختن به روایتهای داستانی فراهم میکند. یک داستاننویس وقتی روایات مستندی در اختیار دارد بسیار راحتتر میتواند راجع به شخصیتی تاریخی دست به خلاقیت بزند.»
نوشتن درباره امام همهچیزدانی میخواهد
شاکری همچنین با بیان اینکه ورود به حوزههای موضوعی خاص در روایتهای داستانی مثل داستان سیاسی یا تاریخی یا دینی، نیازمند توانایی بیش از معمول در داستاننویسی است میگوید که فقط نویسندگان باتجربه موفق میتوانند به این حوزه ورود کنند: «نویسنده باید اشراف و اطلاعی نسبت به مبانی هنر و روایت دینی داشته باشد. او باید بداند ادبیات داستانی مولودی ترجمهای و غربی است و موانعی که او را به عنوان نویسندهای دینی در نوشتن درباره موضوعات قدسی و دینی تهدید میکند، از همین مبانی فکری غربی ناشی میشود. بنابراین او باید از این مبانی مطلع و منتقد آنها باشد. اگر نباشد در عمل به خطا میرود.»
او به یکی دیگر از دلایل بروز خلأ در پرداختن به شخصیتهای سیاسی به عنصر زمان اشاره میکند و میافزاید: «پرداخت به این موضوعات، نیازمند زمان است. طول دوره تولید رمان در کشور ما پایین است. رمانها در کشور ما با معدل دو تا سه سال آفریده میشوند. این در حالی است که سرگذشتنامههای شخصیتهای مهم مثلا لئو تولستوی و مهاتما گاندی یا ونسان ونگوک در بازه زمانی طولانی تولید شدهاند. بنابراین برای رفع این خلأ، به تغییر آداب نوشتن نیزنیاز داریم.
نویسنده رمان تحسینشده «انجمن مخفی»، به تواناییهایی که نویسنده آثاری درباره شخصیتهای بزرگ باید به آنها مجهز باشد، اشاره میکند و میگوید: نمیشود درباره حضرت امام نوشت و عرفان و فلسفه و فقه و تاریخ و زی طلبگی و... اینها را ندانست. نویسنده چنین اثری باید چندوجهی باشد چون شخصیتهای بزرگ پیچیدهاند. اگر نویسندهای بدون تجربه و آگاهی وارد شود، نتیجهاش به تولید اثری میرسد که بهتر است تولید نشود. چون خسارتبار است. تحریف و تقلیل امام خطر است. شاید یکی از دلایل عدم ورود قصهنویسان این است که اساسا این ساحتها را درک نکردهاند.
خلأیابی و توصیه بهموقع
علیرضا راهب از شاعرانی است که بارها در جلساتی که شاعران در حضور رهبر معظم انقلاب شعر میخوانند حضور پیدا کرده است. او با اشاره به اینکه حضرت آقا به لزوم مقدسی اشاره کردهاند و باید در مقابل این خلأسنجی سر تعظیم فرود آورد و از ایشان تشکر کرد، میگوید: «همیشه ایشان خلأها را بهدرستی جستوجو و شاعران را به پرکردن آنها تشویق میکنند. اینبار هم به خلأیی مهم اشاره داشتهاند. شعر از ابتدای وقوع انقلاب اسلامی، اتفاقی سیاسی تعریف شد، اما در عین حال پرداختن به سیاست و سیاستمردان برای شعرا کار سختی بود؛ فاصله بین خوب و بد و بایدها و نبایدهای سیاسی، شفاف نبود و همین، ورود را با سختی روبهرو میکرد. به طور مثال پرداختن شاعران به دکتر شریعتی به عنوان یکی از بنیانگذاران نهضت فکری انقلاب اسلامی در هالهای از ابهام بود و درباره دیگر بزرگان نیز مواضع مختلفی وجود داشت مانند شهید مطهری و شهید بهشتی که کار پرداختن به آنها را دشوار میکرد.»
راهب همچنین با بیان اینکه ما درباره بسیاری از شخصیتهای سیاسی و مهم تاریخ انقلاب اسلامی نتوانستهایم در قالب شعر سخنی بگوییم، در ذکر دلایل بروز این خلأ میگوید: «چون در عرصه سیاست همواره جنبههای مختلف سیاسی برای ما با تاریکروشنی و ابهاماتی همراه بوده است. حالا حضرت آقا اقتضائات را میبینند و شاید با اجازه ایشان بتوان به شخصیتهای مهم سیاسی در شعر نزدیک شد. تا امروز اگر چنین خلأیی بوده، بیشتر به خاطر عدم شفافیت در حوزههای مختلف سیاسی بوده است که با این سخنان و توصیه رهبر معظم انقلاب امیدواریم دیگران هم به فکر بیفتند و فضا را برای پرداختن به این موارد باز بگذارند.»
ساحت قدسی مردان خدا
احمد شاکری به عنوان داستاننویس، دلایل مختلفی را در عدم پرداخت به شخصیتهای مهم سیاسی عنوان میکند. یکی از مهمترین دلایلی که شاکری در این باره به آن اشاره کرد، ساحت قدسی شخصیتهاست. او در این باره به جامجم میگوید: «این، هم دلایل جامعهشناسانه دارد و هم دینی. نزدیکشدن به اینها مشکل است. غرب در این باره قابل مقایسه با ما نیست چون آنها نه که سیاستمدارانشان حتی پیامبرانشان را هم از جنبه قدسی تخلیه کردهاند. غرب تکلیفش با عالم قدس و غیب مشخص است و طبعا روایت دراین باره برایش آسانتر است. آنها حتی مسیح را هم بشری عادی نشان میدهند. ما نسبت به بزرگانمان اینطور نگاه نمیکنیم.»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران مطرح شد
دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با علیرضا نصیری، قهرمان جوانان جهان
سفیر سابق ایران در پاکستان در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد