در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بنا بر اقتضای عبودیت و محبت معبود، پیامبر خدا صلیالله علیه و آله و سلم، با بندگان خداوند متعال و آنان که معیت با آن حضرت داشتند و واقعا تسلیم اسلام بودند، مهربان و رئوف بود و با سرکشان و اهل طغیان، بشدت عمل میفرمود. انسانِ اینچنینی، رنگ خدایی دارد و چه رنگی از این رنگ بهتر و بالاتر و این رنگ خدایی داشتن و با آسمانیها رفیق بودن، باعث میشود انسان از خط کفر و نفاق جدا شود و ضمن دوستی با اهل ایمان از طاغیان دوری گزیند.
اگر فکر انسان، خدایی و مغزش در اختیار خداوند متعال باشد، محبت دیو را از فکر و قلبش بیرون میراند و فرشته مودت اولیای الهی را به جان خریدار میگردد.
جامعه اسلامی، امروز بیش از گذشته به اصلاح فکر و اندیشه محتاج است. امروز تولی و تبری در سطح جهانی باید مطرح شود و بغض مستکبران و ایادی مقصر آنان، باید در فکر و اندیشه مسلمانان شدت گیرد.
جامعهای که هر روز و شب در نمازش حمد میخواند و قائل است نماز، نماز نیست، مگر به قرائت حمد، آیا نمیداند که حمد، هادی و فیالمثل Gps ماشینِ وجود انسان است و در سوره حمد هم تولای یار و ولای پروردگار نهفته و هم تبری از اعدا و مستکبران آشکار است؟
درست است که در سوره حمد، الرحمن الرحیم دوبار آمده، ولی آنان که به این دلیل فریاد بر فتنهجویان و تبرا از سرکشان جهانی را خلاف رحمانیت و رحیمیت مکتب اسلام معرفی میکنند، چرا غیرالمغضوب علیهم و لا الضالین را نادیده میگیرند.
وقتی مسلمانان حمد میخوانند، یعنی خواسته خود را که سیر الی الله است، معلوم میکنند و به هادی راه میگویند: ما میخواهیم به راه محمد و خاندان ایشان برویم و به حصن حصین ولایت داخل گردیم، نه راه یهود و پیروان آن و میبینیم که این انتخاب شایسته یعنی ورود در دانشگاه حریت و آزادگی و پشت پا زدن به پروتکلهای اسارت و بردگی، چگونه مورد هجمه ایادی استکبار قرار گرفته است.
آیا مبارزه با مصداق صراط مستقیم یعنی قرار دادن امام نار در برابر امام نور و تراشیدن قطب جعلی در مقابل قطب دایره امکان و امام زمان و هجمه به این انتخاب آزاد است؟
مسلمانی که با حریت، روز و شب در نمازش، خواهان دوستی با اولیا و دشمنی با اعدای خداوند است، چگونه میتواند لبیک گفتن افراد سستاراده را در برابر دشمنان دین بشنود و با تحریف صراط مستقیم موافقت کند؟
آنان که فقط از رحم اسلام سخن میگویند، برای نه گفتن به قوم غضب الله علیهم و پیروان آنان چه میگویند؟ آیا جنگهای پیامبر رحمت صلیالله علیه و آله و سلم، محصول نفی استکبار و لا گفتن به منکران خالق جبار نبود؟
مثل اینان که تفسیر صادقانهای از قرآن و سنت ندارند، مَثَل کسی است که کُلُوا وَ اشْرَبُوا را گوش میکند، لکن و لا تُسْرِفُوا را به فراموشی میسپارد.
در داستان بیسندی که از ملای رومی نقل شده (دید موسی یک شبانی را به راه) موسی علیهالسلام را، محکوم خداوند متعال، معرفی میکند که: ما درون را بنگریم و حال را، نی برون را بنگریم و قال را.
البته این درونگرایی افراطی و غفلت از خلافها و انحرافات، خواسته حکومتهای طاغوتی است که با شهرت دادن جملاتی مثلِ موسی به دین خود، عیسی به دین خود یا تو برو خود را باش، بین مردم بذر بیتفاوتی میپاشند تا عزم و اراده مردم را سست کنند و گاه با جبرگرایی و تبلیغ این سخن خلاف که هر چه از حکومتها بر سر مردم آمد، خوش آمد و ترویج این که پادشاهان سایه خدایند، بلکه خدایند، میکوشند مُهر تأیید بر ظلم و ظلمت حکومتهای ستمپیشه بزنند.
جامعه مؤمن به خدا و رسول، اول باید تقوای قلبی را رعایت کند و حب سرکشان و حاکمان ستمپیشه را از قلب بیرون کند و بعد از این تطهیر، به صادقان و پیشوایان معصوم روی آورد.
در روایات قرآنی میبینیم که صرف رضایت قلبی از اعدا، مانع رسیدن به سعادت و باعث نزول بلا و عذاب میشود تا چه رسد به این که به دشمنان لبیک بگویی و برای آنان سفره طعام بگسترانی.
علمای ربانی و فقهای عظیمالشأن ما، در طول تاریخ تا زمان کنونی بر مبنای قرآن و عترت علیهمالسلام، به مکر دشمن و خیانتهای او لبیک نگفته و برای مبارزه با ستمگران، کتاب امر به معروف و نهی از منکر و کتاب جهاد و دفاع را تقریر فرمودهاند.
بزرگی اسلام غیر از بزرگی شارع و مقننش، به بزرگی رهبران آن برمیگردد.
و چه کسی میتواند ادعا کند که محیط بر قرآن است؟
لذا از منظر قرآن، بزرگی و ارزش علمای ربانی اولاًً در تفقه آنان به اصول و فروع اسلام است و ثانیاً در انذارشان نسبت به دوست و دشمن.
پس ما در اسلام انذار داریم، و علمای ربانی بر خلاف خواست دشمن، همیشه منذر جامعه بوده و در مسند مرصاد نشستهاند. چرا بعضی اشخاص عمدا سهو میکنند و برای بازی چند روزه با دنیا، میخواهند اسلام را خلع سلاح کنند و ذوالفقار را از دست صاحبش بگیرند؟
مگر در کلمه توحید اولا نفی وجود ندارد (لا اله) تا بعد نوبت به اثبات برسد (الا الله). بر این اساس، علمای ربانی مانند طبیب حاذق و دلسوخته، در گامنخست به جراحی غدههای سرطانی جامعه میپردازند و همان طور که در روایت آمده، دافع کلاب از ابرارند.
امام عسکری علیهالسلام از امام رضا علیه السلام بیان میکنند: بهترین چیزی که یک عالم از دوستداران ما میتواند برای روز نیازمندی و احتیاج و خواری و مسکنت خود پیش فرستد، این است که به داد یک مسکین از محبان ما برسد و او را از دست دشمن خدا و دشمن رسولش نجات دهد. چنین عالمی هنگامی که از قبرش بیرون میآید، ملائکه از سر قبر تا مکانش در بهشت صف کشیدهاند و او را روی بالهایشان حمل میکنند و به او میگویند: خوش آمدی! آفرین بر تو! خوش به حالت! ای کسی که سگها را از بندگان خوب خدا راندی! و ای کسی که متعصب بر ائمه اطهار صلواتالله علیهم ـ که بهترینِ مردم هستند ـ باقی ماندی.
لذا در لسان معصومین علیهمالسلام، فقیه کسی است که از شبکههای دشمنان آگاهی دارد و نتیجه تفقهش فریادهایی است که بر سر مخالفان میزند.
امروز دشمنترین اعدا که گروهها و شبکههای شیطانی فساد عقیده و اخلاق را در همه جای دنیا رهبری میکنند، کیستند و کجایند؟
وهابیت اهل تفرقه و عناد که راهزن قوم عبادند، از کجا تقویت میشوند؟
آن که بوسیدن پرچم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و علم کربلا را شرک معرفی میکند، ولی پرچم استکبار را میبوسد، برده و غلام کدام حکومت است؟
بهاییت به عنوان فرقه اهل انحراف اخلاق و عقیده، به کدامین دستگیره چسبیده تا بتواند با این فقر فکری و فرهنگی که دارد، خودی نشان بدهد و مقابل حق و عدالت بایستد؟
کسانی که به نام اسلام، فقط از محبت دم میزنند و مردم را به بیتفاوتی دعوت میکنند، آیا از آیه فَقاتِلُوا أَئِمةَ الْکُفْرِ و آیه قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ باخبرند؟
آیا اینان میدانند که ذوالفقار بجز برای رهایی ملتهای اسیر و دربند به کار گرفته نمیشود و چاقوی جراحی اگر نباشد، غده سرطانی همه وجود آدمی را اسیر خود میسازد؟
نفرین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم که وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ آیا برای اینان کافی نیست که بدانند مکتب ما دشمن دارد؟ دشمنی که باید طبق سنت به او لعن و نفرین کنیم و آرزوی عذابش را داشته باشیم.
باید رصد کار دشمنان و دفاع از داراییهای مادی و معنوی، خاصه دفاع از مکتب ولایت، کار همگان، بویژه منتظران باشد.
امیر مؤمنان علیهالسلام در جنگ صفین به لشکریان خود فرمودند: آنان طالب جنگ با شما هستند، پس یا به پستی تن داده و شرف خود را از دست بدهید، یا شمشیرتان را از خون آنان سیراب کنید تا از آب سیراب شوید، زیرا مرگ شما در آن زندگی است که محصولش شکست از دشمن باشد و زندگی شما در مرگی است که نتیجهاش پیروزی بر دشمن باشد.
و امروز رسیدن به فرات ولایت و سیراب شدن از دست ساقی آسمانی، امام زمان عجلالله تعالی فرجه نیز به مبارزه محتاج است و اگر ملت اسلام در راه دفاع از قرآن و عترت علیهمالسلام و حصن حصین ولایت استقامت ورزند، از آب حیات سیراب و برنده زندگانی جاوید میشوند.
از برید عجلی نقل است که گفت: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام راجع به آیه: وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطرِیقَةِ پرسیدم. حضرت فرمودند: یعنی اگر بر ولایت استقامت داشته باشید، لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً، یعنی به آنها علم زیادی میچشانیم که آن را از ائمه علیهمالسلام میآموزند.
سید محمود بحرالعلوم میردامادی
استاد حوزه علمیه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد