سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گلایههای برخی کارگردانها، تهیهکنندهها و پخشکنندههای سینمای ایران از اکران همزمان فیلمهای جدی، تلخ و اجتماعیشان با کمدیها، از سینمای خنده یک لولو و هیولای خطرناک ساخته و تصویرکرده است و آدم را به این نتیجهگیری اشتباه هدایت میکند که اکران همزمان فیلم کمدی و فیلم جدی اجتماعی، لزوما منجر به پیروزی اولی و شکست دومی میشود. البته آمار و ارقام نوبتهای اخیر اکران و یکی دو سال قبل، به نوعی حکایت از پیروزی کمدیها با هر کیفیتی در اکران دارد و فیلمهای کمدی معمولا بیشتر از فیلمهای جدی و تلخ اجتماعی فروختهاند، هرچند با نقیضهایی هم در همین مدت روبهرو بودیم. با این حال به نظر میرسد نباید گناه شکستهای گیشه ای را گردن کمدیها و اکران همزمان با این فیلمها انداخت و خود را به عنوان قربانی جلوه داد، این شیوه درستی نیست و با متر و معیارهای سینما همخوانی ندارد. با خواندن این گزارش و نظرات کارشناسانه مهدی فخیمزاده، بازیگر، نویسنده و کارگردان تلویزیون و سینما و حبیب اسماعیلی، بازیگر، تهیهکننده و پخشکننده سینما پیمیبرید که سینمای کمدی لولو، هیولا و آن نهنگی نیست که بیرحمانه فیلمهای جدی و اجتماعی را ببلعد.
هدفگیری فیلمسازان اشتباه است
مهدی فخیمزاده، بازیگر و کارگردان تلویزیون و سینما و سازنده آثاری چون همسر، تاواریش و خواب و بیدار درباره ترس و گلایه برخی صاحبان فیلمهای سینمایی از اکران همزمان با آثار کمدی به جامجم گفت: نمیتوان درباره این موضوع راهحلی داد و بگوییم فیلم کمدی نسازند یا آن را اکران نکنند. به هرحال سینمای ما اکران محدودی دارد و تعداد سینماهای ما از تولید کمتر است، درنتیجه فیلمها فارغ از کمدی و جدی، پس از طی مراحل مشخصی و ثبت قرارداد اکران در شورای صنفی نمایش در نوبت اکران قرار میگیرند و در موعد مقرر به نمایش درمیآیند. اگر به سازندگان فیلم کمدی بگوییم که الان فیلمتان را در این نوبت اکران نکنید، تکلیف چیست؟ نمایش این فیلم به نوبت دیگری میافتد و زمان مناسب اکران خود را از دست میدهد. این شرایط سینمای ایران است که در همه جای دنیا هم مشابه آن وجود دارد. یکی رفته یک فیلم کمدی ساخته و یکی رفته یک فیلم جدی اجتماعی ساخته، حالا این دو فیلم در اکران به هم میخورند.
کارگردان مسافران مهتاب و ولایت عشق افزود: تماشاگری که نهنگ عنبر را میپسندد، آن کسی نیست که فیلم اجتماعی سنگین را میپسندد. هرکدام از این فیلمها باید مشتریهای خودشان را جذب کنند. اگر یک فیلم اجتماعی رودرروی یک فیلم کمدی قرار میگیرد و نمیتواند مخاطب خودش را جذب کند، این را نباید دلیل این گرفت که آن فیلم کمدی، دارد این فیلم را میزند. نهنگ عنبر و فیلمهای دیگر کمدی از این جنس تماشاگر خودش را دارد و فیلمهای جدی و اجتماعی هم تماشاگر خودش را. اگر یک فیلم جدی اجتماعی نمیتواند مخاطب خودش را جذب کند، این مربوط به قضیه اکران نیست. مربوط به نوعِ فیلمی است که نتوانسته با مخاطبی که هدف گرفته، ارتباط برقرار کند.
فخیمزاده درهمین رابطه ادامه داد: وقتی شما یک فیلمی میسازید، یک نوع از مخاطب را برای جذب هدف قرار میدهید و مدنظر دارید. مثلا کارگردانی که «وارونگی» را ساخته، مخاطب نهنگ عنبر را هدف نگرفته و مخاطب دیگری را هدف گرفته است. تماشاگری هم که بهطور معمول میرود نهنگ عنبر را میبیند، آن مخاطبی نیست که میرود وارونگی را میبیند. اگر میبینید یک فیلم اجتماعی در اکران موفق نیست، بیشتر به این دلیل است که نتوانسته در جهتگیری خودش درست عمل کند و به نتیجه برسد. حتی درباره فیلمهای کمدی هم همینطور است، هر فیلمی که مخاطب کمدی را هدفگیری میکند، حتما و لزوما در گیشه موفق نمیشود. ما نمونههای زیادی داشتیم که فیلمهای کمدی نتوانستند مخاطب خود را جذب کنند. به نظرم نباید صورت مساله را اشتباه گرفت و گفت هیچ فیلم کمدی اکران نکنید تا آن فیلمهای جدی و اجتماعی بفروشد.
بازیگر آثاری چون علی البدل و آذر، شهدخت، پرویز و دیگران در پاسخ این سوال که آیا گرایش مردم ما به فیلمهای کمدی بیش از فیلمهای جدی و اجتماعی است، توضیح داد: آنها که از سینما توقع سرگرمی و آتراکسیون دارند، خود به خود به طرف فیلم کمدی تمایل خواهند داشت. خیلیها هم چنین توقعی از سینما ندارند و توقع دیدن یک نوع درام دارند. همیشه درصد کسانی که فیلم کمدی را بیش از فیلم جدی و اجتماعی میپسندند، بیشتر بوده و هنوز هم این تمایل بیشتر است، به شرطی که فیلمساز بتواند سلیقه مخاطب علاقه مند به فیلم کمدی را اقناع کند. همین طور فیلمساز سینمای اجتماعی هم باید بتواند رضایت تماشاگران این نوع فیلمها را به دست بیاورد.
فخیمزاده دراین خصوص با ذکر مثال افزود: فیلم میم مثل مادر یک اثر کاملا تلخ و جدی بود، اما زمان اکران مخاطب خودش را جذب کرد. یادم است همان زمان فیلم کمدی هم با آن اکران شده بود، اما آن فیلم کمدی نتوانست مثل این اثر در جذب مخاطب موفق عمل کند. بنابراین به نظرم موفقیت در اکران به هدفگیری و جهتگیری مناسب فیلم و فیلمساز برمیگردد، وگرنه جداسازی فیلمهای کمدی و جدی اجتماعی در نوبتهای اکران، چاره کار نیست. چه بسا ممکن است در یک نوبت اکران، هیچ فیلم کمدی به نمایش درنیاید، اما باز هم آن فیلمهای جدی و اجتماعی نتواند مخاطب خودش را جذب کند و به فروش خوبی برسد. مخاطب مجبور نیست، بلکه انتخاب میکند.
جذابیت؛ شرط اصلی فروش
حبیب اسماعیلی، بازیگر قدیمی سینما و فیلم هایی چون بازجویی یک جنایت و حریم مهرورزی که در این سالها بیشتر به عنوان پخش کننده و تهیهکننده سینما فعالیت میکند، درباره این موضوع به جامجم گفت: سینما با این که یک کار فرهنگی است، اما ارائه فیلمها مثل کالاست و فروشنده و خریدار دارد، ضمن این که انتخاب هر فیلم توسط مردم برای تماشا، بستگی به شرایط روحی جامعه و حال و هوای آن دارد. اصولا در دنیا هم همین طور است و فیلم هایی که جنبه بالای سرگرمی دارد، بیشتر از سایر فیلمها موردتوجه و استقبال مردم قرار میگیرد. این طور نیست که بگوییم فیلمهای کمدی در کشورهای دیگر فروش نمیکند و فیلمهای تلخ بیشتر میفروشد. اگر استقبال از کمدیها در سینمای ایران بیشتر است و تشدید میشود، بیشتر به روحیه خود مردم برمیگردد. وضعیت بد اقتصادی و تورم و این همه گرفتاری، باعث میشود مردم وقتی بخواهند از اندک فرصتهای سینما رفتن استفاده کنند، ترجیح میدهند برای تفریح و تماشای فیلمهای کمدی هزینه کنند و کمتر حاضر میشوند فیلمهای تلخ ببینند تا دوباره آنها را یاد مشکلات و گرفتاریهایشان بیندازد.
مدیر شرکت رسانه فیلمسازان مولود ادامه داد: فیلمهای جدی و اجتماعی که در اکران همراه فیلمهای کمدی به نمایش درمی آیند، باید جذابیتهای خاص خودشان را داشته باشند. من قبول ندارم که با اکران یک فیلم کمدی، دیگر فیلمها قربانی میشوند. شاید واقعا فیلمهایی که در اکران توفیقی پیدا نمیکنند، ضعیفتر از آن فیلم کمدی باشند. البته بخشی از این قضیه هم به مدیران سالنهای سینما برمیگردد. وقتی یک فیلم عموما کمدی در اکران مورد استقبال قرار میگیرد، برخی مدیران سینما سئانسهای آن فیلمهای جدی و اجتماعی را هم کاهش و در اختیار نمایش آن فیلم پرفروشتر قرار میدهند. مدیر سینما باید بگذارد فیلمهای دیگر هم نفسی بکشند. در حالی که در سالهای قبل رویه این طور بود که وجود فیلمهای پرفروش به فیلمهای کم فروشتر و کم مخاطبتر هم کمک میکرد و تماشاگرانی که برای دیدن آن فیلمهای پرفروش میآمدند، برای تماشای فیلمهای دیگر هم سرریز میشدند.
پخشکننده من سالوادور نیستم افزود: ما نمیتوانیم بگوییم کنار فیلمهای کمدی و با ظرفیت بالای فروش، فیلمهای دیگر اکران نشوند و به اصطلاح آن فیلمها حرام نشوند. چه کار باید کرد؟ با این نگاه نباید در عید نوروز، عید فطر و تابستان، در مقابل یک فیلم پرفروش، فیلم دیگری را اکران کرد، چون هر فیلمی را کنار آن اکران کنید، همین بحث پیش میآید. اگر این طور باشد،عملا باید در طول سال فقط دهفیلم اکران کنیم.
اسماعیلی بیان کرد: اگر فیلم از نظر ساخت و قصه جذابیت داشته باشد، جای خود را میان مخاطبان باز خواهد کرد. در همین اکران نوروز سال گذشته، فیلمهایی چون ابد و یک روز و بادیگارد باوجود فروش بالای فیلمهای کمدی مثل من سالوادور نیستم و 50 کیلو آلبالو، جای خودش را باز کرد و با استقبال خوب مردم مواجه شد. برای «چ» هم زمان اکران همین اتفاق افتاد. وقتی هم که اکران جدایی نادر از سیمین و فیلم آقای دهنمکی همزمان شده بود، این دو فیلم پا به پای هم در گیشه پیش رفتند و مردم از آنها استقبال کردند. لزوما این طور نیست که بگوییم فیلم جدی و اجتماعی مقابل فیلم کمدی از قبل شکست خورده است، همه چیز بستگی به جذابیت فیلم دارد، ضمن این که نبود سالن سینماهای کافی هم برای پیش آمدن چنین بحث هایی موثر است و اگر سالن سینمای کافی وجود داشته باشد، همه فیلمها فرصت کافی برای دیده شدن خواهند داشت.
علی رستگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد