در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اگرچه آسیبهای این شبکههای اجتماعی فراوان است اما این ابزار گاهی بستر نمایش زیباییها میشود.
از اینروست که در این فضا گاهی با زندگیهای متفاوت و افراد ویژهای هم مواجه میشویم. کاربرانی که فارغ از زندگیهای روزمره خیلی از ما در شرایطی منحصربهفرد زندگی میکنند و فضای مجازی باعث شده بتوانند زندگیهایشان را با کاربران سرتاسر دنیا تقسیم کنند. یکی از این کاربران متفاوت، محمد ترابی (معروف به سالار پولاد) است. کشاورز جوانی که در روستای گز شرقی بندر گز در استان گلستان زندگی میکند و حالا مدتی است که صحنههای جالب زندگیاش را در شبکههای اجتماعی با مخاطبانش به اشتراک میگذارد.
آقای ترابی، چند سال است که عضو شبکههای اجتماعی هستید؟
تقریبأ فکر کنم پنج شش سالی میشود.
اصلا چه شد که عضو این شبکه شدید؟ از ابتدا فکر میکردید که روزی معروف بشوید؟
(میخندد) معروف که نیستم؛ اما نه، واقعا فکرش را نمیکردم. البته واقعیت را بگویم در ابتدا خیلی با گوشیهای تلفن همراه جدید آشنایی نداشتم. در آن دوران برادرم یک گوشی تلفن همراه برایم هدیه گرفت و چند برنامه اجتماعی هم نصب کرد که یکی از این برنامهها اینستاگرام بود. برایم توضیح داد که در این شبکه میشود تصاویر را در همان لحظه به اشتراک گذاشت و تمام دنیا هم ببینند؛ ضمنا میشود در کنار عکس مطالبی را هم نوشت. من هم از آنجا که شغلم کشاورزی است و در شمال کشور زندگی میکنم، میدانستم که مناظر بکر برای به اشتراک گذاشتن زیاد دارم و میشود عکسهای مختلفی تهیه کرد.
افزایش دنبالکنندههایتان چطور اتفاق افتاد؟ تدریجی بود یا یکشبه معروف شدید؟
من تعداد فالوئرهایم را خیلی زیاد نمیدانم.
اما نزدیک به 50 هزار دنبالکننده دارید که در مقایسه با صفحات دیگر رقم خوبی محسوب میشود...
در کل همهچیز به مرور زمان بود. البته تعریف از خود نباشد، در این مدت رسانهها و روزنامهها هم هوایم را داشتهاند. مردم هم لطف داشتهاند. برایتان مثالی میزنم؛ خود شما الان در کلانشهر زندگی میکنید و میدانید زندگی در یک شهر شلوغ چقدر وقت آدم را میگیرد. مردم در آخر هفتهها و روزهای تعطیلشان دلشان میخواهد استراحتی داشته باشند و فارغ از دغدغه و شلوغی، خلوتی را برای خود رقم بزنند و به تفریحات آرامتر بپردازند. به خاطر همین این مردم وقت اینکه هر هفته خودشان به روستاها بروند، ندارند و در عوض عکسها و مناظر روستایی را در صفحه من تماشا میکنند. این مطالب برایشان آرامبخش است و گمان میکنم به همین دلیل جذب صفحهام شدهاند.
اخیرا در شبکههای مجازی و بویژه اینستاگرام مد شده که مردم زندگیهایشان را به شکلی اغراقآمیز، شیک نمایش میدهند و تلاش دارند خودشان را به شکلی نشان بدهند. هیچگاه وسوسه نشدهاید که شما هم به این سبک روی بیاورید؟ چون تا جایی که دیدهام، تصاویر صفحهتان کاملا ساده و به دور از هر گونه تجملگرایی است...
هر فردی در زندگی دغدغههای متفاوتی دارد. من یک روستایی کشاورز و مزرعهدارم و طبیعی است که جنس دغدغهها و مشکلات خودم را داشته باشم. عکسهایی که میگذارم هم براساس زندگی خودم هستند و از اتفاقات زندگیام عکس میگیرم. هیچکدام از اتفاقات زندگی یک کشاورز تکراری نیست و شما ممکن است هر روز که سر کار میروید، با اتفاقاتی تازه مواجه شوید. با این حال زندگی هر کس به یک صورت است و عدهای هم واقعا دوست دارند زندگیهایشان را به شکلی دیگر نشان دهند یا به اصطلاح خود را باکلاس جا بزنند! الحمدلله مردم همین عکسهای ساده را هم دوست دارند و لایک میزنند.
نظرات و کامنتهای مردم را چقدر دنبال میکنید؟ اصلا این نظرات را میخوانید؟
راستش را بخواهید حجم کارهای من آنقدر فشرده است که خیلی فرصتی برای دنبال کردن همه نظرات ندارم؛ اما تا جایی که میتوانم، سعی میکنم جوابشان را بدهم و اگر نظر یا پیغام خصوصی گذاشتهاند، پاسخ میدهم.
عمده نظراتی که مردم دارند چیست؟ چه میگویند؟
اکثرا دوست دارند زندگیهایشان را جابهجا کنند؛ میگویند ای کاش میشد ما به جای تو بودیم و از پشت پرده خبر ندارند. نمیدانند که من بیشتر فقط خوبیها را میگویم. کار در روستا آنقدر سخت است که باعث شده الان در روستای ما از هر صد جوان، نود نفرشان کار را رها کرده و به شهرها بروند و شاید فقط ده جوان باقی مانده باشند که هنوز سر کار کشاورزی هستند.
تا به حال برایتان نظر منفی هم گذاشتهاند؟
بله، الی ماشاءالله... متاسفانه گاهی اوقات حرفهایشان حتی به فحش هم رسیده است.
واقعا؟ دلیل فحاشی کردنهایشان چیست؟
نمیدانم واقعا، شاید حسودی باشد. معمولا هر بار شبکههای تلویزیونی مرا در برنامههایشان دعوت میکنند، بعد عدهای میآیند و نظراتی میگذارند و چیزهای منفی میگویند.
از فضای مجازی که بگذریم در جامعه واقعی وضع چطور است؟ بجز محله خودتان تا به حال در جای دیگری هم پیش آمده که مردم شما را بشناسند و ابراز آشنایی کنند؟
بله، خیلی زیاد. از این دست برخوردها بیشمار است و بویژه در تهران خیلیها مرا میشناسند و به من لطف دارند.
اینترنت تاکنون در حوزه کسب هم به کارتان آمده و به شما کمکی کرده است؟
به لحاظ اقتصادی بله. خدا را شکر فروش محصولات کشاورزیام بالاتر رفته و تعریف از خود نباشد، واقعا کمکم کرده است. شاید عدهای به حرف من بخندند، اما شبکههای مجازی امروزه به یک نوع محیطزیست جدید تبدیل شدهاند و محیطی است که هر کسی میتواند به آن وارد بشود. به عنوان مثال، در همین روستایی که در آن هستم، حتی پیرزن و پیرمردها هم گوشی تلفن همراه دارند و از شبکههای مجازی ارتباطی استفاده میکنند. تا جایی که من در این روستا میبینم، همه در حد دو سه ساعت در روز از شبکههای مجازی استفاده میکنند و به طور قطع این آمار در شهرهای بزرگ خیلی بیشتر است.
زهرا غفاری
رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد