به گزارش جامجم آنلاین، اوایل هفته گذشته مردی میانسال با پلیس شهریار در غرب استان تهران تماس گرفت و از کشف جسد دختر 20 سالهاش در خانهشان در یکی از محلههای شهر یار خبرداد.
ماموران با حضور در این خانه مشاهده کردند، جسد زن جوان در اتاقنشیمن در حالی افتاده بود که لباس بیرون از خانه به تن داشته و شال سیاهی به دور گردنش گره خورده بود. بررسیها نشان میداد او به قتل رسیده است. موضوع به بازپرس کشیک قتل دادسرای شهریار گزارش شد. با هماهنگی قضایی تیم بررسی صحنه جرم و گروهی از کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران در این خانه حاضر شدند. بررسیهای تیم جنایی نشان میداد ساعتها از مرگ وی میگذرد. وسایل خانهبه هم ریخته نبود. ماموران احتمال دادند مردی آشنا وارد خانه شده و مقتول را در حالی که قصد ترک خانه داشته، خفه کرده است.
پدر مقتول برای ادامه تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد. او به افسر تحقیق گفت: دخترم با برادرزاده ام ازدواج کرده و ثمره زندگی آنها، پسری 8 ماهه است. من و دامادم با هم بهعنوان گچکار در ساختمانها کار میکردیم. دخترم مدتی بود با همسرش درگیری و اختلاف داشت . امروز صبح قراربود دو نفری به محل کار برویم. اما دامادم با من تماس گرفت و با ادعای این که حالش خوب نیست گفت سرکار نمیآید.
وی افزود: عصر بعد از کار چند بار با تلفن همراه دخترم و شوهرش و حتی خانه آنها تماس گرفتم تا جویای حال دامادم شوم اما کسی پاسخگو نبود. دلنگران شدم. تغییر مسیردادم و به سمت خانه آنها رفتم. هر چه به در کوبیدم کسی در را بازنکرد. سراغ آن دو را از همسایهها گرفتم که اظهار بی اطلاعی کردند.
پدر مقتول ادامه داد: دلم بدجوری شور میزد. بنابراین قفل در را شکستم و وارد خانه دخترم شدم. چند بار او و شوهرش را صدا زدم که هیچ کدام پاسخ ندادند. همین که پا به اتاق نشیمن آنها گذاشتم با جسد دختر 20 سالهام که روی فرش اتاق افتاده بود، روبهرو شدم. با فریادهای من، همسایهها با خبر شدند و به پلیس زنگ زدند. خبری از دامادم و نوه 8 ماههام نبود.
در ادامه تحقیقات معلوم شد او شب قبل از کشف جسد زن جوان، همراه پسر 8 ماههاش به خانه خواهرش در قیام دشت رفته است. ماموران با کشف این سرنخ برای یافتن او به خانه خواهرش رفتند و به تحقیق از او و خانوادهاش پرداختند. تحقیقات از آنها نشان میداد، متهم شب به خانه آنها رفته و مدعی شده حال همسرش خوب نیست و میخواهد او را به بیمارستان ببرد. به همین خاطر نوزاد هشت ماهه را آنجا گذاشته و رفته بود.
با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه مرد همسرکش که همه راههای فرار را به روی خود بسته میدید،دو روز پیش تسلیم شد.
متهم به قتل 26 ساله به افسر تحقیق گفت: من و همسرم مدتی بود که بهخاطر دخالتهای خانواده هایمان درگیری داشتیم. شبی که جنایت رخ داد دوباره برسر این دخالتها درگیر شدیم. همسرم لباس هایش را پوشید .قهر کردو میخواست با برداشتن پسرمان به خانه پدریاش برود. عصبانی شدم و یک لحظه کنترل خود را از دست دادم. او را خفه کردم. وقتی به خود آمدم دیدم اوفوت شده است. خیلی پشیمان شده و مانده بودم چه کنم. فرزندم را به خانه خواهرم بردم و بعد از آن فرار کردم.
متهم به قتل ادامه داد: چند روز سرگردان بودم. زمانی که متوجه شدم پلیس در جستوجوی من است، رفتم و از مردی مرگ موش خریده و خوردم تا شاید پیش از دستگیری بتوانم به زندگیام پایان دهم که نشد و زنده ماندم. کمی که حالم بهتر شد و همه راههای فرار را بر روی خود بسته دیدم، تصمیم گرفتم تسلیم پلیس شوم.
عامل جنایت بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد