پرواز، رویای کودکانهای که به واقعیت تبدیل شد
گفت و گو با سیده خمسا اسبقیان، بانوی خلبان ایرانی

پرواز، رویای کودکانهای که به واقعیت تبدیل شد

گفت‌وگو با مخترع و خلبانی که رویای کودکی‌اش را محقق کرد

پرواز می‌کنم‌؛ ‌پس هستم

داشتن روحیه تلاشگری و مصمم بودن برای رسیدن به آرزوها و هدف‌ها دو مؤلفه مهمی است که انسان‌های موفق از آن بهره کامل را می‌برند.
کد خبر: ۱۰۳۰۵۵۳
پرواز می‌کنم‌؛ ‌پس هستم

فرهاد مولوی از همان دوران کودکی وقتی در زیر زمین خانه‌شان با چوب و پارچه کایت می‌ساخت در حال ساخت رؤیای پرواز و خلبان شدن بود و این آرزو را بارها با صدای بلند به دیگران اعلام می‌کرد. داستان زندگی خلبان فرهاد مولوی سراسر تلاش است و حرکت. او توانسته است همراه همسر ورزشکارش نه‌تنها به آرزوی دوران کودکی‌اش برسد بلکه الگویی مناسب برای افرادی باشد که از زمین و زمان ایراد می‌گیرند و بهانه تراشی می‌کنند. او یک مخترع است و فعالیت‌هایش در زمینه صنعت قابل‌توجه است و فکر خلاقش باعث شده تا در زندگی همواره باانرژی مثبت به اهدافش برسد و مسائل و مشکلاتش را با اراده‌ای مثال‌زدنی برطرف کند.

روی خط ورزش

فرهاد مولوی متولد 14 اردیبهشت 1353 است. او کارشناسی کشاورزی و کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی خوانده است از همان دوران نوجوانی و جوانی در تبریز به ورزش روی آورد و در ورزش‌های رزمی مانند کونگ‌فو توا و جودو سال‌ها فعالیت داشت. علاقه به کوه و کوهنوردی باعث شد تا به فکر تحقق رؤیای دوران کودکی‌اش باشد و در این رابطه می‌گوید: «همیشه وقتی کوه می‌رفتم با خودم می‌گفتم بالاخره روزی از همین کوه‌ها پرواز خواهم کرد؛ اما در آن زمان پاراگلایدر اصلا نبود و تلویزیون از میان ورزش‌های هوایی فقط پرواز با کایت را نشان می‌داد. برای همین من دنبال آموزش کایت بودم و پیگیری می‌کردم که کجا می‌توانم پرواز با کایت را آموزش ببینم. تا این‌که در برنامه دیدنی‌ها که در روزهای یکشنبه پخش می‌شد گزارشی از پرواز با پاراموتور را نشان داد.

با خودم گفتم این همان چیزی هست که من به دنبالش هستم؛ اما گزارش مربوط به ایران نبود و بعد از پرس‌وجوهای زیاد با یکی از دوستانم تصمیم گرفتیم به ترکیه برای آموزش برویم، غافل از این‌که در تهران پاراگلایدر چند سالی بود شکل‌گرفته بود. به‌طور اتفاقی گزارشی خبری از سایت شهران را در تلویزیون دیدم که در آن افراد با پاراگلایدر پرواز می‌کردند. با جست‌وجو در اینترنت توانستم شماره باتجربه‌ترین استاد را پیدا کنم. تاریخش را کاملا به خاطر دارم روز سه‌شنبه آذر سال 85 بود و بعد از تماس با استاد ایشان گفتند چهارشنبه سایت شهران باش یعنی به این زودی می‌توانستم پرواز کنم. همان روز مشغول به مباحث تئوری شدم و ظهر رفتیم تپه برای آموزش عملی که در یک روز 18 بار پرواز کردم که در 10 پرواز اول فقط پاهایم کمی بالا آمد و در پروازهای آخری توانستم کمی ارتفاع بگیرم. بعد از یک هفته توانستم از ارتفاعات شهران و آبسرد دماوند پرواز کنم.»

عقد در آسمان

علاقه فرهاد مولوی به پرواز و ورزش بر روی ازدواجش هم تأثیر گذاشته است و در سال 87 با همسر ورزشکارش آشنا می‌شود که مربی ایروبیک و والیبال هست. ماجرای ازدواج این زوج هم شنیدی و البته پروازی است.

او در رابطه با ازدواجش در بهشت پاراگلایدر ایران این‌طور توضیح می‌دهد که: «عقدمان را در مینودشت بهشت پاراگلایدر ایران در یک پرواز تندم (دونفری) بستیم. برنامه عقد را در آسمان چیدیم و با اکیپ فیلمبرداری باهم دیگر رفتیم مینودشت. روز اول هوا بارانی بود و برای پرواز مساعد نبود و تصمیم گرفتیم برای گشت‌وگذار به ارتفاعات برویم و فردای آن روز هوا پروازی شد. دو تا بال تندم گیر آوردیم با یکی من و خانمم پرواز کردیم و با یک خلبان محلی و فیلمبردار پرواز کردیم. آن روز بیش از ده سورت پرواز کردیم و واقعا روز خاطره‌انگیزی شد.»

در حال حاضر این زوج ساکن رشت هستند و آخر هفته‌هایشان به پرواز یا حضور در طبیعت و آفرود سپری می‌شود. لذت پرواز در طبیعت شمال مخصوصا ارتفاعات گیلان برای فرهاد مولوی بسیار دل‌چسب است.

ذهن خلاق و پویا

فرهاد مولوی در سال 82 در یک شرکت عمرانی مشغول به کار می‌شود که زمینه تونل و میکروتونلینگ با ماشین آلات تی بی ام فعالیت داشت.

او در رابطه با تجربیات کاری‌اش می‌گوید: «دستگاه‌های تی بی ام آلمانی بودند و تکنسین‌های آلمانی اجازه نمی‌دادند که ما وارد کار اصلی شویم و فقط کارهای جانبی را انجام می‌دادیم.

من توانستم با تلاش زیاد کار با دستگاه را یاد بگیرم و خودمان بدون استفاده از نیروهای آلمانی توانستیم با دستگاه کار کنیم و یک خط تونل را حفر کردیم. این کار باعث شد هزینه‌های شرکت کم شود و حتی به دلیل آشنایی با مسائل فنی تعمیرات آن را هم خودم انجام می‌دادم و دوره‌های مختلفی شامل برق صنعتی و پی‌ال‌سی و هیدرولیک و پنوتوماتیک را گذراندم تا با تسلط بیشتری بتوانم کار کنم.

در حال حاضر چند سالی هست به دلیل بدقولی‌های شرکت‌های پیمانکار و برخی مدیران از این کار فاصله گرفته ام و بصورت آزاد ماشین آلات و دستگاه‌های خط تولید بیشتر در صنعت زیتون می‌سازم.

چند اختراع در دست ثبت دارم چند سال پیش هم پمپ انتقال زیتون را ساختم و اکثر کارخانجات بزرگ از پمپ‌های من خریدند و در حال استفاده هستند.» آقای مولوی به نرم افزار اتوکد مسلط است و برای این‌که اختراع‌های جدیدش را بتواند درست ارائه کند کار با نرم افزارهای سه بعدی ساز مخصوص انیمیشن سازی را هم آغاز کرده است.

برای او سن و سال معنی ندارد و برای رسیدن به اهدافش مدام در حال فراگرفتن مهارت‌های جدید است و حتی به سراغ پرواز با پاراترایک (وسیله‌ای پرنده فوق سبک که سه چرخ دارد و می‌توان دونفری با آن پرواز کرد) رفته است و حتی به فکر فراگرفتن سقوط آزاد از هواپیما افتاده است.

همیشه مدیون پدر و مادر

برای کودکی که در سال‌های اولیه زندگی با چوب و پارچه کایت و وسایل پرنده ابتدایی می‌ساخته و در محدودیت‌ها برای رسیدن به این آرزوها بزرگ می‌شود رسیدن به پرواز آرمان بزرگی است که برآورده می‌شود.

خلبان مولوی همچنین به‌عنوان دبیر کمیته ورزش‌های هوایی استان گیلان هم فعالیت داشته است و زیر و بم این حوزه را بخوبی می‌شناسد. برای ایشان زندگی ساختنی است و سبک زندگی او بخوبی نشان می‌دهد که برای داشتن یک زندگی خوب چقدر باید تلاش کرد و درنهایت از ثمره این تلاش‌ها باید به بهترین شکل ممکن در جهت آنچه به آن عشق می‌ورزیم استفاده کرد. فرهاد مولوی نقش مرحوم پدر و مادرش را در حفظ روحیه کنجکاوانه‌اش مؤثر می‌داند و می‌گوید: «به کارهای فنی هم علاقه زیادی داشتم و در خانه هر وسیله‌ای می‌خریدیم هفته بعد داخلش را باز می‌کردم تا از نحوه عملکردش اطلاع پیدا کنم و تا زمانی که متوجه نمی‌شدم چطور کار می‌کند آرام و قرار نداشتم خدابیامرز مادرم و پدرم هم چیزی نمی‌گفتند و اجازه می‌دادند تجربه کنم چون وقتی باز می‌کردم مثل اولش دوباره می‌بستم خرابش نمی‌کردم. توی محل هر کی ماشین لباسشویی و اطو و رادیو منزلش خراب می‌شد می‌آورد پیش من تعمیرش می‌کردم.»

معمار زندگی خودت باش

در جامعه با افرادی مواجه می‌شویم که سهم جامعه را در ناکامی‌های خود بسیار پررنگ می‌دانند و همین تفکر باعث می‌شود همواره خود را قربانی شرایط بدانند و روحیه تلاشگری را از خود دور کنند. افرادی مانند خلبان مولوی که در کنار عشق به رؤیاهای دوران کودکی‌اش فعالیت‌های گسترده و متفاوت زیادی را انجام می‌دهند و خود معمار زندگی خود هستند چالش‌ها و مشکلات نمی‌توانند در نقش عامل بازدارند عمل کنند و برعکس به او انگیزه و انرژی بیشتری برای حرکت و پویایی می‌دهد.

همین روحیه باعث می‌شود که در سن 42 سالگی به سراغ یادگیری نرم‌افزاری مانند‌تری دی مکس برود و از آن در راستای اهداف بعدی‌اش استفاده کند. هدفمند زندگی کردن باعث می‌شود بدانیم از زندگی خود چه می‌خواهیم و کافی است نسبت به خودمان شناخت بیشتری به دست بیاوریم. مشکلات مالی و سختی‌ها برای همه افراد وجود دارد، اما برنده این ماجرا آنهایی هستند که بیشتر از دیگران و در جهت درست تلاش می‌کنند.

سعید ضروری

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها