به گزارش جام جم آنلاین از خودرو، ویلیام لیونز، (William Lyons) فرزند یک مهاجر ایرلندی در سال ۱۹۰۱ در بلکپول انگلستان به دنیا آمد.
پدرش فروشگاه لوازم موسیقی داشت اما خودش بعد از گرفتن یک مدرک مهندسی به فروشندگی پرداخت. او هنوز ۲۱ ساله نشده بود که بعد از آشناییاش با ویلیام والمزلی (William Walmsley) کارخانهای تاسیس کرد که بعداً به ساخت خودروهای جگوار پرداخت و تا ۷۱ سالگی به کارش ادامه داد.
اولین قدم در ساخت خودرو بعد از دیدن محصولات والمزلی برداشته شد. والمزلی موتورسیکلتهای اضافه ارتش را میخرید و برای آنها ساید کار درست میکرد و در بازار میفروخت.
لیونز جوان که عاشق موتورسیکلت بود، متوجه کیفیت خوب محصولات والمزلی و تواناییهای ضعیف او در بازاریابی شد. او در سال ۱۹۲۲ با وامی ۵۰۰ پوندی کمپانی سایدکار سوالو (Swallow Sidecar Company) را در بلکپول تاسیس کرد و با او شریک شد.
لیونز متوجه شده بود که این سایدکارها که با ورقهای آلومینیومی ساخته میشد و از بهترینها در بازار بود، همان محصولی است که به تقاضای خریدارانی که به چیزی بیشتر از یک موتورسیکلت نیاز دارند، اما ماشین نمیخواهند پاسخ میدهد.
بازار موتورسیکلت با سایدکار در بین دو جنگ جهانی رونق زیادی داشت، اما باعرضه آستین ۷ که خودرویی ارزانقیمت بود این بازار به شدت ضربه خورد. آستین ۷، علاوه بر قیمت ارزان ماشین خوبی بود و هزینه نگهداری آن هم کم بود. به همین دلیل بیشتر خریداران بالقوه سایدکار را به سوی خود جلب کرد و چندی نگذشت که همه در خیابان آستین سون سوار میشدند.
لیونز در مواجه با چنین رقیب سختی دوباره به ذهنخوانی بازار و مشتریان خودرو پرداخت و متوجه شد که در بازار خریدارانی هستند که میخواهند ماشینی با قیمت مناسب داشته باشند اما در چشم مردم به عنوان آستین سون سوار دیده نشوند. او با هدف جلب چنین خریدارانی، یک خودروی شیک دو نفره بر روی شاسی آستین سون ساخت و آن را آستین سون سوالو نامید.
ترکیب موفق شاسی خوب آستین و بدنه زیبایی که لیونز ساخته بود باعث شد تا برتی هنلی، از فروشندگان سرشناس خودرو در بریتانیا ۵۰۰ دستگاه از این ماشین سفارش دهد. با اینکه قیمت ماشین تنها اندکی از آستین سون بیشتر بود اما مردم با سوار شدن بر آن میتوانستند وضعیت بد اقتصادی دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰ میلادی را برای مدت کوتاهی هم که شده فراموش کنند و خود را در بین دوستان و همشهریهایشان متفاوت نشان دهند.
موفقیت آستین ۷ سوالو آنقدر زیاد بود که لیونز با همین روش یک سدان بزرگتر بر روی شاسی موریس کولی ساخت و به بازار عرضه کرد. تا زمان برگزاری نمایشگاه خودروی لندن در سال ۱۹۲۹ برگزار شد، کارخانه لیونز چندین مدل دیگر براساس مدلهای فیات تیپو ۵۰۹ ای، سوئیفت تن، و استاندارد بیگ ناین هم ساخت. ارائه رنگهای مختلف و امکانات لوکس باعث محوبیت همه این ماشینها شده بود.
لیونز شخصاً از اینکه مجبور بود محصولاتش را بر روی شاسی خودروهای دیگر بسازد چندان راضی نبود اما با دیدن وضعیت صنعت خودرو در آن زمان و تعداد زیاد خودروسازان ورشکسته تصمیم گرفت روش پولساز و موفق خود را ادامه دهد.
جگوار اکس کی ۱۲۰
در تابستان ۱۹۳۱ دو مدل اسپرت کوپه اساس ۱ و اساس ۲ ساخته شد. نتیجه علاقه لیونز به ماشینهایی با ارتفاع کم و کاپوت کشیده باعث خلق خودروهایی زیبا شد که بسیار گرانتر از قیمتی که فروخته میشدند به نظر میآمدند. لیونز موتور را کمی عقبتر از حالت عادی روی شاسی میگذاشت و فنرها را در کنار موتور قرار داده بود تا ارتفاع ماشین تا حد ممکن کاهش یابد. مدل اساس ۱ که گرانتر بود هوادار زیادی داشت و محبوبیتش باعث شد مدل ارزانتر اساس ۲ هم فروش بالایی داشته باشد.
لیونز در سال ۱۹۳۳ به این نتیجه رسید که حضور در مسابقات اتوموبیلرانی به شهرت و فروش محصولاتش کمک میکند. مدل اساس ۱ اولین محصولی بود که به طور جدی در مسابقات شرکت کرد و سه دستگاه از این خودرو در مسابقات بسیار سخت آلپاین ترایال شرکت کرد و همین به شهرت بیشتر مدلهای اساس انجامید.
در سال ۱۹۳۴ ویلیام والمزلی علاقهاش را به ادامه همکاری با لیونز از دست داد و شرکت را ترک کرد. در غیاب او لیونز، ویلیام هینز (William Heynes)را به عنوان مهندس ارشد و هری وسلیک (Harry Weslake) را به عنوان طراح موتور استخدام کرد. در همین حال کارخانه دو مدل اساس ۱ ایرلاین سدان و اساس ۹۰ را به بازار عرضه کرد.
مدلهای کارخانه به تعداد و شهرتی رسیده بود که نامی در خور برایش انتخاب شود و نام جگوار در همین زمان انتخاب شد. اگرچه نام کارخانه همچنان اساس باقی ماند اما محصولات آن با نام جگوار به بازار عرضه شد.
هینز و وسلیک موتور اساس ۹۰ را دستکاری کردند و مدل اساس ۱۰۰ را ساختند. این خودرو اکنون بهترین ماشین پیش از جنگ جهانی دوم جگوار است. جنگ مانع از تولید زیاد این خودرو شد و در طول جنگ جهانی دوم کارخانه جگوار به ساخت محصولات مورد نیاز ارتش مشغول شد.
جگوار اساس ۱۰۰
در جریان شیفتهای کاری در زمان جنگ، هینز موتوری طراحی کرد که آینده جگوار را دگرگون کرد. نام این موتور اکسکی بود. اکسکی شش سیلندر بود و ۱۶۰ اسب بخار نیرو تولید میکرد و برای اولین بار با مدل اکسکی ۱۲۰ به بازار عرضه شد. جالب است که موتورهای اکسکی با تغییراتی تا سال ۱۹۹۴ در جگوار استفاده میشد.
اکسکی۱۲۰ نه تنها بسیار زیبا بود بلکه حضورش در مسابقات لهمان از سال ۱۹۵۰ به بعد باعث شد به خودرویی افسانهای تبدیل شود. جگوار بعد از این ماشین دو مدل مسابقهای سی-تایپ و دی-تایپ را ساخت و بعداً مدلهای اکسکیائی و اکسکی۸ به بازار عرضه شد.
مدیریت و کنترل کیفیت مدلهای جگوار مخصوصاً بعد از بازنشستگی لیونز در سال ۱۹۷۲ رفتهرفته سیر نزولی پیدا کرد و برای سالها جگوار مسیر خود را در صنعت خودرو گم کرد. اکنون این کارخانه در کنار کارخانه لندروور تحت مالکیت شرکت هندی تاتا فعالیت میکند و مدیرانش میگویند هدفشان ادامه راه ویلیام لیونز است: ساخت خودروهایی اسپرت که بسیار بیشتر از قیمتشان به خریداران امکانات بدهد.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد