به گزارش جام جم، ماجرا از 15 آذر 90، همزمان با مفقود شدن وحید 20 ساله در پاکدشت شروع شد. او آخرین بار هنگام ورود به خانه زنی به نام ناهید دیده شده بود.
با افشای این سرنخ، ناهید مورد بازجویی قرار گرفت تا راز ناپدید شدن وحید فاش شود. او بهدست برادر و پدر ناهید به قتل رسیده و جسدش به آتش کشیده شده بود. هر دو متهم دستگیر و در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.
احمد 26 ساله که با درخواست قصاص اولیایدم روبه رو شده بود، گفت: «روز حادثه پدرم چند بار با گوشی ناهید تماس گرفت اما او جواب نداد. گفتم حتما مثل سه بار قبل، از خانه فرار کرده است. همراه پدرم به خانه او رفتیم. در حیاط قفل بود. از روی دیوار پریدم و در را باز کردم. تازه وارد خانه شده بودیم که وحید را با لباسی نامناسب دیدم. ناهید هم تا ما را دید پا به فرار گذاشت.
عصبانی شدم و با تیغ موکببری که آنجا بود وحید را کشتم. سپس با کمک پدرم، جسدش را به اطراف تهران بردیم و آتش زدم.» در حالی که احمد بر مهدورالدم بودن مقتول تاکید داشت، همسر سابق او با شهادتش مسیر پرونده را تغییر داد.
او گفت: «شب حادثه، پدرشوهرم برایم تعریف کرد که وحید را در ماشین کشتهاند نه در خانه.» در پایان دادگاه، مرد جوان به قصاص، پدرش به حبس و ناهید به شلاق محکوم شد اما رای قصاص در دیوان عالی کشور شکست و برای بررسی مجدد به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
صبح دیروز، احمد که برای دومینبار با درخواست قصاص اولیایدم روبهرو شده بود با تکرار اعترافات قبلیاش گفت: «من هرگز از کشتن وحید پشیمان نیستم. او در خانه ناموس من چه کار میکرد؟ فکرم به من گفت که کشتن وحید در آن شرایط جایز است. من او را در خانه کشتم.»
پدر احمد نیز گفت: «من هیچ نقشی در قتل نداشتم. فقط کمک کردم جسد را در پتو بپیچیم و به اطراف تهران ببریم.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا حکم این پرونده جنجالی را صادر کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد