وقتی عشق والدین جایش را به جنون میدهد
آسیبشناسی فرزندکشی
باور اینکه بشنویم یا ببینیم مادران به جای اینکه دست پر مهر خود را بر سر فرزندان خود بکشند، دستان خود را به خون آنها آلوده میکنند، سخت است و باور آن برای هر فردی غیرممکن. باورش سخت است، اما باید باور کرد. گاه این مادران عشق و محبت را قربانی خشمهایی میکنند که بعد از فروکش کردن آن تازه میفهمند دست به چه کار تلخ و تکاندهندهای زدهاند. خودشان هم با پی بردن به عمق فاجعه دوست ندارند دیگر زنده بمانند. اختلاف با همسر، مشکلات زندگی و بیماری روحی و روانی و در چند سال اخیر، اعتیاد مهمترین انگیزهها برای قتل فرزندان توسط مادران آنها شده است.
بیشتر آنها پیش از جنایت، نشانههایی از مشکل و بحران روحی در وجودشان بوده است. گاه از بیماری خود آگاهی داشتهاند. اما برای اینکه نمیخواستند باور کنند بیمار هستند، از ادامه درمان دست کشیدهاند. گاهی نیز بیآنکه بدانند بیمارند به زندگی ادامه دادهاند و یکباره بیماری آنها در وجودشان ریشه دوانده و ناگهان دست به جنایتهایی تلخ میزنند. گاه این مادران زمانی که متوجه میشوند شوهر یا دیگر اعضای خانواده ارزشهای آنها را نادیده گرفتهاند و به احساسات آنها جامه عمل نپوشاندهاند به جنایتهای هولناکی دست میزنند که شاید هیچکس وحتی خود این مادران وقتی به خود میآیند، باورشان نشود مرتکب این قتلها شدهاند.
شاید این زنگ خطری است که باید آن را جدی بگیریم و برای حل مشکلات مادران در خانوادهها بیشتر دقت کنیم. باید بسترهای آرامش روانی در خانوادهها بیشتر برای آنها فراهم شود. دغدغههای عاطفی آنها باید از میان برود. شوهران باید همراه و همراز مناسبی برای آنها باشند تا مادران خانواده با احساس امنیت بیشتری روبهرو شوند و فکر چنین جنایتهایی به سرشان نزند. شوهران بیشتر در کنار همسران خود باشند اگر احساسی از یاس و نا امیدی در وجود آنها میبینند برای حل مشکلات روحی آنها گامی بردارند و با همسرانشان همراه شوند تا آنها به آرامش برسند و کانونی پر از مهر برایشان فراهم کنند نه زندگی پر از دغدغه.
معصومه ملکی
گروه حوادث