به گزارش جام جم آنلاین، یک جای کار مشکل دارد؛ کار به جایی رسیده که نه تنها کار فرهنگی جواب نمی دهد، بلکه تهدید و بازداشت و دادگاه هم برای کنترل رفتارهای «جماعت چهارشنبه سوری»، کم می آورد!
این یادداشت درست در شرایطی نگاشته شده است که صدای مهیب ترقه و نارنجک، از کوچه های اطراف به گوش می رسد.
بازی استقلال خوزستان و لخویای قطر در لیگ قهرمانان، دقایقی قبل به پایان رسیده و بازی حساس پیرزوی و الریان در جریان است. اما ظاهرا هیچکس پایه دیدن فوتبال نیست. دختر دبیرستانی همسایه، هم مدرسه ای هایش را جمع کرده و با هم یکجا ریخته اند داخل کوچه، آپارتمان بغل، در حیاط جمع شده اند و زن و مرد نارنجک می ترکانند. عکسی از یک آمبولانس حمل مصدومان منتشر شده که بدنه آن در اثر اصابت مواد محترقه، سیاه و سوراخ شده است. یک کانال تلگرامی توییت کرده بی مروتها! لااقل به آمبولانس رحم کنید.
خبر می رسد یک پسر 14 ساله در تهران دقایقی پیش جان باخته است. سخنگوی اورژانس تهران به مردم توصیه کرده درباره حادثه دیدگان چهارشنبه سوری، هیچگونه اقدام درمانی انجام ندهند زیرا احتمال افزایش آسیب وجود دارد. 3 نفر در چهارشنبه سوری رشت مصدوم شده اند. در خیابان پیروزی تهران، 4 پسر 18 تا 20 ساله آتش گرفته اند.
همین الان، ساعت هشت و 47 دقیقه شب، خبرگزاری می نویسد: دیروز در کل کشور بر اثر حوادث چهارشنبهسوری ۶۰ نفر مصدوم شدند که ۷ نفر از آنها زن هستند.
این یادداشت به دنبال غر زدن، یا ارائه آمار نیست، فقط رسالت خود می داند که یک سؤال جدی مطرح کند تا شاید برای خوانندگان محل مباحثه شود:
چرا رفتارهای ما، در برخی موارد به هیچ عنوان اصلاح یا ترمیم نمی شود؟ همه ما در کمپین های تحریم چهارشنبه سوری شرکت می کنیم، همه ما برای آتش نشانان پلاسکو گریه می کنیم، شمع روشن می کنیم، همه ما پای تلویزیون وقتی تصاویر حادثه دیدگان چهارشنبه سوری را می بینیم تن مان می لرزد، همه ما از پلیس می خواهیم اخلال گران سه شنبه شب آخر سال را بازداشت کند، همه ما به آموزش و پرورش می تازیم که چرا برای بچه ها کار فرهنگی نمی کند، اما به چهار و پنج بعد از ظهر شب چهارشنبه که می رسیم حرص و ولعی مرموز تمام وجودمان را فرا می گیرد که ما هم چیزی بترکانیم و یا اقلا اگر هم چیزی در بساط مان نداریم یا سن مان از این حرف ها گذشته است، باز خودمان را به کوچه و خیابان بکشانیم و در هیجان «جوانان شورشگر» مشارکت کنیم.
انگاز ذره ای و لحظه ای این رفتار ترمیم نمی شود، هیچ اراده ای در درون ما شکل نمی گیرد که خوب! حداقل تکانی به خودمان بدهیم و امسال کمی کمتر به دیگران و خودمان آزار برسانیم.
به نظر می رسد تحلیل های جامعه شناختی و پژوهش های دانشگاهی، در پیش بینی این حوزه از رفتار ما هنگ! می کنند و به گیجی می رسند. علمی داریم با عنوان «مدیریت رفتارهای اجتماعی»؛ اینکه دست اندرکاران چه کنند تا رفتارهای گروهی مردمان اصلاح شود؛ اما ظاهرا این فرمول های علمی نیز در این یک فقره افاقه نمی کند! گره کار کجاست؟ مشکل از کدام ناحیه بینش یا کنش های ماست؟ نقطه شروع این اصلاح گری باید در کدام کانون رفتاری قرار گیرد؟
پیشنهاد می شود یک دوره از پرسش مهر مدارس توسط رؤسای جمهور صرفاً به این سؤال اختصاص یابد: آهای دانش آموزها! اصلا خود شما بگویید چه کنیم که این کارها را نکنیم؟
نویسنده: سید مهدی سیدی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رو اینا كار كنید
این سوال كه مطرح كردید زیاد هم جوابش سخت نیست ،برادر عزیزافراد جامعه دارای تفكرهای گوناگون هستند اما در یك مورد همه باهم شریك هستند وان آرزوی شاد مندی در زندگانی ، وقتی در طول سال نمی شود شاد كرد در نتیجه جمع می شود و بصورت یك عقده در می آید كه با وجود دانستن مضرات آن افراد روی آن پافشاری می كنند