دیدنی های آبودان موزیوم!

جایش در کشورمان خالی است، همیشه خالی بوده و هست؛ جای مکانی که دستاوردهای تاریخی صنعت اکتشاف و استخراج نفت را در مقابل دید نسل امروز و فردا به نمایش بگذارد.
کد خبر: ۱۰۱۰۳۰۰
دیدنی های آبودان موزیوم!

همان دستاوردهایی که اولین‌ها را به این سرزمین، به خطه خوزستان آورد؛ اولین چاه نفت، اولین پالایشگاه، اولین تلمبه خانه، اولین اسکله‌های نفتی، اولین جرثقیل غول آسا، اولین مدرسه آموزش حرفه‌ای و البته همه اولین‌های فرهنگی ـ تفریحی چون اولین سینما، اولین باشگاه ورزشی، اولین فرودگاه بین‌المللی، اولین تیم رسمی فوتبال و ...

نفت حدود صد سال پیش توسط انگلیسی‌ها در ایران ( خوزستان) کشف و استخراج شد و در اندک زمانی، صنعت و فناوری و زندگی مدرن شهری را نیز با خود به خوزستان آورد.

این بهشت اما با وقوع جنگ تحمیلی و هجوم دیو اهریمن به کشورمان به ویرانه‌ای تبدیل شد؛ هم شهرهای مدرنش و هم بخشی از صنایع نفتی‌اش.

حالا و با گذشت بیش از 30 سال از دوران جنگ، آثاری ویران و نیمه ویران و فرسوده و از کارافتاده از این صنعت و دستاوردهایش در جای جای سرزمین خسته و زخم خورده خوزستان به چشم می‌خورد که گرچه نیمه‌ویران و از کار افتاده است، اما همچنان این قدرت و قوت را دارد که خوزستان را دوباره به روزهای طلایی گذشته‌اش بازگرداند، آن هم از مسیر میانبر گردشگری و تکیه بر صنعت موزه و موزه‌داری.

موزه صنعت نفت گرچه در کشور ما واژه جدید و غریبی است، اما در بیرون از مرزهای ایران زمین، عنوانی آشنا و جا افتاده است. اکنون در دنیا 200 موزه نفتی وجود دارد که 100 مورد آن متعلق به آمریکا و 50 تا 60 مورد در اروپا و بقیه در سایر کشورهای نفتخیز دنیا قرار دارد.

جالب اینجاست که حتی برخی کشورها همچون آلمان که نفت ندارند، موزه نفتی دارند و از راه این موزه درآمد کسب می‌کنند.

کشوری چون نروژ هم که میدان‌های نفتی‌اش از 30 الی 40 سال پیش کشف و آشکار شد، از 20 سال پیش تاکنون صاحب موزه نفت است و همه اینها درحالی است که کشور ما با سابقه 108 ساله کشف و استخراج نفت و هزاران دستاورد دیگر آن، تاهمین اواخر گامی در این زمینه برنداشته بود، گرچه با تفاهم صورت گرفته بین وزارت نفت و سازمان میراث فرهنگی اتفاقاتی دراین باره درحال رخ دادن است.

«بنزین خانه» اولین موزه نفتی ایران

«بنزین خانه»، یکی از صدها یادگار نفتی شهرموزه آبادان است که قابلیت و ارزش تبدیل شدن به موزه را داشته و پس از بازسازی و احیا و تجهیز، کمتر از دو ماه پیش راه اندازی شده است.

بنزین خانه، نخستین جایگاه‌ سوخت ایران بود که سال 1306 در مرکز شهر آبادان توسط کمپانی بریتیش پترولیوم ساخته شد. این موزه اکنون محل نگهداری علاءالدین‌ها، چراغ گرد‌سوزها، بشکه‌ها، چراغ‌های نفتی‌ قدیمی و قاب عکس‌هایی از اهالی شهر است که در حال خریدن حلب‌های پر شده از نفت یا حمل آن روی دوش هستند.

تلمبه خانه شماره 3

تلمبه خانه شماره 3 پالایشگاه آبادان هنوز نفس می‌کشد؛ اگرچه بسختی. اما بزودی از مدار خارج شده و سایت موزه‌ای می‌شود از ده‌ها موزه نفتی آبادان. تلمبه خانه شماره 3 در کنار اروندرود آرام گرفته و از روی پشت بامش که چشم‌اندازی به اروند و آن سوی مرز دارد، می‌توان اهالی عراقی ساکن روستاهای بصره را دید و تردد یدک‌کش‌ها را بر پهنه اروند به تماشا نشست. تلمبه‌خانه مسئول تامین آب خام پالایشگاه است؛ آب را از اروند‌رود می‌گیرد و تصفیه می‌کند و می‌فرستد برای پالایشگاه. اگر کار اینجا می‌خوابید، کل پالایشگاه هم می‌خوابید.

تلمبه خانه شماره 3 با ساختار و تجهیزات تمام انگلیسی‌اش، روزگاری برای خودش مدرن ترین بود در دنیا، امروز اما خستگی و فرسودگی 90 سال کار از سر و روی دودکش‌ها و دیگ‌های بخار پرچی و دستگاه‌هایی که کاربری شان را از دست داده‌، می‌بارد.

درهای اولین مدرسه حرفه‌ای دوباره باز می‌شود

آبادان یک آموزشگاه حرفه‌ای نفتی هم داشته؛ اولین مدرسه حرفه‌ای در سراسر کشور و سومین مرکز آموزش در جهان پس از کالج نفت در انگلیس و انستیتوی فنی واشنگتن.

نامش «آرتیزین اسکول» بود و در سال 1900 میلادی توسط رئیس انگلیسی پالایشگاه نفت آبادان به عنوان نخستین مرکز آموزش فنون تخصصی صنعت نفت در خاورمیانه با مساحتی در حدود 5000 مترمربع راه اندازی شد.

آموزشگاهی با قسمت‌های مختلف برق، مکانیک، تراشکاری و... که علاقه‌مندان را آموزش می‌داد و برای ورود به پالایشگاه نفت آماده می‌کرد.

حالا و پس از گذشت بیش از صد سال قرار است این مدرسه با تمام دستگاه‌ها و تجهیزات عجیب و دیدنی‌اش به موزه تبدیل شود.

یکی از وسایل جالب توجه این مدرسه، فیدوس پالایشگاه آبادان است. صدای «فیدوس» زنگ بیدار باش و اعلام وقت کار بود که صبح‌ها در سه نوبت نواخته می‌شد؛ یکی برای بیدار شدن کارگران در ساعت 6 صبح و دو سوت دیگر برای ترک خانه و شروع کار.

خاطره جنگ بر چهره مخازن نفتی

کمی آن سوتر از پالایشگاه آبادان که بزودی به جرگه موزه‌های نفتی می‌پیوندد، چند مخزن فلزی عظیم با روکش و دیواره آجری و پیکری زخمی و پاره در سکوت رها شده‌اند. اینجا خاطرات صد ساله نفت و جنگ تحمیلی در هم آمیخته و فضای سنگین و غریبی ایجاد کرده است.

اکبر نعمت الهی، مدیر طرح موزه‌های صنعت نفت می‌گوید که این مخازن پرچی با همین آثار جنگی که بر چهره دارند، در گروه موزه‌ها قرار می‌گیرند، گرچه حداقل چهار ‌سال زمان لازم است تا این مخازن مرمت شده و محوطه‌اش برای رفت و آمد آماده شود.

سفینه‌های نجات نفتی

از پشت تلمبه خانه شماره 3 راهی است به سوی اسکله‌ها؛ سازه‌های فلزی زنگ زده فرسوده‌ای که قرار است دوباره جان بگیرند. 10 اسکله که به گفته ساسان صوفی، مجری طرح موزه‌های نفت در آبادان، به همراه آثار دیگری چون جرثقیل اکوان، سفینه‌های نجات و موزه آثار و اشیا و وسایل نفتی و در گستره‌ای به وسعت 6 تا 7 هزار مترمربع قرار است به بزرگ‌ترین پارک موزه اسکله دریایی دنیا با نمادهای نفتی تبدیل شود. اجرای طرح بزرگ پارک موزه دریایی به طراحان پل طبیعت تهران سپرده شده است.

حتی همین حالا هم که هنوز هیچ اثری از پارک موزه دریایی نیست، می‌توان از قدم‌زدن روی پهنه سیمانی اسکله که تکیه‌گاه بخش ایرانی اروند است و تماشای نشان‌ها و المان‌های نفتی زخم خورده از جنگ لذت برد؛ المان‌هایی چون سفینه‌های دریایی نجات که شبیه سفینه‌های گرد فضایی اند و برای کارکنان دریایی ساخته شده‌ بود تا زمانی که حادثه‌ای رخ می‌دهد، وارد این سفینه‌ها شوند و به مدت یک هفته در امان باشند.

به گفته صوفی، مجری طرح موزه‌های نفت در آبادان، از این نوع سفینه‌ها فقط دو فروند در موزه آمستردام، یک فروند در موزه استاونگر نروژ، چهار فروند در موزه نفت انگلیس و شش فروند در موزه‎های نفتی آمریکا وجود دارد و پنج فروند هم در ایران (تهران، خارک و آبادان) وجود دارد که قرار است همه آنها کنار اروند آرام بگیرند و جزو پارک‌موزه دریایی شوند.

«اکوان دیو» بیدار می‌شود

اسکله دریایی اروند، یک دیو بزرگ زهوار دررفته و سربریده هم دارد؛ جرثقیل غول آسایی که در فاصله کمی از سفینه‌های نجات در خوابی عمیق فرو رفته و نامش «اکوان» است. اکوان نام دیوی است در شاهنامه که تنوره کشان به هوا بلند می‌شد و اجسام سنگین را جابه جا می‌کرد. از آنجا که این جرثقیل نیز با بخار کار می‌کرد و مسئول پیاده کردن و جابه جایی قطعات سنگین دستگاه‌های پالایش از کشتی بود، اکوان نامیده شد.

جرثقیل اکوان که می‌گویند عامل پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم بوده، سال 1937 میلادی (1316 خورشیدی) از انگلستان خریداری شد و ابتدا 100 تن ظرفیت داشت. در زمان جنگ جهانی دوم و با آغاز کمک متفقین به شوروی برای مقابله با نازی ها، انگلیسی‌ها جرثقیل را تجهیز کرده و ظرفیتش را به 200 تن می‌رسانند و بیش از هزار لکوموتیو، بیش از 500 هواپیمای بمب افکن و هواپیمای شکاری، حدود 350 تانک، سوخت، توپ و انواع وسایل و ماشین‌آلات سنگین را با آن از عرشه کشتی‌ها در آبادان تخلیه می‌کنند.

دیو 80 ساله آبادان که جراحت‌های ناشی از بمباران جنگ تحمیلی را نیز بر پیکر فرتوت خود دارد، قرار است به موزه‌ای مستقل تبدیل شود و یک هواپیمای فوکر 27 نیز که در اهواز است و نخستین بار به این شهر پرواز داشته، به آبادان منتقل شود و در کنار جرثقیل قرار گیرد. اینها را صوفی می‌گوید و یادآور می‌شود اکوان ثبت ملی شده و قرار است پس از احیا و مرمت و حفاظت، ثبت جهانی آن نیز در دستور کار قرار گیرد.

انباری که قرار است به موزه وسایل نفتی پارک موزه تبدیل شود، با وسایل و ادواتی چون خودروی شهید تندگویان، قالب‎های چوبی که برای ریخته گری و ساخت تجهیزات مورد نیاز پالایشگاه آبادان استفاده می‌شد، اتوبوس‌های وی‌آی‌پی و یک تابوت انگلیسی همچنین مسجد رنگونی‌ها در انتهای مسیر پارک موزه از دیگر قسمت‌های پارک موزه دریایی خواهد بود.

نخستین آسانسور ایران اینجاست

کارگاه ریخته‌گری، مکان دیگری است که در فاصله کمی از مخازن نفتی قرار گرفته و مهم‌ترین المانش، سازه‌ای بلند و نیمه ویران است که عنوان نخستین آسانسور ایران را یدک می‌کشد؛ اینجا هم موزه می‌شود.

اینها البته فقط گوشه‌ای از آثار میراثی «شهرموزه» آبادان است که در نگاه اول دیده شده و احیا و ماندگار خواهد شد، اما بتدریج این شهر تمام اولین‌هایش (ازجمله محله‌ها و خانه‌های انگلیسی ساز کارگری و کارمندی‌اش، باشگاه و سینما و تمام امکانات و ابنیه تاریخی‌اش) را ـ البته با چهره‌ای میراثی‌ـ بازخواهد یافت و شاید دوباره به عروس زیبای ایران تبدیل شود؛ البته این بار سوار بر اسب سپید گردشگری نفت.

فاطمه مرادزاده - روزنامه نگار

ضمیمه چمدان - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
من
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۴۶ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۰
۰
۰
آبادان در خیلی چیزها نخستین شهر ایران بود آبادان واقعاً آبادان بود اما حالا ...... ویرانه ای بیش نیست به لطف و مرحمت شما مسئولین بی مسئولیت

نیازمندی ها