در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در این میان، بازنشستگانی داریم که به دلیل سبک زندگی سالم در دوران جوانی و میانسالی، دوران بازنشستگی را هم با سلامت بیشتری میگذرانند، اما با نگاه کلی به وضعیت بازنشستگی در ایران، میتوانیم بگوییم که معمولا سالمندی در ایران با ابتلا به بیماریهای مختلف، عجین شده است.
این بیماریها علاوه بر این که کیفیت زندگی افراد بازنشسته را پایین میآورد، میتواند جیب بازنشستهها را هم خالی کند، زیرا بسیاری از بازنشستگان، سهم عمدهای از هزینههای درمان را از جیب خود میپردازند.
دفترچه بیمههای پایه در بازنشستگان، بسیاری از هزینههای درمان را پوشش نمیدهد. مثلا این دفترچههای بیمه، هزینه ویزیت، آزمایش، عکسبرداری پزشکی و بسیاری از خدمات تشخیصی و درمانی را در مراکز خصوصی تقبل نمیکند.
همین مساله باعث شده، بازنشستگان مجبور شوند از خدمات بیمههای تکمیلی بهرهمند شوند، یعنی بعد از 30 سال پرداخت حق بیمه به سازمانهای بیمه گر، مجبور میشوند برای بهره مندی از حداقل خدمات درمانی، این بار به بیمههای تکمیلی، حق بیمه پرداخت کنند.
پیشتر نیز پرویز احمدیپنجکی، رئیس سابق کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور و رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی شهرستان شمیرانات در گفتوگو با جامجم از همین مساله انتقاد کرد و گفت: وقتی پوشش فعلی بیمههای پایه نمیتواند کفاف هزینههای درمانی بازنشستگان را بدهد، راهی جز پرداخت بیمههای تکمیلی برای فرد بازنشسته نمیماند، اما سوال این جاست که چرا وقتی یک فرد بازنشسته، دهها سال حق بیمه داده، باید دوباره هزینهای جداگانه به بیمه تکمیلی بدهد تا بخشی از هزینه درمانیاش را پوشش دهد.
دوبار پرداخت حق بیمه برای بهرهمند شدن از حداقلهای درمانی، تبعیض مضاعفی است که در حق بسیاری از بازنشستهها اعمال میشود. خیلی از همین بازنشستهها، صورتشان را با سیلی، سرخ نگه میدارند و برای آنها، پرداخت حق بیمه 40 هزار تومانی به بیمههای تکمیلی، بسیار گران تمام میشود.
بازنشستهای که کل حقوق ماهانهاش به 900 هزار تومان نمیرسد، بسختی میتواند از پس پرداخت حق بیمه تکمیلی برای خودش و سایر اعضای خانوادهاش برآید، اما خیلی از بازنشستگان به دلیل درگیر بودن با بیماریهای مختلف، بالاخره تسلیم شرایط شده، ناچار راضی میشوند که برای کاهش هزینههای درمانی خود، بخش عمدهای از همان حداقل حقوق را هم به بیمههای تکمیلی پرداخت کنند.
شرایط درمانی برای همه بازنشستگان عادلانه نیست
حدود 17 صندوق بیمه پایه در کشور داریم که هر کدامشان، دفترچه بیمهای جداگانه به بازنشستهها اعطا میکنند. بین دفترچه بیمه یک فرد بازنشسته تامیناجتماعی با دفترچه بیمه بازنشستهای که در شهرداری یا وزارت نفت کار کرده، از زمین تا آسمان، تفاوت وجود دارد.
در قوانین پنج ساله توسعه، بارها به تجمیع بیمههای درمانی مراکز دولتی اشاره شده، اما به دلیل مقاومتهایی که وجود دارد، هیچگاه این قانون اجرایی نشده است.
در صورتی که همه بازنشستهها از خدمات یک بیمه واحد درمانی قدرتمند بهره ببرند، خدمات درمانی ارائه شده به بازنشستگان عادلانهتر خواهد شد و همه بازنشستهها از یک سطح برابر درمانی بهرهمند میشوند. در این حالت، کیفیت ارائه خدمات تشخیصی و درمانی به بسیاری از بازنشستگان حداقلی بگیر، ارتقای چشمگیر خواهد داشت.
تا وقتی هر بازنشسته از خدمات درمانی یک صندوق بیمهای بهره ببرد، این تبعیضها حل نخواهد شد. هماکنون طوری شده که برای تعداد محدودی از بازنشستهها، آمبولانس خصوصی و اختصاصی به در منزل فرستاده میشود و در مجهزترین بیمارستانهای خصوصی نیز به طور رایگان درمان میشوند، اما یک بازنشسته تامین اجتماعی که از بیمههای تکمیلی هم بیبهره است، باید برای دریافت خدمات درمانی، گاهی تا چند ماه در صف انتظار بماند.
حتی گاهی این نوبتهای طولانی و دسترسی نداشتن سریع به خدمات درمانی، موجب میشود یک بازنشسته حداقلی بگیر، به طور کلی بیخیال ادامه درمانش شود و با بیماری، روزگارش را سر کند.
در نبود پوششهای قوی بیمهای، ابتلا به بیماریهای ساده میتواند کل حقوق یک ماه فرد بازنشسته را صرف هزینههای درمان کند. البته با بروز یک بیماری سختتر، کل حقوق ماهانه بازنشستگان حداقلی بگیر هم نمیتواند پاسخگوی مخارج درمان بازنشستگان باشد.
حداقل بگیری و پوشش ضعیف بیمههای درمانی پایه، موجب شده بیمار شدن برای برخی بازنشستهها به معنی سقوط آزاد از خط فقر باشد؛ سرنوشتی که میتواند دیر یا زود در انتظار بسیاری از بازنشستههای حداقل بگیر باشد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: