بحران سیاست خارجی آمریکا

در شرایطی که مجموعه رسانه‌ای آمریکا، مخالفان ایدئولوژی کمونیسم در حزب جمهوریخواه و لیبرال‌هایی که ولادیمیر پوتین را سمبل ملی‌گرایی اقتدارگرایانه جهان سومی معرفی می‌کنند، آنها دونالد جان ترامپ را از زمان به قدرت رسیدن تحت فشار قرار داده‌اند تا صراحتا به نقد رهبر روسیه بپردازد.
کد خبر: ۱۰۰۴۹۱۹
بحران سیاست خارجی آمریکا

در همین رابطه حتی مجری یکی از برنامه‌های سیاسی در پربیننده‌ترین شبکه سیاسی غیرعمومی در مصاحبه با چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا، ولادیمیر پوتین را «قاتل» معرفی می‌کند. در همین شرایط است که متن گفت‌وگوی تلفنی مایکل فلین مشاور امنیت ملی با سفیر روسیه در آمریکا به بیرون درز می‌کند.

در محافل سیاست خارجی آمریکا صحبت از این بود که مایکل فلین قبل از پیروزی کاندیدای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری به روس‌ها قول داده بود که حرکت او در مسیر حذف تحریم‌ها علیه این کشور خواهد بود بدون این‌که روس‌ها مجبور باشند که انضمام شبه‌جزیره کریمه را منتفی بدانند و آن را به اوکراین برگردانند. با توجه به جو حاکم بر فضای سیاسی واشنگتن، کاخ سفید هرچند که اعتقاد داشت گفت‌وگو با سفیر روسیه در چارچوب قوانین و ضوابط انجام گرفته، اما برای این‌که مدیریت بحران را در اختیار بگیرد و کنترل آن را ممکن سازد استعفای رئیس شورای امنیت ملی را پذیرا شد.

عقاب‌های جمهوریخواه و اصولا بسیاری از رهبران این حزب هنوز روسیه را یک کشور کمونیستی تلقی می‌کنند. در دوران جورج بوش (پسر) که کاخ سفید نگاه بشدت دوستانه را نسبت به پوتین داشت و چهل و سومین رئیس‌جمهور آمریکا حتی صحبت از این کرد که «من به چشم‌های او (پوتین) نگاه کردم» و به جمع‌بندی مثبت رسیدم در ساختار رهبری و سیاست خارجی حزب با ناخشنودی مواجه شد. تحقیر وزیر خارجه هیلاری کلینتون به جهت نادیده انگاشتن تلاش او برای شروعی متفاوت از روابط با روسیه بسیاری را در حزب دموکرات مستعد روسیه‌ستیزی کرد. ارزیابی غلط باراک اوباما در رابطه با بحران اوکراین که اشغال شبه‌جزیره کریمه را گریزناپذیر ساخت و عدم فهم ماهیت بحران در سوریه به‌وسیله رهبران آمریکا که جایگاه تعیین‌کننده به روسیه در معادلات این کشور(سوریه) اعطا کرده نقد رسانه‌ای آمریکایی‌ها را به جای این‌که متوجه کاخ سفید سازد به سوی آدرس غلط یعنی روسیه رهنمون کرد.

رکن چهارم قدرت در آمریکا یعنی رسانه‌ها به دلایل ارزشی و تعلقات جناحی در راستای عدم برجسته ساختن کاستی‌های کاخ سفید در طول هشت سال حضور اوباما به ضرورت، هجمه علیه روسیه را با این توجیه که ساختار قدرت در آنجا غیردموکراتیک است، باب کرده‌اند. منازعات درون حاکمیت، کمونیست‌ستیزی تاریخی در حزب جمهوریخواه و تحقیر لیبرال‌ها در ساختار قدرت در کاخ سفید در عصر اوباما از سوی روس‌ها در اوکراین و سوریه و ضربه سنگین بر حزب دموکرات که انتخابات سال 2016 را برخلاف انتظار از دست داد منجر به این شده که کمترین توجهی به ظرفیت روسیه برای به خطر انداختن منافع ملی آمریکا بشود.

در شرایطی که چین در جایگاه یک غول اقتصادی قرار گرفته و در شرایطی که انسجام داخلی در آمریکا درخصوص جهتگیری سیاست خارجی بشدت برای نزدیک به دو دهه است کاملا از میان رفته و در عین حال در شرایطی که دغدغه اصلی روسیه مصون ساختن حوزه پیرامونی خود است، این را یک خبط استراتژیک از نوع درجه اول باید قلمداد کرد که تعارض و خصومت با روسیه را به یک اصل در سیاست خارجی به جهت ملاحظات سیاسی، حزبی، فردی و ارزشی مبدل ساخت. آمریکا در آینده نزدیک با چالش همه‌جانبه چینی روبه‌رو خواهد شد که از نظر اقتصادی یکه تاز، از نقطه نظر داخلی ملی‌گرا و از نقطه نظر منطقه‌ای تهاجمی رفتار خواهد کرد. روسیه‌ستیزی خام، قدرت مانور آمریکا را بشدت کاهش خواهد داد و فرصت همکاری با روسیه‌ای را که به قدرت منطقه‌ای نزول کرده است، از دست خواهد رفت. استعفای مایکل فلین هرچند که در صحنه داخلی کسانی را که به دلایل ایدئولوژیک، حزبی و فردی مخالفت با روسیه را افتخار قلمداد می‌کنند خشنود کرده اما محققا تامین منافع ملی آمریکا را در صحنه جهانی بسیار پرهزینه‌تر خواهد ساخت.

دکتر حسین دهشیار

استاد دانشگاه علامه طباطبایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها