تغییر در گونه‌های سینمای ایران

اگر از یک جمعیت آماری متنوع سوال شود که دوست دارند شیر و پلنگ و ببر باشند یا مارمولک و بوفالو و پشه، احتمالا همگی دسته اول را انتخاب خواهند کرد، در صورتی که این پاسخ از لحاظ منطق زیستی کاملا غلط است. گزینه‌های دسته اول در چند دهه آینده در روند موجود از ساحت حیات وحش محو خواهند شد، اما گزینه‌های دسته دوم احتمالا میلیون‌ها سال دیگر روی زمین زندگی خواهند کرد.
کد خبر: ۱۰۰۴۳۴۶
تغییر در گونه‌های سینمای ایران

بقا در گرو تنوع اقلیمی و رفتاری است و محدودیت شیوه زندگی خطر انقراض را در پی دارد. این مقدمه برای ابراز نگرانی از آینده سینمای ایران آورده شد. معنای این نگرانی مخالفت با سینما و تضعیف آن نیست. برعکس آدمی همواره نگران امری می‌شود که برایش اهمیت دارد. سینمای ایران پدیده فرهنگی بسیار مهم و تاثیرگذاری است. کافی است به رخدادهای هر ساله جشنواره فجر توجه کنیم که تا چه اندازه در افکار عمومی هیجان، شادی، اضطراب، اندوه و امید به وجود می‌آورد. اگر این دریافت درست باشد با عنایت به مقدمه بحث باید اندکی نگران نحیف بودن سینمای ایران در موضوع تنوع گونه‌های آن باشیم. تجربه نشان داده در هر 12-10 سال یک گونه یا شبه‌گونه بر سینما مسلط می‌شود. سینمای عرفانی، سینمای اکشن، سینمای کمدی و حالا سینمای اجتماعی! این گونه‌‌ها در سال‌های پس از انقلاب تقریبا به نوبت تقدیر شده‌اند و راهبری سینمای ما را بر عهده گرفته‌اند. در این روند عملا هر سال رویکردهای متفاوت و متنوع فیلمسازان نادر و کمیاب شده و کار به جایی رسیده که ذوق متفاوت فیلمساز، شنا کردن در خلاف جریان آب تلقی شده و چه بسا عملی انتحاری محسوب شود. سینمای جنگ هر سال تحلیل می‌رود و سینمای کودک تقریبا وجود خارجی ندارد. تازه این شکست‌ها با وجود اراده و برنامه‌ریزی مدیران در همین دو نوع اخیر از فیلمسازی است.

به هر حال در یک رقابت فرهنگی دائمی و فرسایشی شاید به سوی قله رفتن خطر سقوط آزاد را بیشتر کرده باشد. ناتوان شدن بخش قابل توجهی از فیلمسازان نسل اول و دوم در ارائه آثار جذاب دلیل دیگری نمی‌تواند باشد. به قاعده به عرق نشستن تب تند، سینمای ایران باید آماده وداع با شبه گونه‌های محبوب خود باشد تا جایی که امکان جایگزینی به حداقل برسد و چه بسا ناممکن شود. نگرانی اصلی همین جاست؛ فرار دائمی فیلمسازان از ژانرها و شبه‌ژانرهای مطلوب خود به سوی شیوه‌های تازه فیلمسازی، تحلیلی شده تا جایی که می‌توان اطمینان داشت، سینمای ما قادر نیست در هیچ‌ گونه سینمایی به بلوغ و پختگی برسد. ممکن است کسانی این حرکت دائم را مزیت بدانند، اما حتی آنها هم نمی‌بایست خطرات و ایرادات این سیر نامانوس را دست کم بگیرند. هویت متغیر هویتی واقعی نیست و به پف کردن مدیران جشنواره‌های خارجی یا رویدادهای سیاسی فرا سینمایی از هم می‌پاشد. سینمای ایران اصالتی لازم دارد با کیفیت و تنوعی درخور تا در تندباد رقابت با فرهنگ‌های ذاتا مهاجم بیگانه پایدار، شاداب و باهویت باقی بماند.

مهدی سجاده‌چی

فیلمنامه‌نویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها