خورجینی پر از نامهها روی یکی از اسبهاست و از کنار شکم داده. فکر قافله در کوفه است و رسیدن و بیعت کردن. مسلم اما، نوایی برای رساندن پیام خود به قافله ندارد. مسلم در کوفه هم تنهاست. وقتی وارد کوفه شد، جمعیتی پشت سرش بودند و قدمبهقدم در پیچوخمهای کوچههای کوفه، از پشتش کنار رفتند.