دختر دردانه با ناز کودکانه در آغوش پدر آرام میگرفت و شیرینزبانی میکرد. بابا عادت داشت برایش شعر بخواند و لحظهای که رها کوچولو سر بر شانهاش میگذاشت فارغ از هیاهوی زندگی، چشمهایش را میبست و احساس آرامش میکرد.
کد خبر: ۱۴۱۳۱۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۱