برچسب ها - زندگی نامه شهدا

روایتی برگرفته از زندگی شهید سید رسول حسنی فرمانده محور اطلاعات و عملیات لشکر نجف اشرف
کوچک سادات نشست کنار کرسی. دسته‌دسته گیس‌های بافته شده‌اش را باز می‌کرد. درد تو کمرش جوانه زده بود. نه ماه تمام صبر کرده بود تا روز دهم آذر سال ۱۳۳۶ شود. کیسه نمک و قیچی کوچک که مادرش از سفر مکه آورده بود را گذاشت روی کرسی. قابله گفته بود: «سنجاق به پر چارقد بزن تا بچه زودتر به دنیا بیاد.»
کد خبر: ۱۴۹۸۷۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۰

روایتی برگرفته از زندگی اولین شهید هسته‌ای ایران که گمنام مانده است
آفتاب سر ظهر یازده مرداد سال ۳۵ مصرانه می‌تابید. فاطمه خیارهای سبز را توی کاسه بزرگ سفالی ریز خرد می‌کرد. کمردرد امانش را بریده بود، کاسه آب دوغ خیار را گذاشت وسط سفره کرباس پهن شده تو سایه ایوان. گردوهای ریز شده و کاسه کشمش را گذاشت کنار نان خشک توی سفره. فاطمه تلیت کرد؛ چشمانش سیاهی می‌رفت، پیشانی‌اش را چسبید.
کد خبر: ۱۴۸۱۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۳

شهید شاهرخ ضرغام
خودش را حر نهضت امام(ره) می‌دانست و می‌گفت: حر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولین‌ها باشم.
کد خبر: ۱۲۹۳۵۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۱

نیازمندی ها