برچسب ها - ساختمان

در این قسمت خانم شیرزاد عروس می شود و دکتر نیما و ناصر و نازنین که متوجه شده اند پدر نیما دو زنه است در این مورد بحث می کنند. نازنین باورش نمی شود اما دکتر نیما می گوید که ...
کد خبر: ۷۲۳۵۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴

دکتر نیما در حال دیدن وسایل پدربزرگش است که نازنین وارد می شود. نازنین از او می پرسد: نیما اینها چیه وسط اتاق؟ دکتر نیما پاسخ می دهد...
کد خبر: ۷۲۳۱۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹

دکتر نیما پس از ورود به دفترش به خانم شیرزاد می گوید چه خبر؟ او می گوید: دکتر ، پولو...پولوم...پلمپ یعنی چی ؟دکتر توضیحاتی در باره این کلمه می دهد و بعد خانم شیرزاد می گوید...
کد خبر: ۷۲۲۳۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

این قسمت پدر و مادر نیما در حال گفت و گو با مهمانشان هستند. اما پدر دکتر با غیبت کردن از دختر و داماد و شوهر مهمان او را ناراحت کرده و ...
کد خبر: ۷۲۲۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۷

در این قسمت پدر دکتر نیما بخاطر خریدن یک دست سرویس چینی که مادر دکتر نیما خریده است ناراحت شده و یک هفته است که خودش را در اتاق حبس کرده و در را بروی هیچکس باز نمی کند، مادر دکتر در حالی که خانم تاجیک مهمان آنها است این ماجرا را تعریف می کند و...
کد خبر: ۷۲۱۸۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

تعداد شعب بانک‌ها در حالی هر روز با برپایی ساختمان ‌های لوکس و رنگارنگ در هر خیابان و محلی افزایش می‌یابد که در کنار هزینه‌های سنگین بنای آنها به نظر نمی‌رسد بهره‌وری و کارایی چندانی هم برای شبکه بانکی داشته باشند.
کد خبر: ۷۲۱۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴

در این قسمت دکتر نیما با یک بیمار در حال صحبت درباره شک خانمها نسبت به همسرانشان بود اما هر وقت بیمار می خواست حرف بزند یک اتفاقی رخ می دهد تا اینکه...
کد خبر: ۷۲۱۳۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵

ناصر با پدرش می خواهد به جکوزی برود پدر با یک بقچه وارد می شود ناصر می پرسد این بقچه چیه؟ او می گوید، لباسهایم که برویم جکوزی که ناصر می گوید...
کد خبر: ۷۲۱۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴

در این قسمت دکتر نیما در حال صحبت با خودش است او مدام از نفوذ کلماتش نسبت به دیگران و آنها را مثل موم در دست گرفتن صحبت می کند که...
کد خبر: ۷۲۰۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

دکتر نیما در حال مشاوره با یک بیمار است، همین طور که بیمار در حال شرح حال خود است ناگهای می بیند دکتر در حال ...
کد خبر: ۷۲۰۴۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۲

در این قسمت وقتی دکتر نیما وارد منزل می شود نازنین همسرش را صدا می کند اما با بی توجهی او مواجه می شود وقتی علت را از نازنین می پرسد او می گوید که ...
کد خبر: ۷۱۹۵۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱

رسانه های مصری از کشته شدن 5 نفر در انفجار یک خودرو در مقابل وزارت امور خارجه این کشور خبر دادند.
کد خبر: ۷۱۹۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۰

در این قسمت یکی از همسایگان وسایل ورزشی ایروبیک خریده بود که همسرش وارد می شود بعد از کلی مشاجره سر پول دادن به کارگری که بار را خالی کرده بود ناگهان دکتر نیما وارد می شود. بلافاصله آنها به دکتر می گویند 200 هزار تومان بده دکتر می گوید ولی من تازه پول شارژ ساختمان را دادم اما آنها می گویند...
کد خبر: ۷۱۸۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸

در این قسمت دکتر نیما بیمار شده و یکی از دوستان پزشکش او را معاینه می کند. دکتر نیما دلیل بیماری اش را شرح داده و در همین هنگام دوست پزشکش می گوید که یک آمبولانس خبر کنید...
کد خبر: ۷۱۸۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷

در این قسمت دکتر نیما با عجله وارد می شود که با آسانسور برود بالا، یکدفعه آقا فیروز مستخدم ساختمان جلویش را می گیرد و می گوید آسانسور خراب است بفرمایید از پله بروید بالا دکتر وقتی از پله می رود ناگهان با صحنه ای روبرو می شود ...
کد خبر: ۷۱۷۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۶

در این قسمت دوستان دکتر نیما در مطب نشسته اند که خانم شیرزاد وارد می شود و شروع می کند صحبت کردن که اگر بخواهد فیلم بازی کند یا پانتومیم تا در برنامه رادیو شرکت کند، حتما قبولش می کنند اما یکی از دوستان دکتر می گوید که شما همان نقش خودتان را بازی کنید و در همین لحظه دکتر عصبانی می شود و به خانم شیرزاد می گوید...
کد خبر: ۷۱۶۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۳

در این قسمت ناصر برادر دکتر نیما با دوستش فرخ در حال قدم زدن بحث می کردند. موضوع بحث این بود که ناصر دیگر خلاف را کنار گذاشته و نمی خواهد دست به کارهای خلاف زده و سرو کارش با کلانتری و مامور باشد که ناگهان ...
کد خبر: ۷۱۶۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۲

در این قسمت ناصر برادر دکتر نیما جورابش را گم کرده و به آقا جون می گوید رفتی بیرون کمپوت هلو بخر تا برای عیادت یکی از دوستانم ببرم. اما آقا جون که خودش را به خواب زده اصلا اعتنا نمی کند تا اینکه ناصر ترفندی بکار می بره ...
کد خبر: ۷۱۵۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱

این قسمت ناصر در حال تلفن صحبت کردن با خانواده در رابطه با گم شدن پدرش است. خانواده غافل از اینکه پدر ناصر و دکتر نیما ...
کد خبر: ۷۱۵۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۰

در این قسمت یک خانم به مطب دکتر نیما می آید.خانم شیرزاد که در حال خاراندن بینی اش است بدون معطلی به مراجعه کننده می گوید...
کد خبر: ۷۱۴۴۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۷

نیازمندی ها