کدام کشورها به قطعنامه ضدایرانی رای مثبت دادند/ رای معنا دار مصر و عمان در حمایت از ایران +عکس

بفرما!!! بعد برجام كشور هایی تشنه به بازار ایران كه مثل سگ له له میزدن از جمله فرانسه و آلمان ببینید چطوری علیه ما رای میدن حداقل ممتنع هم ندادن خب چه تضمینی وجود داره اگه دوباره تحریم شدیم اینها كار های نصفه خودشون رو ادامه بدن
اون از فرانسه كه كل بازار خودروی ایران رو گرفت كه همش از یك مدل بود درواقع برجام كوره راهی هستش( برخلاف گفته هایی در مورد دروازه های جهانی ) كه كشور های غربی از این طریق نفت ما رو ارزون بگیرن بجاش مارو مصرف كننده خودشون قرار بدن بدون ذره ای علم رو به كشور بیارن این باغ گلابی با این آب و هوا نمیسازه! (بدون ویرایش! درج شود)

لطفا دقت كنید یمن نظر مثبت داده ..........حیف اون حمایتها........حرومتون بشه

عراق هم ؟ اینهمه خوبی كردیم بهشون آخرش اینجوری . این عراقیها به قدر كافی به ایرانیها ظلم كردن و ارزش حمایت ندارن
اونم از افغانستان . واقعا دورمون رو یه عده دشمن گرفته اما ما هی اونا رو دوست و برادر خطاب میكنیم . از تاریخ باید درس بگیریم

مرگ بر آل سعود و وهابیت و كشورهای مرتجع عرب و سازمان ملل

چرا ما؟
واقعا چرا نصف یا بیشتر كره زمین با ما دشمن هستن؟ ایا نباید یه كم به خودمون بیاییم و مصلحت اندیش باشیم...

باسلام:حكایت ما حكایت اون بنده خدایی است كه میگفت تو درست میگی ولی حق بامنه.

همین كه ما نظر میدیم و شما نمایش نمیدید یعنی نقض حقوق بشر خاك برسرتون بدبختای ترسو

در این سیاهه ای كه رای موافق دادن ببینید چه كسانی هستن یا مزدور و جیره خور عربستان یا دشمنان خونی ایران البته این وسط خیلی دردناك تر اینكه داریم اجازه میدیم شركت های فرانسوی و آلمانی بدون آوردن علم به كشور و كالاهای تاریخ مصرف گذشته رو به این ملت میندازن و سود كلانی هم بدست میارن ولی از اون طرف، علیه ما هم رای میدن آیا واقعا ما تشنه كالا های قدیمی اروپا هستیم؟؟نمونه این حرف واگذاری بازار تقریبا كل بازار خودرو ایران به فرانسه كه جای تاسف داره شدیم ناجی شركت پژو ، خدایا مارو نجات بده .

یعنی اگر رای ممتنع ها رو به حساب نیاریم 85 كشور دنیا با ما مخالفند!

متأسفانه باید به این حقیقت اعتراف كرد كه امروزه ”سازمان ملل متحد“ و ”حقوق بشر“ سیاست دروغینی بیش نیست، چنانكه عدالتی هم در جهان موجود نیست .حقیقت اینست كه سازمان ملل متحد در اصل ”سازمانِ دوّلِ فاتحِ جهانی“ است كه ”سازمان ملل“ را به تصرف خود درآورده و پشت نقـاب آن مخفی گردیده و با تشكیل شبكه های ”غارت جهانی“ و كشتارِمردمِ بی گناه، ملتهای فریب خورده را به بازی گرفته و همچنان به خیانت و جنایات وچپاول خود، خصوصآ ازكشورهای صاحب منابع و نفت، ادامه می دهند. 
آنان به جای صلح و امنیت و آزادی و شكوفائی كه از اهداف مهم و اولیه ی سازمان ملل متحد است، فقط ”شعـار“ آنرا، آنهم به خاطر اغفالِ مردم مطرح می سازند، اما در عمل، انسانها را فریب داده و به اشكال مختلف، ”مشغول“ و ”سرگرم“ ساخته اند و همچنان به غارت و چپاولگری خود ادامه می دهند، 
و نیز اگر از بازیهای سیاسی و تبلیغاتی بگذریم، متأسفانه باید اعتراف كرد كه به روشنی همدستی حكامِ سازمان ملل، با اكثر این دیكتاتورها و جانیانِ حاكم بر كشورها، هویداست بطوریكه اصلاً اینان با چراغ سبز آنان روی كار آمده و نگه داشته می شوند.

توده های مردم دنیا، امروزه بخوبی فهمیده اند كه دیگر حتی گولِ قطعنامه های سازمان ملل را هم، نباید خورد كه این هم نوعی دیگر از بازی های سیاسی است و در نهایت، اگر اجراء هم شود به تجربه دریافته اند مسلماً در راستایِ اهدافِ سازمان ملل نخواهدبود، یعنی برابری و حقوق بشر و آزادی و استقلال را همراه نخواهد داشت، بلكه انقیاد و تسلط و استثمار و استعمار خارجی را بیشتر و سخت تر می كند. 
امروزه مردم دنیا به خوبی درك كرده اند كه حُكامِ سازمان ملل، چگونه از ایجادِ صلح و امنیت , بعنوان اولین و مهمترین اقدام نام می برند، در حالیكه همچنان روز بروز بر شركتهای ”اسلحه سازی“ و ”پایگاههای اتمی“ و ”مهمات جنگی“ خود می افزایند و با تجاوز به كشورهای ضعیف تر، دنیا را به آشوب كشانیده اند

همانطور كه می دانید این قطعنامه جدیدی نبود.سه سال پیاپی است كه این قطعنامه دارد در سازمان ملل به گردش در می‎آید و در حقیقت از همان ابتدای انقلاب ما، قطعنامه‎هایی در مورد حقوق بشر و بر علیه ما در سازمان ملل به تصویب رسیده است كه همگی توسط كشورهای غربی و با حمایت امریكا مطرح شده‎اند.در طول این مدت تنها برای دو یا سه سال بوده است كه قطعنامه‎ای علیه ما صادر نكرده اند. بنابراین این قطعنامه برای ما خبر یا مساله جدیدی نیست.این یك نكته.نكته دیگر اینكه حقوق بشر اخیراً و از سال 2005 صاحب رویه و مكانیسم جدیدی در سازمان ملل گردید.دلیل اصلی آن هم این بود كه كمیسیون حقوق بشر قبلی تبدیل به یك بازیچه سیاسی شده بود و حقوق بشر به حاشیه رانده شده و سیاست و سیاست ورزی جایگزین آن شده بود.به همین دلیل بود كه شورای حقوق بشر تشكیل شد تا از این بن بست سیاست‎زدگی، رهایی حاصل شود.برای مثال مكانیسم «بررسی دوره‎ای جهانی» كه در شورای حقوق بشر گنجانده شد به این معنا بود كه تمام كشورها، بدون هیچگونه استثنایی، باید از منظر حقوق بشر مورد بررسی قرار بگیرند و این امر موجب ناخشنودی امریكا و برخی دیگر از كشورهای غربی گردید.اتحادیه اروپا با حقوق بشر میانه خوبی ندارد.امریكا هم كه اصلاً عضو نبود و تازه بعد از به قدرت رسیدن اوباما، به عضویت این شورا در آمد.نتیجتاً امریكا برای اولین بار مشمول بررسی پرونده حقوق بشری قرار گرفت و دفاع از پرونده تاریك حقوق بشری امریكا در ژنو آن‎ها را با دشواری‎های بسیاری مواجه كرد.به همین دلیل بود كه در صدد بر آمدند با استفاده از حربه‎های سیاسی، اذهان را به‎ سمت مساله حقوق بشر در كشورهای دیگر از جمله ایران معطوف نمایند تا توجهات را از پرونده حقوق بشری خودشان منحرف نمایند.اما عدم محبوبیت این قطعنامه كاملاً مشهود بود چون كشورهای زیادی به درجات گوناگون در این طرح مشاركت نكردند.بله، این قطعنامه با آرای كافی به‎ تصویب رسید.قطعنامه ای كه هیچگونه الزامی برای كشورهای عضو ایجاد نمی كند، اما قطعنامه محبوبیتی نداشت و بسیاری در حمایت از ایران و بر علیه این قطعنامه داد سخن دادند و نزدیك بود این قطعنامه امریكایی‎ها و اروپایی‎ها رای نیاورد.اما متاسفانه كشورهای كوچكی در حوزه دریای كارائیب و دیگر مناطق جهان وجود دارند كه می توان آن‎ها را كشورهای میكروسكوپی نامید و حدود بیست، بیست و پنج كشور هستند.این كشورها اغلب بصورت متحد با هم رای می دهند و یك بلوك رای 25 تایی را تشكیل می دهند.جمعیت برخی از این كشورها حتی به صد هزار نفر هم نمی رسد.اگر آرای این كشورها را در نظر نگیریم رای داده شده بر علیه ایران به شدت كاهش خواهد یافت.»

جان كولمن نویسنده كتاب كمیته ۳۰۰ كه خود او از ماموران سیا بوده در كتاب خود 21 وظیفه یا هدفی را كه این اشخاص با نفوذ و در كل كمیته 300 برای خود طراحی كرده را بر می شمرد كه بعد از خواندن این اهداف و مقایسه آن با روندهای موجود می توان درباره ماهیت واقعیت های موجود و برنامه ریزی برای آینده تردید كرد.
1- تشكیل حكومت جهانشمول بر پایه سیستم یكپارچه پولی و كلیسا
2- نابودی هویت های ملی و مذهبی و زنده نگهداشتن اهداف فوق
3- نابودی و مهندسی مذاهب
4- ایجاد نظامی كه در آن همه افراد به صورت انفرادی قابل كنترل باشند. این همان موضوعی است كه زیبینگو برژینسكی از آن با عنوان روبات های انسان نما نام برده است
5- پایان صنعتی سازی، سپردن امور به كامپیوتر ها و نابودی جمعیت مازاد جهان
6- گسترش و ترویج استفاده از مواد مخدر و موضوع پورنوگرافی به عنوان هنر و عادی سازی آن
8- فشار بر دانشمندان برای ادامه فعالیت بر اساس خواست و اهداف این كمیته
9- بكارگیری جنگ های محدود و استفاده از خشكسالی و قحطی بعنوان اسلحه
10- نابودی اخلاقیات به ویژه در جوامع كارگری
11-رسوخ این ایده كه تقدیر هر فرد به خودش ربط دارد و فرد می تواند با ایجاد یك بحران و مدیریت آن، آینده خود را بسازد
12- معرفی فرقه ها و عقاید نو در قالب های مختلف مانند انتشار موسیقی راك كه باعث ایجاد گروه های فكری همچون Rolling Stones و Beatles شد
13- دامن زدن به بنیادگرایی و تقویت كشور صهیونیستی بر محوریت ˈیهود، قوم برگزیده خداˈ
14- تبلیغ گروه های مذهبی اسلامی همچون اخوان المسلمین و تندروهای اسلامی و سلفی گری و استفاده از آنها برای اهداف خود
15- ترویج مذاهب لیبرال و لیبرال سازی مذاهب موجود
16- زمینه سازی برای فروپاشی اقتصادی جهان كه نتیجه آن هرج و مرج سیاسی است
17- كنترل همه سیاست های داخلی و خارجی ایالات متحده آمریكا
18- حمایت كامل از سازمان هایی مانند سازمان ملل، صندوق بین المللی پول، بانك جهانی و دادگاه های جهانی و تضعیف اهمیت نهادها و سازمان های ملی و محلی و آوردن آنها زیر چتر سازمان ملل
19- رخنه به همه دولت ها و تلاش برای تضعیف آنها و نابودی حاكمیت ها
20- برنامه ریزی تروریسم در سطحی جهانی و استفاده از آن در موقعیت های مختلف
21- كنترل سیستم آموزش و سپس نابودی آن (این برنامه از سال 1993 با راه اندازی سیستم آموزش نتیجه محور ˈOutcome Based Educationˈ آغاز شد.

برای همچین مسئولانی در كشورمان متآسفم چون بااین همه دشمنی غرب با ما باز هم به انها چشم دوختن واین همه امتیاز ازانه میگیرن