بعدها نقشههایی فتوشاپی منتشر شد که میگفت خلافت داعش از سرزمینهای شمال مغولستان شروع و تا گرجستان و از آنجا تا قلب آفریقا کشیده میشد. این نقشه خلافتی عظیم و سراسری را به رنگی سیاه نشان میداد. همان رنگی که پرچم داعش داشت و متاسفانه بر آن کلمه شریف و متعالی توحید نقش بسته بود. برخی حوادث تروریستی در آن سوی جهان نیز این تصور را بیشتر تقویت میکرد که داعش فراتر از یک خلافت ساده یا یک گروه کوچک بوده و در واقع اژدهایی هفت سر است که بر چهار گوشه جهان چنگ انداخته و میرود که دوران تازهای را بر همه جهانیان تحمیل کند.
این روزها اما ورق برگشته است. داعش آخرین نفسهایش را در موصل و رقه میکشد و به زودی این دو شهر نیز از چنگال تکفیریها آزاد خواهد شد. خلافت داعش مانند بادکنکی به سرعت باد شد و به سرعت هم میرود که بادش خالی شود. دو سال یا چند سال در عمر تاریخ مانند یک عطسه کوتاه است. یک اتفاق ساده. هر چند همین اتفاق ساده برای کشورهای عراق و سوریه یک کابوس وحشتناک و سراسر خونین بود. کابوسی که با نامش هزاران کشته و زخمی و سر بریدن دهها و صدها نفر به وحشیانهترین اشکال تداعی میشود. کابوسی که با یادش بمبهای کنترل از راه دور، دیوانگان انتحاری و خشونتهای افسار گسیخته تداعی میشود. خلافت داعش در همین دوسال کارنامهای مملو از خشونت و توحش دارد که از ترور، قتل، سنگسار، آتش زدن زنده زنده افراد گرفته تا پرتاب آنان از بالای ساختمانها، مسدود کردن همه رسانهها، تحمیل آداب و رسومی منحط بر رفتار آدمها بخشی از آن را تشکیل میدهد.
پیروزیهای آسان
تابستان سال 93 بود که توفانی عراق را در نوردید. خبرها حکایت از حمله گروه تازهای به نام داعش و به رهبری فردی به نام ابوبکر البغدادی داشت. البغدادی از اعوان و انصار ابومصعب الزرقاوی بود. فردی که تا حدودی از القاعده جدا شده و در عراق گروهی به نام «توحید و جهاد در سرزمین رافدین» را تاسیس کرده بود. او بعدها گروه خود را «دولت اسلامی» نامید. ابوبکر البغدادی به جرم همکاری با این گروه در موصل بازداشت شد و مدتی را هم در زندان آمریکاییها گذراند. همینجا بود که گفته میشود بین آمریکاییها و داعش تماسهایی برقرار شده و معاملاتی صورت گرفته است. آمریکاییها بعد از مدتی کوتاه البغدادی را رها کردند. او به کمک دیگر رهبران باقیمانده از سازمان توحید و جهاد توانست «دولت اسلامی» زرقاوی را تقویت کند. این گروه در عراق دست به چند عملیات تروریستی در دوران نخستوزیری نوری المالکی زد. با تشدید درگیریها در سوریه و کوچ گروههای تروریستی به این کشور برای سرنگون کردن نظام بشار اسد، نیروهای بغدادی نیز به این کشور گسیل شده و در یک موقعیت استثنایی موفق شدند شهر رقه را به تصرف خود در آورند. آن زمان در سوریه دهها گروه تروریستی ریز و درشت فعال شده بود. یکی از این گروهها جبهه النصره بود که امروزه نام خود را به «جبهه فتح الشام» تغییر داده است.
جبهه النصره یک شاخه متصل به القاعده بود که به دلیل اختلافاتی حاضر به همکاری با البغدادی نشد. ایمن الظواهری، رهبر القاعده تلاش کرد با ارسال چند پیام بین این دو گروه آشتی برقرار کند، اما موفق نشد و در نهایت البغدادی راه خود را از القاعده جدا کرد.
گروه داعش بعد از فتوحاتی که در سوریه بهدست آورده بود از خلأ امنیتی عراق در اواخر دوران نوریالمالکی و نیز نارضایتی شدید اهل سنت در شهرهایی از استان صلاحالدین استفاده کرده و در یک حرکت برقآسا و باور نکردنی توانست تعدادی از شهرهای عراق ازجمله رمادی، فلوجه، تکریت و بیجی را به تصرف خود درآورد. نیروهای ارتش عراق، سالها بود آمریکاییها مدعی تربیتشان بودند در یک چشم به هم زدن صحنه را خالی کرده و سربازان عراقی به جای مقاومت در برابر داعش پیش از ورود این گروه به موصل پادگانها را خالی کرده و پا به فرار گذاشتند. داعش یک سال بود که در شهرهای فلوجه و رمادی با نیروهای دولتی درگیر بود و از مردم عادی اهل سنت به عنوان سپر دفاعی علیه دولت نوریالمالکی استفاده میکرد.
آرزوی تصرف بغداد
با تحولات جدید در عراق دولت مالکی سقوط کرد و به جای او هم سنگرش حیدر العبادی قدرت را به دست گرفت. العبادی با سیاستی میانهرو تلاش کرد وحدت نیروها را در عراق برقرار کند. داعش هر روز شهری یا روستایی جدید را به تصرف خود درمیآورد و خود را به پشت دروازههای بغداد رساند. آنچنان که از ویدئوهای پخش شده از سوی داعش برمیآمد این گروه از همان ابتدا در آرزوی فتح بغداد بود و بیتردید اگر کمکهای جمهوری اسلامی ایران نبود بغداد را فتح کرده بود. زیرا حرکتی را که داعش شروع کرده بود شعار بازپسگیری «عاصمه بنیعباس» داشت و کاملا نشان میداد هدف اصلی آنها تصرف بغداد و اعلام یک خلافت سلفی سنی بر این شهر و بر کل عراق است. نیروهای داعش واقعا رویای خلافتی سراسری بر تمام کشورهای مسلمان را در سر میپروراندند و اگر موفق میشدند بغداد را تصرف کنند قطعا مسیر تاریخ را در این سوی جهان تغییر داده بودند.
با مقاومت نیروهای شبه نظامی شیعه که ابتدا تحت عنوان «مدافع حرمین» شکل گرفت و بعد نام «الحشد الشعبی» بر آن گذاشتند دولت عراق نفس تازهای کشید. فتوای مراجع بزرگ بخصوص آیتالله سیستانی مبنی بر «واجب کفایی» دانستن جهاد با تروریستهای تکفیری خیل عظیمی از شیعیان را بر آن داشت تا لباس رزم بر تن کرده و از مقدسات عراق و نیز حریم امن شهرها محافظت کنند. حیدرالعبادی نیز با تلاشهای دیپلماتیک خود در داخل و خارج توانست تا حدودی امید را به کشور بازگرداند. آمریکاییها بعد از مدتی از حالت بهت خارج شده و ائتلافی نیمبند «علیه داعش» تاسیس کردند. این ائتلاف از همان ابتدا اعلام کرد فقط حاضر است از طریق هوا به داعش حمله کند و حاضر به ارسال نیروی زمینی به عراق نیست. این نکته نیز یکبار دیگر روشن کرد که هدف آمریکاییها شکست داعش نیست. زیرا هر ناظری میدانست شکست داعش از طریق هوا ممکن نیست و برای شکست دادن این گروه تکفیری باید از روی زمین اقدام کرد و در راه مبارزه با تروریستها از جان گذشت. کاری که هیچ یک از کشورهای جهان حاضر به ریسک آن نبودند و این تنها ایران بود که با ارسال نیروهای مستشاری و کمکهای انساندوستانه تلاش کرد از یک سو نیروهای عراقی را بسیج کرده و از سوی دیگر راه را بر ادامه پیشروی تکفیریها ببندد. جالب توجه این که کشورهای حامی تکفیریها ازجمله ترکیه و عربستان (و البته متحدانش) در برابر این تحولات عراق جز ابراز تاسف و در دل ابراز شادمانی هیچ کار دیگری صورت ندادند و حاضر به ارسال نیرو یا کمکی به بغداد برای مقابله با تروریستها نشدند.
ورق برمیگردد
حضور نیروهای بسیجی، موجب بازسازی و تقویت نیروهای ارتش عراق هم شد. دولت العبادی ضمن مدیریت اوضاع داخلی و تامین مایحتاج مردم اقدام به تقویت نیروهای ارتش و بازسازی آن کرد. رفته رفته عراق قدرتی تازه یافت. تکریت یکی از مهمترین شهرهایی بود که ابتدا آزاد شد. بازپسگیری رمادی نیز یک پیروزی بزرگ بود که تابستان سال گذشته به دست آمد. دولت عراق موفق شد در ادامه کار فلوجه را آزاد کند. شهری که همواره برای دولت مرکزی دردسرساز بود. با پیشرویهای متعدد نیروهای ارتش عراق، امید و اطمینان خاطر به این کشور بازگشت و نوبت به دسیسهچینیهای دشمنان عراق رسید تا با کارشکنیهای خود اجازه ندهند که این پیشرویها استمرار پیدا کند. در اثر همین کارشکنیها بود که انجام عملیات آزادسازی موصل ماهها به تعویق افتاد. سرانجام مهر ماه گذشته حیدر العبادی عملیات آزادسازی موصل را اعلام کرد. این عملیات هماکنون در جریان است و انتظار میرود در هفتهها یا ماههای آینده به نتیجه رسیده و بساط داعش را در عراق جمع کند. هم زمان با این عملیات در سوریه نیز نیروهای کرد اقدام به عملیاتی مشابه برای تصرف رقه زدهاند. پیشروی دراین دو محور میتواند به معنای مرگ نهایی داعش در عراق و سوریه باشد. مرگی که سنگی بر گور رویاهای خلافت خودخوانده تکفیریها نیز خواهد بود.
مرگ یک تفکر انحرافی
ابوبکر البغدادی، دانشجوی معارف اسلامی در دانشگاه موصل بود. او مطالعاتی اسلامی داشت، اما برای به دست آوردن قدرتش به ایدئولوژی وهابیت و سلفیگری روی آورد. دلیل شکاف بین او و القاعده نیز همین رویکردهای فکری ـ ایدئولوژیک بود. زیرا تفکر سلفی القاعده با وهابیت هماهنگ نیست، اما تفکر سلفیگری البغدادی با وهابیت آلسعود پیوندهای مستحکمی دارد. گروه داعش به استناد دهها گزارش و مقاله از سوی عربستان سعودی وقطر و امارات حمایت میشود.
این گروه همچنین داد و ستد فراوانی با دولت رجب طیب اردوغان در ترکیه دارد. کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا نیز از وجود این گروه سود میبردند. یکی از مهمترین بازیگرانی که از توحش دو ساله داعش سود فراوان برد رژیم صهیونیستی بود. همه اینها نشان میدهد آن خلافت خودخوانده در واقع جز یک پوسته یا پوششی ظاهری بر یکسری سیاستهای پیچیده و نو استعماری در منطقه غرب آسیا نبوده است. سیاستهایی که هدف اصلیاش تجزیه و تکه تکه کردن کشورهای منطقه بود تا هیچ کدام قدرت ایستادگی در برابر اسرائیل را نداشته باشد، اما این سیاست را پایه و اساسی نبود و دربرابر مقاومت ملتها قادر به دوام نبود. مقاومتی که مانند یک جبهه سراسری در برابر این رویای استعماری به وجود آمد و هم اکنون از لبنان تا عراق و سوریه و یمن امتداد دارد.
هماکنون داعش وارد پرده آخر این نمایش شده است. قطعا با فتح موصل این گروه شکست سنگینی خورده و به اضمحلال کامل آن منتهی خواهد شد. بگذریم که برخی از تحلیلگران خارجی با بزرگنمایی میگویند ممکن است این گروه نیروهایش را پخش کرده و به صورت عملیات متعدد تروریستی باز گردد، اما اینها به نظر اغراق میرسد. زیرا تفکر جعلی امثال البغدادی میراتر از آن است که بتواند نیروهایی جدید را سازماندهی کرده و در جاهای دیگر به کار گیرد.
رحیم محمدی/ روزنامهنگار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: