جاستا؛ شمشیر داموکلس بر روابط ریاض و واشنگتن

طرح «عدالت در برابر حامیان تروریسم» موسوم به «جاستا» در کنگره آمریکا به قانون تبدیل شد تا به‌عنوان ابزاری موثر همچون شمشیر داموکلس بر فراز روابط آمریکا و عربستان آویخته شود. پس از آن که جاستا دردور اول رای گیری به تصویب رسید و برای امضا و اجرا به کاخ سفید فرستاده شد، باراک اوباما با استفاده از اختیارات خود آن را «وتو» کرد، واکنش سنا و کنگره تصویب مجدد آن با بیش از دو سوم آرای نمایندگان این دومجلس قانونگذاری بود. این طرح در سنای آمریکا با 97 رای موافق در برابر یک رای مخالف و در کنگره با 338 رای موافق در برابر 74 رای مخالف به تصویب رسید و از این پس قانون خواهد بود .
کد خبر: ۹۵۱۳۷۲
جاستا؛ شمشیر داموکلس بر روابط ریاض و واشنگتن

برمبنای این قانون بازماندگان و خانواده‌های قربانیان عملیات تروریستی 11 سپتامبر می‌توانند از دولت سعودی غرامت دریافت کنند. جاستا علاوه بر مبحث عدالت نشانگان دکترین آینده آمریکا درخاورمیانه است. رژیم سعودی یکی از همپیمانان استراتژیک آمریکاست ، صرف‌نظر از این، بسیاری از عوامل آمریکا بارها در خاطرات یا نوشته‌های رسمی خود به ضعف‌ها، کاستی‌ها و بویژه به ساختار سیاسی رژیم سعودی انتقادهای تندی وارد کرده اند، اما سیاست آمریکا همچنان بر حفظ و تداوم مناسبات استراتژیک با رژیم سعودی مبتنی بوده است، پس ورود مستقیم دولت آمریکا و موضعگیری موافق در برابر جاستا تا پیش از قانونی شدن آن می‌توانسته آسیب‌های جدی به روابط موجود وارد کند و این خواست سیاستگذاران و طراحان برنامه‌های بین‌المللی آمریکا نبوده و نیست. در یک جمله کاخ سفید و نمایندگان دوحزب جمهوریخواه و دموکرات نشان دادند که نه یک حزب یاسیاست محدود به دو دوره، بلکه «آمریکا» به جاستا رای موافق داده است. این موضوع بسیار مهم است چرا که نقش رژیم سعودی را از یک بازیگردان کنشگر به یک بازیگر منفعل فرو می‌کاهد، این تقلیل گرایی خود معلول علتی دیگر است: «طرح خاورمیانه جدید!» برای اثبات این مدعا شما را به‌ خاطرات جیمی کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا ارجاع می‌دهم، آنجا که اشاره می‌کند پس از اتمام دوره ریاست‌جمهوری‌اش در بنیاد راکفلر به‌عنوان مشاور مشغول کار شده و تازه دریافته که برنامه‌ریزی و طراحی برنامه و اهداف برای 50 سال آینده یعنی چه! فارغ از این‌که جمهوریخواهان به کاخ سفید راه یابند یا دموکرات‌ها، بازها یا کبوترها، برنامه‌های درازمدت آمریکا برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده با دقت دنبال می‌شود. به سخن دیگر پیگیری تحقق طرح خاورمیانه جدید مستلزم دگرگونی‌های بنیادین در آرایش نیروها و تغییراتی اساسی در مرزهای جغرافیای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شناخته شده و موجود، متناسب با ضرورت‌ها و الزامات نوین خواهد بود و در این میان رژیم سعودی می‌باید آن چنان در تنگنای فشارهای سیاسی ـ حقوقی قرار گیرد تا آمادگی پذیرش تغییرات و دگرگونی‌ها را داشته باشد؛ بیهوده نیست که سعودی‌ها کوشیده‌اند خود را به تل‌آویو نزدیک کنند به این امید که در برابر امتیازات پر سودی که به تل‌آویو می‌دهند، از حمایت لابی قدرتمند یهودی ـ صهیونیستی در آمریکا بهره‌مند شوند .

به نظر می‌رسد از این پس هرگونه واگذاری نقش منطقه‌ای از سوی کاخ سفید به ریاض امکان احتمال ابراز سلیقه و گرایش را از ریاض خواهد گرفت؛ این به آن معنی است که نظام قبیله‌ای ـ فرقه‌ای آل‌سعود برای پذیرفتن نقش‌های احتمالی در منطقه، کار آمدی خود را از دست داده یا اساسا فاقد کارآمدی ارزیابی شده است. ضعف مفرط و ناتوانی چشمگیر رژیم سعودی در یمن، خطا‌های فاحش استراتژایک در عراق و سوریه و نخوت نفتی خطرناک حاکمان این رژیم نشان داده که هم‌اکنون نیز رژیم سعودی دچار فقدان کارآیی است چه رسد به آینده‌ای که اساسا خصلت‌ها و کارکردهای قبیله‌ای ـ فرقه‌ای آل‌سعود محدود به حوزه‌های کوچک عشیره‌ای خواهد شد و جایگزین آن، گونه‌ای ساختار معطوف به حق انتخاب پیش‌بینی می‌شود .

و آخر سخن این که در آینده‌ای نه‌چندان دور آل‌سعود باید با شنیدن هر سازی که کاخ سفید خواهد زد، بی‌چون و چرا ـ و مجبور است ـ «حرکات موزون مقبول» از خود نشان دهد.

فرامرز قراباغی

رورنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها