داستان شکست سرویس Cuil که می‌خواست گوگل را شکست دهد

آن‌که با گوگل درافتاد

این‌که نام سرویسی به‌عنوان فعل برای عملی که انجام می‌دهد به کار رود، شاید واضح‌ترین نشانه برای آن باشد که بازار را به‌طور کامل قبضه کرده است ولی هر قدر هم یک شرکت یا سرویس عظیم و شکست‌ناپذیر جلوه کند، همیشه کسانی مثل قهرمانان داستان‌های اساطیری پیدا می‌شوند که جرات و شجاعت قد علم کردن در مقابل اژدها را داشته باشند و این دقیقا کاری بود که موتور جستجوی «کول» (Cuil)‌ قصد انجامش را کرد: به زیر کشیدن گوگل از تخت پادشاهی جستجو!
کد خبر: ۹۲۶۳۵۳

سرویس داغ

فکر می‌کنید برای راه‌ انداختن رقیبی در مقابل گوگل، چه کسی پیشقدم شد؟ بله، یکی از کارمندان سابق خودشان! خانم آنا پترسن (Anna Patterson) که از معماران جستجوی گوگل بود همراه شوهرش تام کاستلو (Tom Costello)، استاد دانشگاه استنفورد و یکی دیگر از همکاران سابقش تصمیم می‌گیرند موتور جستجویی بهتر از گوگل ایجاد کنند. نام این سایت جدید جستجو را هم Cuil گذاشتند (با تلفظ «کول») که در ایرلندی به معنای دانش است.

سایت کول با سرمایه‌‌ 33 میلیونی و البته سر و صدای زیاد اینترنتی، در 28 جولای 2008 کار خود را آغاز کرد. هدف سازندگان این موتور جستجو از همان ابتدا رقابت با گوگل بود و در رجزخوانی‌هایشان دو ویژگی اصلی کول را به رخ رقیب می‌کشیدند. ویژگی اول، تعداد صفحات اندیس‌گذاری شده بود که کول ادعای اندیس‌گذاری حدود 120 میلیارد صفحه‌ وب را داشت. یعنی تقریبا سه برابر تعدادی که موتور گوگل انجام می‌داد! ویژگی دوم، بحث حریم خصوص بود که سازندگان کول تاکید داشتند سرویس‌شان برخلاف دیگر سرویس‌ها (و البته گوگل)، اطلاعاتی از فعالیت کاربر یا آدرس IP آنها ذخیره نمی‌کند.

کول در چند ماه آغازین شروع کارش موضوع داغ سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و حتی شبکه‌های تلویزیونی بود. همه از ظهور سرویس جدیدی در دنیای جستجو و ویژگی‌هایی که در مقابل گوگل ارائه می‌کرد، حرف می‌زدند، مثل اتصال به فیسبوک برای ارائه‌ نتایج جستجو از آن یا الگوریتم‌هایی که وزن بیشتری به محتوای صفحات نسبت به ارتباط لینک‌ها می‌داد.

اما کسی حساب این را نکرده بود که وقتی این موج‌های اولیه بخوابد، کول ممکن است آن‌قدرها هم «کول» به نظر نرسد!

الگوریتم‌های سرد

تعداد صفحات اندیس‌گذاری‌ شده‌ سایت کول تا ابتدای سال 2009 به 127 میلیارد عدد می‌رسد، اما در همین فاصله از راه‌اندازی سرویس، انتقادات از سایت هم بالا گرفته است. درصد کمی از این انتقادات به ظاهر سایت و نحوه‌ نمایش نتایج (به‌صورت سه ستونی) برمی‌گردد که کاربران را گیج می‌کند. بدتر از آن، مدیریت ضعیف سرورها و ترافیک سایت است، به نحوی که همان روزهای اول، سایت زیر بار ترافیک بالای کاربران، کرش می‌کند! آن‌ هم سایتی که ادعای شکست گوگل را دارد!

ولی تمام اینها در مقابل حجم عظیم انتقادات به الگوریتم‌ها و هسته‌ عملکرد سایت چیزی به حساب نمی‌آید. اولین چیزی که در کار با سایت به چشم کاربران آمد، سرعت پایین‌تر آن در مقابل گوگل بود. سازندگان البته سرعت پایین‌تر را مرتبط با ساختار اصلی سایت و بررسی محتوای سایت‌ها (در مقابل بررسی لینک‌ها توسط گوگل) می‌دانند و وعده‌ بهبود آن را می‌دهند. اما عمق فاجعه در بررسی نتایج مربوط به جستجوهای مختلف خودش را نشان داد. تصاویری در اینترنت منتشر می‌شود که با جستجوی کلمه‌ «digg» (نام یکی از مشهورترین سایت‌های نشان‌گذاری اینترنتی)، هیچ نتیجه‌ای یافت نمی‌شود! همین اتفاق برای برخی عبارات واضح‌تر نیز رخ می‌دهد و قضیه کم‌کم فراگیر می‌شود. سایت‌هایی که باید اندیس‌ شده باشد پیدا نمی‌شوند، نتایج بالاتر لزوما ارتباط بیشتری با عبارت جستجوشده ندارند، تصاویر به اجبار کنار نتایج نمایش داده می‌شوند بدون این‌که کاربر بتواند آن را غیرفعال کند و البته چیزی هم به نام جستجوی پیشرفته وجود ندارد.

حالا کارکرد ضعیف سایت و الگوریتم‌های آن بحث داغ سایت‌ها و بلاگ‌ها می‌شود! بعضی کارشناسان واقعی بودن 127 میلیارد صفحه‌ اندیس‌گذاری ‌شده را زیر سوال می‌برند و با توجه به یافت نشدن سایت‌ها، آن را شعار می‌دانند. عده‌ای دیگر توجه بیشتر کول به اعداد و ارقام را در مقابل مرتبط بودن نتایج، مشکل اصلی سایت می‌دانند. برخی‌ دیگر هم این سوال بی‌جواب را می‌پرسند: «کول اصلا قرار است از کجا پول دربیاورد‍؟» از همه‌ اینها جالب‌تر هم وقتی است که صفحه‌ قوانین و حریم‌ خصوصی سایت که کول این‌قدر روی آن مانور می‌داد، اصلا بالا نمی‌‌آید!

سایت یخ‌‌زده

فکر می‌کنید تفاوت «شکست» و «شکست مفتضحانه» چیست؟ شکست وقتی است که کاربران سایت‌تان کمتر می‌شود تا جایی که اعلام ورشکستگی می‌کنید و پس از فروش شرکت به یک خریدار سراغ ایده‌ بعدی‌تان می‌روید. سرتان را هم بالا می‌گیرید و در مورد درس گرفتن از اشتباه‌هایتان کتاب می‌نویسید!

اما شکست مفتضحانه وقتی است که در نتایج جستجوی سایت رقیبتان، عبارت «کول افتضاح است» در میان 50 جستجوی بالا قرار بگیرد و تازه، در همان فهرست، همین عبارت با املای اشتباه نام سایت‌تان هم دیده شود! به این اضافه کنید بسته شدن سایت کول در سپتامبر 2010 و خاموش کردن سرورهایش بدون این‌که حتی کسی بخواهد آن را بخرد! به نظرم حالا درک خوبی از عبارت مذکور پیدا کرده باشید.

با تمام این اوصاف، فکر می‌کنید خانم پترسن، موسس کول الان چه کار می‌کند؟ نه، در نیازمندی‌ها دنبال کار نمی‌گردد، بلکه معاون بخش مهندسی در گوگل است!

درس‌ها

بی‌دلیل رجز نخوانید و بر طبل تو‌خالی رقابت نکوبید! قبل از شعار دادن و جنجال درست کردن، به شرکت‌ و محصولتان نگاه کنید و ببینید اصلا توانایی رقابت با رقبای سنگین‌وزن را دارد یا نه.

انتخاب نام عجیب و غریب برای یک محصول همیشه با خطر همراه است. نامی انتخاب نکنید که نحوه‌ تلفظ آن به راهنما نیاز داشته باشد و وقتی کاربران می‌خواهند بگویند چقدر سرویس بدی است، حتی نتوانند آن را درست بنویسند!

ویژگی‌هایی مهم است که برای کاربر مهم باشد. برای معرفی سرویس‌تان، روی ویژگی‌هایی تاکید کنید که کاربران آنها را می‌بینند و لمس می‌کنند. این‌که بگویید من الگوریتم سریعی دارم تا وقتی کاربر این سرعت را حس نکند، هیچ فایده‌ای به حال شما و سرویس شما نخواهد داشت.

گاهی لازم است در میان غبار شکست، شجاعت را ببینید! مثل گوگل عمل کنید و از افرادی که شجاعت مقابله با شما را دارند، استفاده کنید. تجربه‌ رقابت با شما، یکی از ارزشمندترین تجربیاتی است که یک مدیر می‌تواند به شرکت اضافه کند.

محمود صادقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها