دکتر جهانبخش ایزدی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه از چرایی تنش‌آفرینی ریاض در دوره پسابرجام می‌گوید

هراس عربستان از ایران به‌عنوان قدرت اول منطقه

ریاض درحالی تهران را دعوت به عذرخواهی بابت موضوع سفارت این کشور کرده، که رئیس‌جمهور کشورمان در حاشیه سفر اروپایی‌اش، به یاد دولتمردان سعودی آورد که باید بابت چه موضوعاتی از جهان اسلام عذرخواهی کنند. واقعیت این است که معادلات جدید منطقه، به آل‌سعود قدرت مانور سیاسی بیش از این را نمی‌دهد و به همین دلیل تحلیلگران بر این باورند ریاض که از اجرای برجام ناخرسند است، باید دیر یا زود واقعیت‌های تازه خاورمیانه را به رسمیت بشناسد. این موضوعی است که با دکتر جهانبخش ایزدی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه به بحث گذاشته شده است.
کد خبر: ۸۷۶۸۴۱

چنان که از مواضع قدرت‌های منطقه‌ای رقیب تهران احساس می‌شود، به‌نظر می‌رسد امضای توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای 1+5 و اجرایی شدن برجام، باعث نوعی عصبانیت در میان برخی کشورهای عربی و نیز صهیونیست‌ها شده و آنها ائتلاف‌های تازه‌ای را علیه ایران شکل داده‌اند. آیا می‌توان گفت برجام یک پیوست منطقه‌ای یا فرامتن موثر بر تحولات منطقه داشته و به همین خاطر هم بر تنش‌آفرینی ریاض در غرب آسیا افزوده است؟

از ابتدا روشن بود که آنچه شما فرامتن برجام می‌خوانید، از خود برجام مهم‌تر است. اگر با نگرش منظومه‌ای به قدرت در خاورمیانه نظر کنید، باید گفت رقبای منطقه‌ای ما با یک خوانش استراتژیک در بیرون از متن برجام احساس می‌کنند که قدرت یکی از رقبایشان در منطقه دارد بیشتر می‌شود و بنابراین با هر شیوه‌ای می‌خواهند این رقیب تازه‌نفس را مهار کنند.

ممکن است حاکمان جدید عربستان ریسک رویارویی مستقیم با کشورمان را بپذیرند؟

عربستان در حدی نیست که خود را مستقیما وارد جنگ با ایران کند. آل‌سعود حداکثر توانش در جنگ‌های نیابتی است. ظرفیت ریاض در یارگیری منطقه‌ای در همان موج اول هجمه تبلیغاتی علیه کشورمان خود را به نمایش گذاشت. شما دیدید که چه کشورهایی همراه عربستان بودند؛ جیبوتی، سومالی و بحرین. کشورهایی که در ادبیات بین‌الملل، ذره موج به‌شمار می‌آیند.

پس فکر می‌کنید آینده این بازی که ریاض شروع کرده، چه خواهد بود؟

عربستان به‌دلیل فقدان نگاه عقلایی به تحولات پیرامونی خود، توان مدیریت و ائتلاف‌سازی هدفمند علیه ایران را ندارد. چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران به‌خوبی می‌داند چطور باید با نگاه خردورزانه، از بحران‌های بین‌المللی عبور کند. بنابراین تجربه ایران، آینده هجمه اخیر به کشورمان را به زیان حمله‌کنندگان خواهد کرد.در حال حاضر حتی قدرت‌های جهانی حاضر نیستند تنش در روابط ریاض با تهران به وضعیت صلح سوریه، یمن و لیبی لطمه وارد کند، چه برسد به آن که خودش بخواهد آتش جنگی تازه را شعله‌ور کند.

برخی تحلیلگران معتقدند اعراب ممکن است بخواهند برای پوشاندن اختلافات داخلی خود‌ دست به جنگی تازه در منطقه بزنند تا شرایط بقای خود را فراهم کنند. اگر این فرض را بپذیریم، ایران تا کجا می‌تواند از ثبات منطقه‌ای دفاع کند؟

رابرت کاپلان در کتابی به نام تلاقی جغرافیا می‌گوید، تنها کشور اصل و نسب‌دار منطقه‌ ایران است و بقیه کشورهای غرب آسیا به قول معروف‌ من‌درآوردی هستند. به‌دلیل همین اصالت تاریخی، ایران در طول تاریخ هیچ‌گاه نه به‌وجود آورنده جنگ بوده و نه تشدیدکننده آن. باور ایران همواره این بوده که منافع ملی کشورمان در حفظ ثبات است. این خاستگاه فکری نخبگان سیاسی در ایران است. اگر از این زاویه به موضوع تنش‌آفرینی عربستان نگاه کنید، می‌بینید ‌ دلیلی ندارد ایران به‌سمت تنش‌زایی ‌ برود و تنها مدیریت رفتاری طرف مقابل کافی است.

در حال حاضر عربستان تهدیدات تازه‌ای را علیه دولت سوریه مطرح کرده و مدعی شده ممکن است نیروی زمینی به این کشور اعزام کند که در تعارض مستقیم با سیاست‌های تهران در سوریه است؟

ایران و عربستان در چند حوزه با یکدیگر برخورد دارند: بحرین، لبنان، سوریه، یمن و عراق. علاوه بر اینها بازار نفت، چالش‌های رسانه‌ای و محیط بین‌الملل هم لایه‌های دیگر این درگیری را تشکیل می‌دهد. در همه این حوزه‌های اختلاف، عربستان می‌خواهد خلاف روندهای طبیعی و تاریخی حرکت کند.

به حوزه بحرین نگاه کنید. در این کشور، یک اقلیت به روش غیردموکراتیک بر اکثریت مخالف خود حکومت می‌کند. در حالی که 60 درصد مردم بحرین شیعه هستند، یک حکومت فرقه‌گرای اهل سنت بر این کشور حاکم است. شما در هر محکمه‌ای این موضوع را به بحث بگذارید حق را به اکثریت می‌دهند که دولت را تعیین کند. در یمن هم اوضاع همین است. در سوریه هم‌ همه بازیگران به بهانه مبارزه با تروریسم وارد میدان شده‌اند، اما کسی کاری از پیش نمی‌برد. در اینجا هم اگر بازیگران خارجی زیاده‌خواهی‌ را کنار بگذارند و عزم داخلی از سوی دولت و معارضان ایجاد شود که تروریسم از بین برود، فجایع انسانی کاهش می‌یابد. در عراق هم می‌بینید که عربستان هنوز به بغداد به چشم دروازه شرقی جهان عرب می‌نگرد و برای همین در جنگ با ایران از صدام حمایت می‌کردند.

در لبنان هم درست همین شرایط برقرار است. نوعی طایفه‌گری را در این کشور شاهد هستیم که با مرگ هر رئیس‌جمهور‌ باعث رقابت شدید ایران، فرانسه و عربستان می‌شود. در لبنان ایران از ثبات این کشور حمایت می‌کند، اما عربستان در همه این حوزه‌ها به‌دنبال برهم زدن نظم داخلی کشورهاست و همین سیاست‌ها به خلأ قدرت و در نتیجه شکل‌گیری تروریسم منتهی می‌شود.

پس می‌شود نتیجه گرفت که چشم‌انداز مثبتی برای غلبه بر تلاش‌های بی‌ثبات‌کننده ریاض در منطقه دیده نمی‌شود؟

بله، از منظر استراتژیک، اگر در منطقه موازنه شکل نگیرد، بی‌ثباتی حتمی است. اساسا تاریخ، تاریخ موازنه‌هاست. همیشه بی‌ثباتی ایجاد می‌شود تا موازنه‌های تازه با شرایط جدید شکل بگیرد. در شرایطی که یک منطقه می‌رود تا شاهد نظمی تازه باشد، کشورهایی که سود خود را در نظم سنتی می‌بینند و راضی به مهندسی تازه نیستند، منطقه را به تنش می‌کشانند. عربستان در همین وضعیت است. ریاض به دروغ ایران را متهم به مداخله می‌کند. واقعیت این است که عربستان شکست‌های خود را در تغییر وضعیت طبیعی کشورهای منطقه به مداخله تهران ترجمه می‌کند. این درحالی است که برای ثبات منطقه، آنچه باید تغییر کند، نه سیاست‌های ایران، بلکه ذهنیت آل‌سعود است. دولتمردان جدید عربستان ادراک اشتباهی در قبال قدرت ایران دارند. آنها مانند تُرک‌ها و صهیونیست‌ها‌‌ می‌بینند که برجام باعث ورود سرمایه به ایران شده و فضای بین‌المللی به نفع ایران تغییر کرده است. بنابراین نگران می‌شوند. اعراب فکر می‌کنند توافق هسته‌ای، کشورمان را قدرت اول منطقه می‌کند و این یعنی تهدید امنیت ملی عربستان؛ نه تنها در حوزه هسته‌ای، بلکه در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی. برای همین ریاض همه کار می‌کند تا ایران از این آزمون هسته‌ای سربلند بیرون نیاید.

بنابراین شما فکر می‌کنید ‌برجام عربستان، ترکیه و صهیونیست‌ها را در قالب یک مثلث ضدایرانی متحد کرده است؟

شکی نیست که این سه بازیگر اتفاق‌نظر دارند که ایران نباید قدرت اول منطقه شود. بنابراین این‌که برجام به ائتلاف‌های تازه علیه کشورمان منتهی شود، بعید نیست.

فکر می‌کنید دیپلماسی منطقه‌ای ما تاکنون توانسته ابتکار عملی را که اشاره می‌کنید، در اختیار داشته باشد؟

نکته مهم این است که همه مقامات مسئول در کشورمان، بویژه آنها که مسئولیت رسمی دارند، در موضعگیری خود دقت کرده، طوری رفتار نکنند که برخی مواضع، برگ برنده‌ای در اختیار رقبای ما قرار دهد. واقعیت این است که منافع امروز ما در ثبات منطقه است، اما منافع رقبای ما در تشدید بی‌ثباتی است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها