توسعه متوازن به این معناست که باید حواسمان باشد بعضی از رشتهها بیش از اندازه توسعه پیدا نکنند. امااز آنجا که این دقت طی سالها درکشورما وجود نداشته، ما با توسعه نامتوازن رشتههای تحصیلی از مدارس تا دانشگاه روبهرو هستیم. نتیجه این بیتوازنی نیز پدیدهای است که همه آن را لمس میکنیم؛ یعنی بیکاری دانش آموختگان و تحصیلکردهها حتی در رشتههای علوم پایه. در این میان نباید از نقش کنکور در ایجاد این بیتوازنی غافل شد. کنکور آفت بزرگی است که نظام هدایت تحصیلی ما را جهت میدهد، طوری که اکثر قریب به اتفاق افراد تشنه رشتههای ریاضی و تجربی هستند و به آن سمت میروند و بهناچار کسانی که ازهوش ریاضی و تجربی بهره کمی بردهاند به سمت رشتههای انسانی و کارـ دانش هدایت میشوند.
پس طبیعی است اگرآموزش و پرورش بهدنبال برنامهای باشد تا این توازن برهمخورده را برقرار کند و جلوی ورود بیحساب و کتاب دانشآموزان به رشتههای خاص از جمله علومانسانی را بگیرد.
اما از منظر دوم، فرستادن دانشآموزان به مدارس فرهنگ این سوال را پیش میآورد که مگرکیفیت بخشی به علوم انسانی فقط با تحصیل دانشآموزان در مدرسهای خاص میسر میشود؟ یا این که مگر ما چند مدرسه فرهنگ داریم و آیا مدارس کنونی کشش حجم تقاضاها را دارد؟ به اعتقاد من آنچه باعث ارتقای کیفیت رشته علومانسانی میشود، بالابردن کیفیت آموزش در مدارس دولتی است؛ مدارسی که بهویژه در چند سال اخیر به شکلهای مختلف تو سری خوردهاند.
ابراهیم سحرخیز - مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد