عادتهای بد در زندگی را چگونه میتوان ترک کرد؟
سالها وقت صرف شده تا عادتهای بد شکل گرفتهاند. حتی بنای برخی عادتها هم از ابتدای کودکی گذاشته شده است.
آیا کودکی که در شرایط مساعدی رشد کرده و بعدها به مواد مخدر معتاد شده هم عوامل گرایش او به این مواد در دوران طفولیت او ایجاد شده است؟
برای تمام مسائل روانشناختی یک عامل موثر نیست، بلکه مجموعهای از عوامل زیستی، محیطی و روانشناسی تاثیر گذارند. برای انجام یک هنجارشکنی، مجموعهای از زمینههای زیستی مساعد وجود دارد که فرد با توجه به مستعد بودن به این مسیر کشیده میشود. باید بدانیم برای برخی پدیدههای ناشایست که در قالب عادتهای بد از انسانها سر میزند، زمینههای زیستی، محیطی و فیزیولوژی مهیاست که باید به آن توجه شود. حتی برخی عادتهای هنجارشکن شاید ریشه در مسائل ارثی داشته باشد که حتی در دوران بارداری اثراتش را روی جنین میگذارد. وقتی کودک به دنیا آمد، مجموعهای از شرایط محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... وجود دارد که در نوع رفتارهای کودک و حتی تا مرحله بزرگسالی او تاثیر میگذارد؛ بنابراین تکبعدی نمیشود به مسائل نگاه کرد و برای بررسی علل و عوامل پدیدههای اجتماعی و روانشناختی باید همه جوانب را در نظر گرفت. اگر برای تحلیل و تبیین مسائل نگاه تکبعدی داشته باشیم راه به جایی نمیبریم و اساسا مشکلی هم حل نخواهد شد. نکته اساسی این که باید توجه داشته باشیم وقتی از عادت بد سخن میگوییم باید ببینیم چه کسی این رفتارها را عادت بد تلقی میکند. از دید ما وقتی کسی یک ناهنجاری در جامعه مرتکب شد ممکن است آن را یک عادت بد بدانیم، اما مهم نظر کسی است که چنین رفتاری را انجام میدهد. آیا او هم مثل ما چنین رفتار و رویهای را یک ناهنجاری میداند؟ زمانی میتوان عادت بد را ترک کرد که خود فرد به نتیجه برسد این رفتار یک ناهنجاری است و درصدد ترک آن برآید. در غیر این صورت، صرف این که ما حرکتی را بد و ناهنجار تلقی کنیم و فرد آن را جزو رویههای عادی زندگی خود بداند مطمئن باشید هیچ عادت بدی ترک نخواهد شد. برای ترک عادتهای بد، تنها کسی که مرتکب چنین عملی شده است باید تصمیم بگیرد رویهاش را در زندگی تغییر بدهد. کسی که عادت به سیگار کشیدن دارد تا خود نخواهد و انگیزه برای ترک آن نداشته باشد نمیتواند از چنین عادتی دست بکشد، چون هنوز تصمیم لازم را برای ترک سیگار نگرفته است.
صالحی:کسی که عادت به سیگار کشیدن دارد تا خود نخواهد و انگیزه برای ترک آن نداشته باشد نمیتواند از چنین عادتی دست بکشد، چون هنوز تصمیم لازم را برای ترک سیگار نگرفته است |
آیا اطرافیان نمیتوانند در ترک عادتهای بد یک فرد موثر باشند؟
خیر. چون تلاشهای اطرافیان تا زمانی که خود فرد تصمیمی در این زمینه نگرفته باشد ثمری نخواهد داشت.
در صورتی که یک فرد تصمیم قطعی به ترک هنجارشکنی گرفت آیا در چنین موقعیتی اطرافیان میتوانند به او کمک کنند شرایط را برای ترک چنین عادتی مساعدتر کنند؟
باز هم بستگی به فرد تصمیمگیر دارد که تا چه اندازه بتواند همکاری لازم را داشته باشد. برخی هنجارشکنیها ریشه روانی دارد و برای ترک آن هم فرد هنجارشکن نیازمند گرفتن مشاورههایی از روان شناس است. در چنین مواقعی تا فرد با پای خود نیاید و به روانشناس مراجعه نکند از او به عنوان یک فرد بیمار یاد نمیکنیم، بلکه از نظر ما او صرفا یک درمانجوست.
آیا هر درمانجویی از نظر شما بیمار تلقی نمیشود؟
ببینید کار ما به عنوان یک روان شناس به تعامل دوجانبهای نیاز دارد. کسی که بیماری دارد حتی اگر خود هم نخواهد ممکن است به دلیل فشار اطرافیان مجبور شود به پزشک مراجعه کند تا تحت درمان قرار گیرد؛ بنابراین چنین موقعیتی چندان به همکاری کردن یا همکاری نکردن بیمار بستگی ندارد و شاید در پی اجبار دیگران مجبور به درمان خود باشد، اما جنبههای روانی یا عادتهای بدی که ریشه در مسائل روانی دارد حتما نیازمند همکاری فرد است و تا این همکاری وجود نداشته باشد تغییر به اسم ترک عادتهای بد صورت نخواهد گرفت. درمانجو و نه بیمار حتما باید با ما همکاری کند تا عادتهایی را که بد میدانیم بتوانیم از سر او بیرون کنیم. شاید بیش از اهتمامی که به ترک عادتهای بد دیگران نشان میدهیم باید به این مساله توجه کنیم شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به گونهای فراهم بیاوریم که زمینههای گرایش افراد به هنجارها از بین برود.
اشاره کردید تا فرد خود نخواهد نمیتواند عادتهای بد را از او گرفت و اجبار در این زمینه تاثیرگذار نیست. کودکی که در خانواده هنجارها را رعایت نمیکند و از سویی دیگر عزمی هم برای تغییر رفتارها ندارد با همان تعریفی که شما در مورد ترک عادتهای بد در زندگی دارید آیا باید او را به حال خود رها کرد تا خود تصمیم بگیرد عادتهای بد را ترک بکند؟
کودک یک درمانجو نیست و شرایطش با درمانجویان متفاوت است. کودک نیازمند مراقب و پرستار است و والدین هستند که او را در انتخاب مسیر درست زندگی کمک میکنند، اما درمانجویان ما کودک نیستند، بلکه شاکله اصلی ذهنی او شکل گرفته و خود به مرحله تصمیمگیری رسیده است بنابراین اگر کودک رفتارهای ناهنجاری را از خود بروز داد، در این مرحله والدین هستند که به عنوان درمانجو به روانکاوان مراجعه میکنند تا از آنها راهکار بگیرند.
وقتی کسی به تصمیم رسید که رفتار ناهنجار خود را ترک کند اطرافیان تا چه اندازه میتوانند او را در این مسیر همیاری کنند؟
در چنین مرحلهای، هم اطرافیان و هم درمانگر میتوانند به درمانجو کمکهای موثری بکنند. یاری رسانی به چنین درمانجویانی البته راهکارهای خاص خود را دارد و براساس جنس، نوع مشکل، زمان و مدتی که هم درمانجو و هم درمانگر دارند، تواناییهای درمانجو ممکن است متفاوت باشد.
فتاح غلامی
دین و زندگی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد