برای برادرم سیدناصر حسینی که در قربانگاه منا پر کشید

فصل کوچ

دکتر سیدناصر حسینی، از جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس در فاجعه منا دعوت حق را لبیک گفت. پیکر او بر دستان مردم مومن و انقلابی محله نارمک تهران طی مراسم باشکوهی تشییع و در گلزار شهدای بهشت‌زهرا در جوار برادر شهیدش سیدکاظم حسینی به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۸۴۷۸۹۴

آنچه امروز می‌خوانید شعری است که حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابوالقاسم حسینی (ژرفا) برای اخوی خود سروده و در اختیار جام‌جم قرار داده است.

چکاوک! باز فصل کوچ شد؛ افسوس! جا ماندی

قفس را قفل بگشودند، پشت میله‌ها ماندی

چکاوک! دیر شد، تاخیر شد، بار سفر بستند

تو اما در غبار حسرت و تردید، واماندی

گذشت از موج از توفان، گذشت و دل به دریا زد

پرستوی مهاجر؛ ـ تو چکاوک جان! کجا ماندی؟ ـ

کجا ماندی که پُر شد هفت شهر عشق را لبیک

دریغا باز در وصف خَمِ کوی منا ماندی

دریغا باز گفتی از تجلی، از شهود، از عشق

نپرسیدی: چرا رفتند یاران و چرا ماندی!

ملولی از قفس ـ آری ـ چکاوک! خوب می‌دانم

برادر رفت، اکنون شوق دیدار ِکه را ماندی؟

ابوالقاسم حسینی (ژرفا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها