کامنت‌بازی ١٠٠ حق‌مسلم ما

سیاست روز : فرهنگ عذرخواهی شما د‌ر حلق ما

کد‌ام یک از عذرخواهی‌های زیر مشکلات مرد‌م را بهتر حل می‌کند‌؟
الف) عذ‌‌رخواهی وزیر صنعت به خاطر حرفی که د‌رباره "کمپین نخرید‌ن خود‌رو" زد‌ه است.
ب) عذ‌‌رخواهی وزیر بهد‌اشت به د‌لیل گرانی هزینه‌های سلامت
ج) عذرخواهی سخنگوی د‌ولت به د‌لیل ترافیک سنگین بزرگراه تهران - کرج
د‌) عذ‌‌رخواهی ننجون همینطور خود‌جوش از ملت ایران به خاطر عملکرد‌ برخی مسئولان

مد‌یرعامل شرکت سایپا: د‌ر گذ‌‌شته اکثر محصولات شرکت ما با کیفیت مناسب تحویل مشتریان نشد‌ه که من به نوبه خود‌ از مشتریان محترم این شرکت عذ‌‌رخواهی می‌کنم.
به نظر شما بعد‌ از این اظهار‌نظر کد‌ام یک از اتفاقات زیر می‌افتد‌؟
الف) پراید‌ها خجالت می‌کشند‌ و د‌یگر با یک تصاد‌ف کوچک له و لورد‌ه نمی‌شوند‌.
ب) نیسان وانت‌ها بین خطوط حرکت می‌کنند‌.
ج) سهام محصولات سایپا از شرکت مرسد‌س بنز گران‌تر می‌شود‌.
د‌) به مد‌یرعامل سایپا نشان د‌رجه یک لیاقت می‌د‌هند‌.

یک نمایند‌ه مجلس: عذ‌‌رخواهی مد‌یرعامل سایپا و وزیر صنعت و‌... جای قد‌رد‌انی د‌ارد‌ و امید‌وارم این فرهنگ د‌ر بین تمام مد‌یران و مسئولان د‌ولتی تسری یابد‌.
با توجه به این اظهارنظر کد‌ام یک از گزینه‌های زیر به زود‌ی تاسیس خواهد‌ شد‌؟
الف) وزارت امور عذ‌‌رخواهی و ببخشید‌ غلط کرد‌م
ب) سازمان نظارت بر چگونگی عذرخواهی مسئولان
ج) ستاد‌ معذ‌‌رت خواهی کل کشور
د‌) معاونت د‌ر امور معذ‌‌رت‌خواهی و نظارت بر وارد‌ات شکر

شرق: کامنت‌بازی ١٠٠ حق‌مسلم ما

بعد از اینکه سعید جلیلی اعلام کرد صد حق مسلم ما در توافق از بین رفته است، آقای احمدی‌نژاد تلفن زد به جلیلی و گفت «صدتا؟ عمرا. حق مسلم ما یه‌دونه بود که من به دستش آوردم منتها چون نخواستم ریا بشه هیچ‌وقت علنیش نکردم».
جواد ظریف هم در کامنتی پای عکس اینستاگرام رسایی نوشت: «این حرف‌ها را از کجا درمی‌آورید؟»یک نماینده بعد از اینکه ظریف را بلاک کرد، عکسی از دبه منتشر کرد و زیر آن عکس دو کلمه بیشتر ننوشت: دبه ظریف.یک نماینده دیگر نیز با انتشار عکسی از آرنولد در حمایت از جلیلی، نوشت: صدتاش را جلیلی می‌گوید ولی بیشتر از این حرف‌هاست. ما یک‌بار شروع کردیم به شمردن که صبح شد. این نماینده دیگر، روی عکس آرنولد همه دلواپسان را تگ کرده بود.در همین فاصله جواد ظریف که با آی‌دی عراقچی صفحه این دو نماینده را دیده بود (چون هردو بلاکش کرده بودند)، با انتشار تصویری از قله دماوند، گفت این قله محل نشست است. هرکسی می‌خواهد مناظره کند اعلام کند.سعید جلیلی که اما تحت فشار رسانه‌ها بود تا از این صدتا حق مسلم دوتاش را بگوید، سند محرمانه‌ای منتشر کرد و ایرادهای وارد بر توافق را برشمرد:
ایراد اول- چرا صفحه‌ها خط‌کشی نشده؟
ایراد دوم- فونت استفاده‌شده در متن توافق قشنگ نیست و حرف G آن خیلی کشیدگی دارد که در شأن ما نیست.
ایراد سوم- چرا خانوم اشتون که تحت‌تأثیر ما پوششش را اصلاح کرده بود و خانواده‌پسند شده بود، به‌عنوان یک دستاورد در متن بهش اشاره نشده؟ واقعا جا داشت مانتوپالتوروپوشی (که هیچ‌وقت معلوم نشد دقیقا اشتون چی می‌پوشد تا پوشیده باشد) به‌عنوان یک دستاورد و سند از خارج گرفته می‌شد و در یکی از میادین به‌عنوان مجسمه نصب می‌شد. واقعا آیا آن مانتوپالتوروپوش به‌اندازه هزار سانتریفیوژ برای ما اهمیت نداشت؟
ایراد چهارم- چرا ظریف روی گچ پای جان کری یادگاری ننوشت تا قدرت ما را در منطقه نشان دهد؟ حتما اگر من یا دکتر احمدی‌نژاد بودیم قدرتمان را این‌طوری نشان می‌دادیم.
ایراد پنجم- چرا از خارج خواسته نشده تا زبان فارسی را به‌عنوان زبان دیپلماسی جهان به رسمیت بپذیرد؟ این‌طوری ما در مذاکره دیگر مشکل نداشتیم حتی من هم می‌توانستم با علی‌آبادی دوتایی برویم قضیه را جمع کنیم و بیاییم.

قانون: آخرین اندرزِ امپراتور

سال 81 میلادی، اتاق خواب تیتوس، امپراتور روم. او روی تخت افتاده؛ بی‌جان و زردروی. یکباره چشمانش را باز می‌کند و از ندیم خود می‌پرسد: «آه ای فیلوس... من کی‌ام؟ تو کی‌ای؟ این طبیب را که خبر کرده؟!» فیلوس: «سرورم! شما در بستر بیماری افتاده‌اید و این‌طور که پیداست، بلند بشو هم نیستید». تیتوس: «پس سرانجام آن روز فرا رسید... حالا چه کنیم؟» فیلوس: «سرورم، از این جملات بزرگان بگویید که بعد از شما به یادگار بماند.» تیتوس: «راست گفتی. اکنون برای تو رازی فاش می‌کنم تا به وسیله آن، تا زنده‌ای، خوشبخت و سعادتمند زندگی کنی. آماده‌ای؟ پوست و مرکب دم دستت هست؟» فیلوس: «بفرمایید.» تیتوس: «بگو ببینم، وسعت امپراتوری روم چقدر است؟» فیلوس: «خارج از حد محاسبه.» تیتوس: «حال بگو در خزانه ما چند سکه طلا هست؟» فیلوس: «خارج از حد محاسبه». تیتوس: «رعیت و بندگان ما چه تعدادند؟» فیلوس: «تعدادشان خارج از حد محاسبه‌ است سرورم.» تیتوس: «پس بدان... آه...» و در همین‌جا بود که تیتوس چشم از جهان فروبست. درسی که از این واقعه تاریخی می‌گیریم این است که حرف‌های مهم‌تان را نگه ندارید برای آخر قضیه. دیدید که چه شد؟!

کیهان: عجله!

گفت: براساس محاسبه کارشناسان، محدودیت‌هایی که در برجام برای غنی‌سازی اورانیوم در کشورمان در نظر گرفته شده، عملا جمهوری اسلامی ایران را از این حق محروم می‌کند.
گفتم: خب! قرار است بعد از 10 سال محدودیت‌ها برداشته شود!
گفت: 10 سال برای خودش یک عمر است ولی مطابق برجام بعد از 10 سال هم ایران می‌تواند فقط سالی 400 سانتریفیوژ به آبشارهای سانتریفیوژ خود اضافه کند و با این حساب، تأمین 190 هزار سو اورانیوم غنی شده که نیاز کشورمان است نزدیک به 40 سال طول می‌کشد.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو به یک نجار سفارش ساخت یک گهواره برای نوزادش را داد و نجار آن‌قدر امروز و فردا کرد تا نوزاد بزرگ شد و ازدواج کرد و بچه‌دار شد و نزد نجار رفت و گفت آن گهواره‌ای را که مرحوم پدرم برای من سفارش داده بود، برای فرزندم بساز و نجار تیشه را بلند کرد که کار را شروع کند ولی تیشه به پایش خورد و در حالی که خیلی عصبانی شده بود گفت؛ بر کار عجله لعنت!