رملهای تشنه خاطرات 29 ماه اسارت جعفر ربیعی در اردوگاههای ارتش صدام است. آقای ربیعی از رزمندگان لشکر 27 محمد رسولالله (ص) بوده که به اسارت درمیآید. او در این اثر از عملیات والفجر مقدماتی و چگونگی اسارتش و اتفاقاتی که در اسارتگاههای بعثی برایش رخ میدهد، مینویسد.
کتاب با اهمیت دیگر در زمینه آزادگان، مربوط به کتاب «اسیر شماره 339» خاطرات خانم خدیجه میرشکار است. این آزاده همسر شهید حبیب شریفی، فرمانده سپاه سوسنگرد در زمان محاصره است. ایشان در کتابشان از روزهای ابتدایی جنگ و محاصره سوسنگرد و چگونگی مجروح شدن همسرشان مینویسند. هم خانم میرشکار و هم همسرش شهید شریفی اسیر میشوند و آنها را از هم جدا میکنند تا این که بعدها مشخص میشود حبیب شریفی را به شهادت رساندهاند. این کتاب، خاطرات جذابی را از روزهای اول جنگ روایت میکند.
در میان کسانی که خاطراتشان را از زمان اسارت در عراق منتشر کردند، چهرههای زیادی دیده میشود.
برخی چهرهها شاخص و دارای پست نظامی و عدهای هم افراد عادی بودند. مثلا «پایی که جا ماند» به حوادث آخر جنگ مربوط میشود.
این کتاب از دو جهت حائز اهمیت است: هم به لحاظ مقاومت و مشاهدات رزمندهای که تا آخرین لحظه میجنگد و هم اسیری که مشاهداتش در دوران اسارت را بیان میکند.
«پایی که جا ماند» کتابی است به نویسندگی سیدناصر حسینیپور که حاصل خاطرات 808 روز اسارت نویسنده از زندانهای مخفی عراق است.
بعضی از اسرا هم دارای پست نظامی بودند که خاطراتشان را نوشتند، مثل سردار گرجیزاده که فرمانده قرارگاه سپاه ششم بود.
خاطرات سردار گرجیزاده با عنوان «زندان الرشید» روایت مقاومت خستگیناپذیر سربازان ایران در جزایر مجنون در سال 67، روز سقوط جزایر و تاثیرگذاری بسیار گسترده سردار شهید علی هاشمی است که با فرار سردار گرجیزاده و شهید هاشمی به نیزارهای جزیره مجنون ادامه مییابد.
در همان حال با برخورد یک موشک هلیکوپتر، بین این دو سردار دفاع مقدس جدایی افتاده و گرجیزاده بعد از 30 ساعت مخفی شدن، به اسارت عراقیها در میآید.
عراقیها او را به «زندان الرشید» که مخوفترین زندان عراقیها بوده منتقل میکنند و هشت سال اسارت خود را در این زندان به سر میبرد. روایت نحوه شهادت شهید علی هاشمی یکی از بخشهای تکاندهنده این اثر است، چرا که راوی در آخرین لحظات زندگی سردار هاشی حضور داشته و خود شاهد نحوه شهادت او بوده است.
از موخرترین کتابهای خاطرات آزادگان هم کتاب خانم آباد با نام «من زندهام» است. آخرین کتابی هم که در این زمینه منتشر شده، «آن بیست و سه نفر» است که در آن احمد یوسفزاده خاطرات اسارتش را به رشته تحریر درآورده است.
هر کدام از کتابهایی که خاطرات اسرای ما در زمان جنگ تحمیلی را روایت میکند، تنها از یک زاویه است.
هر یک از زاویه دید خود اسارت را روایت میکند. با این حال آنچه اینک به عنوان خاطرات آزادگان مکتوب شده، قطعا ناچیز است. ما حدود 50 هزار اسیر در عراق داشتیم که اسارتگاههای اینها با هم تفاوت داشته است.
در این میان برخی از آنان مفقودالاثر بودند. یعنی با این که اسیر بودند، اما رژیم بعثی اسامی آنان را اعلام نکرده بود تا نیروی صلیب سرخ پیگیر وضعیت آنان شود. خاطرات اینها میتواند برای نویسندگان، هنرمندان و فیلمسازان حرفهای زیادی داشته باشد و آنان را به تولید آثاری در این باره ترغیب کند.
گلعلی بابایی - رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: