این عدم پایبندی را ما در چند برهه به خوبی دیدهایم. یکی از آنها مقطعی است که جمهوری اسلامی ایران، تعلیق غنی سازی را به عنوان یک اقدام اعتمادسازِ داوطلبانه غیرحقوقیِ غیرالزامآور پذیرفته بود و پس از مدتی، غربیها تعلیق را تفسیر به تعطیلی غنی سازی و فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران کردند.
پس از این تفسیر ناصواب و عدم پایبندی غرب به تعهدات خود، تهران اقدام به فک پلمب و از سرگیری فعالیتهای هستهای خودش در بخش غنی سازی کرد.
در فراز دیگری از تاریخ مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با غرب، به مدلی از حل مسائل برمیخوریم که مشهور به مدالیته شد.
در این مدل مقرر شده بود غربیها تمام شبهاتی را که در مورد فعالیت هستهای کشورمان دارند در یک پکیج و بستهای به جمهوری اسلامی ایران ارائه کنند و مسئولان کشورمان به این شبهات پاسخ بگویند و مرجع قضاوت در مورد درستی یا نادرستی پاسخها نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد. ضمنا مقرر شده بود پس از پاسخگویی به این شبهات، غربیها از طرح سلسلهوار شبهات جدید خودداری کرده و رفتارشان را در این زمینه اصلاح کنند.
اما پس از آنکه جمهوری اسلامی ایران در مدت کوتاهی به همه شبهات مطرح پاسخ گفت و این پاسخها به تائید آژانس رسید، غربیها به تعهد خودشان عمل نکردند و شبهات جدیدی را براساس اطلاعات نادرست که از منابع غیرمعتبری دریافت کرده بودند، مطرح کردند.
این روند باعث شد عملا غربیها ملت و دولت ایران را نسبت به رفتارهای خودشان بیاعتماد کنند، ولی با این حال جمهوری اسلامی ایران، هیچگاه میز مذاکره را ترک نکرد و بر این اساس به مذاکرات ادامه داد.
در دوران جدیدی از مذاکرات که در اصل یک اتمام حجت هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بینالمللی بود به شکل روشمندی وارد مذاکره و گفتوگو شد و تلاش کرد که این گفتوگوها به سمت یک بازی برد ـ برد پیش برود.
در این مقطع مسئولان جمهوری اسلامی ایران خصوصا رهبر معظم انقلاب به شکل مستمر، خطوط قرمز کشور را در مذاکرات تبیین کردند و هم رهبری و هم مردم و هم دولت و مجلس بر این نکته تاکید کردند که ما پای مذاکرات عادلانه هدفمندِ تضمینکننده منافع ملی و صیانتکننده از حقوق هستهای ملت ایران ایستادهایم.
اما در این مذاکرات هم بار دیگر شاهد رفتارهای زیادهخواهانه غرب و بویژه آمریکا بودیم که بخشی از این رفتار در قالب رفتارهای غیردیپلماتیک یا خلاف تعهدات کشورهای غربی و آمریکا دیده میشد و گاهی در امتیازخواهیهای کنگره آمریکا بروز میکرد که این موارد بر بیاعتمادی که از گذشته در میان دولت و ملت ایران وجود داشت، افزود.
بر همین اساس مجلس شورای اسلامی ضمن پشتیبانی کاملی که از مذاکرهکنندگان هستهای به عنوان سربازان خط مقدم مقاومت ملت ایران انجام میدهد و قائل است که مذاکرهکنندگان به عنوان نمایندگان ملت ایران در این مذاکرات حضور دارند از باب همان بیاعتمادی که از گذشته نسبت به غرب وجود دارد، طرح جدیدی را در کنار طرحهایی که در گذشته به شکل قانون در آمده ، ارائه کرده است.
نکته قابل توجه این است که این طرح عملا هیچگونه محدودیتی را برای مذاکرهکنندگان در مسائل جزئی ایجاد نمیکند، اما در کلیات، بر حقوق هستهای ملت ایران و عدم بازرسی از تاسیسات نظامی و مصاحبه با دانشمندان هستهای تاکید و بر حقوق هستهای خصوصا در بحث تحقیق و توسعه پافشاری میکند و عملا چارچوبهایی را ترسیم میکند تا مذاکرهکنندگان با دستانی پر و با حمایتی بیشتر به راه خودشان ادامه دهند.
لذا پیام اصلی این اقدام مجلس شورای اسلامی، پشتیبانی از مذاکرات و مذاکرهکنندگان و در عین حال نشاندهنده تردید نسبت به صداقت طرف مقابل است و در اصل پیامی است برای کسانی که به دنبال مطالبات زیادهخواهانه خودشان هستند.
طرح مجلس این پیام را به غرب دارد که ملت ایران و مجلس شورای اسلامی به عنوان نمایندگان این ملت به دنبال تحقق منافع ملی و صیانت از دانش و حقوق هستهای هستند و به کسی اجازه نمیدهند به سمت خطوط قرمز ملت ایران، نزدیک شود.
دکتر کاظم جلالی - رئیس مرکز پژوهشهای مجلس
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد