***
چندی استنخستین آلبوم شما با نام «گل مرداب» منتشر شده است. در این اثر، موسیقی مدرن را به اشعار کلاسیک فارسی گره زدهاید و در همان قطعه ابتدایی، شنونده با شعر ماندگار «در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست» از حافظ مواجه میشود. این در حالی است که این روزها موزیسینهایی که با موسیقیهای سادهتری روبهرو هستند، ترجیح میدهند در کارهایشان ترانه را جایگزین شعر کنند. چه شد تصمیم گرفتید در چنین اثری سراغ شعر کلاسیک فارسی بروید؟
همیشه اشعار کلاسیک فارسی را دوست داشتهام و بخش عمدهای از مطالعات شعری من به این حوزه بازمیگردد، اما این شعر خیلی غنی و میتوانم بگویم زیادی سنگین است، بنابراین نمیتوان براحتی در قد و قواره این شعر موسیقی ساخت، اما از آنجا که برای من شعر رکن مهمی است و آن را اسکلت کار میدانم، دوست داشتم همه تلاشم را به کار گیرم تا میان شعر کلاسیک بهعنوان سلیقه شخصیام و موسیقی راک پیوند برقرار کنم.
روال کارتان باید این گونه باشد که ابتدا شعر را انتخاب کنید و بعد روی آن موسیقی بگذارید؟
بله. من از شعرهاملودی میگیرم و موسیقی میسازم. وقتی ابتدا موسیقی ساخته و بعد قرار شود شاعر برای آن شعر بگوید، کار با مشکلاتی مواجه خواهد شد. اگر موسیقی را طبق استانداردهای ژانری که میخواهی کار کنی، بسازی و بعد روی آن شعر بگذاری، هر قدر هم تبحر داشته باشی انگار شعر در برخی قسمتها جا نمیشود و باید به زور آن را درون موسیقی هل داد.
در این صورت آکسانها تغییر میکند و یک جاهایی لغت خورده میشود و تلفظ سالم خود را از دست میدهد. البته اصولا در موسیقی راک این اتفاق طبیعی است و به همین دلیل خیلیها به من گفتند، احترام لغت را زیادی حفظ کردهام. در کل میتوانم بگویم شعر کلاسیک فارسی بشدت با موسیقی سازگار است.
فکر میکنید مردم با آلبومتان ارتباط برقرار میکنند؟
آلبوم را باید 3 بار گوش بدهی تا با آن ارتباط برقرار کنی. درک موزیک و شعر 2 مقوله است که باید آرام آرام در ذهن مخاطب جا بگیرد. در هر صورت از روز رونمایی دچار شوک شدهام. استقبال خوبی شده و آدمهایی که فکرش را هم نمیکردم، با کار ارتباط گرفتند و دوستش داشتند.
راستش را بخواهید، هر کس میشنید شعر فارسی روی موسیقی راک گذاشته شده اول جبهه میگرفت، اما وقتی کار را میشنید استقبال میکرد. میخواستم در آلبوم دومم ترانه بخوانم، اما تا حدی از شعر استقبال شد که باز هم شعر میخوانم.
آیا میتوانید این آلبوم را بهصورت زنده هم اجرا کنید؟
بله، چون آلبومم مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارد. من تمام محدودیتها و شرایط را در نظر گرفتهام. به نظر من بستگی دارد با کارمان چگونه رفتار کرده و چه موزیکی ساخته باشیم. موزیک من مشکل ندارد و فکر نمیکنم به مشکل بربخورم.
و اگر نشود؟
به نشدنش فکر نمیکنم. این گونه موسیقی را باید زنده شنید و با آن ارتباط برقرار کرد. فقط در ایران ماجرا به این صورت است که اول آلبوم منتشر میشود و بعد کنسرت برگزار میکنیم. در کشورهای دیگر این روال برعکس است؛ یعنی اول کنسرت میگذارند و بعد براساس درکی که از خواسته مخاطب پیدا میشود، آلبوم منتشر میکنند.
نخستین آلبوم شما اثر خوبی از کار درآمده است. فکر میکنید در ادامه فعالیت هم با همین روند پیش بروید؟
گل مرداب تجربه 4 سال پیش و مشق شبم بوده است. آن زمان از نظر صدا و نوازندگی در حد امروز نبودم و میتوانم بگویم الان آمادهترم و اتفاقات بهتری برایم میافتد.
معتقدم مردم ما خیلی باهوش هستند. با آدم باهوش باید دقیق و زیرکانه برخورد کرد.
میدانم از پس این قضیه برمیآیم. اگر مردم و ذائقهشان را بشناسی، در هر ژانری میتوانی با آنها ارتباط برقرار کنی. در همین ارتباط، شعر را برای کارهایم انتخاب کردم. میدانستم در سالهای اخیر کمتر شعر گوش دادهایم. ولی تجربه کردم که اگر شعر خوب باشد با آن خیلی راحت ارتباط برقرار میکنند.
نگاه شما به آهنگسازی چگونه است؟
ماهیت موسیقی، آزاد فکر کردن است. ما هم کشوری آزاد داریم. باید بتوانی چیزی را ببینی که بقیه آدمها نمیبینند. اگر این طور نباشد، کپی کار میشوی.
چند ساعت در روز موسیقی تمرین میکنید؟
کارمند بازرگانی خارجی یک شرکت نفتی هستم. 5 صبح بیدار میشوم و ساعت 7 میروم سر کار. وقتی هم به خانه برمیگردم، ورزش و بعد هم تمرین موسیقی تا نیمههای شب. موسیقی عشق من است، سفر نمیروم و فقط ساز میزنم.
زینب مرتضاییفرد / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد