قهرمانی در جام برندگان جام اروپا در سال 1998 برای آبی‌های چلسی یک دستاورد بزرگ بود. هنوز عصر رومن آبراموویچ در استمفوردبریج آغاز نشده بود و هواداران این تیم هنوز به فتح جام‌های پیاپی عادت نکرده بودند؛ به همین دلیل وقتی با گل جان‌فرانکو زولا، اشتوتگارت را در استکهلم شکست دادند و با جام به لندن برگشتند، این مهاجم ایتالیایی به محبوبیتی خیره‌کننده در بین طرفداران چلسی دست پیدا کرد. چند روز قبل هفدهمین سالگرد آن قهرمانی به‌یاد ماندنی بود و نشریه فورفورتو مصاحبه‌ای خواندنی با این ملی‌پوش سابق ایتالیایی را بار دیگر منتشر کرد:
کد خبر: ۸۰۰۸۳۰

لوچا موجی بود که تو را به ناپولی برد؛ مردی که محور رسوایی کالچوپولی بود؟ آیا برای این‌که تو را برای تیمش بخرد، به تو پیشنهاد رشوه داد؟!

او وقتی من را به سری A برد که در دسته سوم بازی می‌کردم. او من را به ناپولی برد تا فرصت بازی در کنار دیگو مارادونا را پیدا کنم؛ تصور کنید! رسوایی کالچوپولی واقعا به فوتبال ایتالیا ضربه زد. ما اعتبارمان را از دست دادیم و به سابقه‌مان لطمه خورد. وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد، دشوار است که راحت از کنارش عبور کنید. جای این زخم همیشه باقی می‌ماند و فکر می‌کنم زمان زیادی طول می‌کشد تا فوتبال ایتالیا این رسوایی را به فراموشی بسپارد.

از مارادونا چه چیزهایی یاد گرفتی؟ جالب‌ترین خاطره‌ای که از او داری، چیست؟

من خیلی خوش‌شانس بودم که با او هم‌تیمی شدم و علاوه بر بازی کردن در کنار او، می‌توانستم هر روز تمریناتش را ببینم. او همیشه بی‌نظیر بود و خواهد بود. در بیرون زمین، همیشه سادگی او را دوست داشتم. او مارادونا بود، اما در کنار تیم شبیه یک فرد معمولی به نظر می‌رسید؛ یکی مانند ما. او اصلا شبیه یک ستاره فوتبال رفتار نمی‌کرد. من خاطرات زیادی از او به یاد دارم اما یک خاطره هست که همیشه مرا به خنده می‌اندازد. یک بار که در کوپای ایتالیا با تیم پیزا بازی داشتیم، او از من خواست تا پیراهن شماره 10 را بپوشم و خودش پیراهن شماره 9 را پوشید. برای من این زیباترین اتفاق بود؛ چیزی که اصلا نمی‌توانستم تصور کنم. مارادونا اجازه داد من پیراهن شماره 10 را بپوشم. تصور کنید چه اعتماد به نفسی پیدا کردم و البته خیلی هم شوکه شدم.

تو معمولا با مارادونا مسابقه پنالتی با پای غیرتخصصی می‌دادی. چه کسی بیشتر برنده می‌شد؟ وقتی تو برنده می‌شدی واکنش او چه بود؟

خب، شاید نتوانم به این سوال پاسخ بدهم، چون ممکن است مارادونا عصبانی شود. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این که او اصلا از باختن خوشش نمی‌آمد؛ هرچند او با پای راستش هم ضربات قدرتمندانه‌ای می‌زد.

به عنوان بهترین ضربه آزاد زن سابق سری A، تو بهتر بودی یا دیوید بکام یا بازیکن دیگری؟

پاسخ دادن به این سوال خیلی سخت است. فکر می‌کنم من از فواصل نزدیک‌تر، ضربات بهتری می‌زدم و بکام در فواصل دورتر، بهتر بود؛ اما احتمالا یک نفر بود که از هر دو ما بهتر ضربه آزاد می‌زد؛ سینیشا میهایلوویچ. او از هرجایی، گل می‌زد. چه در فواصل نزدیک و چه در فواصل دور، ضربات او مرگبار بود.

چرا در فصل 97-1996، پارما، باشگاهی را که با آن به چند جام رسیدی، ترک کردی و به چلسی رفتی که در لیگ برتر یازدهم شده بود؟

من در آن زمان در پارما کمی مشکل داشتم. خوب بازی نمی‌کردم و مشکلات شخصی داشتم. بنابراین وقتی پیشنهادی از انگلیس دریافت کردم، پذیرفتم. جدا از این، همیشه دوست داشتم بازی در لیگ‌های خارجی را تجربه کنم و واقعا نیاز به یک چالش جدید داشتم. به لطف حضور روبرتو دی متئو و جان لوکا ویالی، خیلی زود در چلسی جا افتادم و وقتی چلسی را ترک کردم، انگلیس تقریبا مثل خانه‌ام شده بود.

چقدر طول کشید انگلیسی صحبت کردن را یاد بگیری؟

حدود شش ماه. من دو مدرس هفتگی داشتم و صحبت‌های‌شان را ضبط می‌کردم تا در خانه گوش کنم. صحبت کردن سخت بود و درک حرف‌های بقیه، دشوارتر. در اولین مصاحبه، بین همه صحبت‌هایم و گفتن جملاتی مانند «فکر می‌کنم» و «تصور می‌کنم»، باید مدتی طولانی صبر می‌کردم تا بتوانم ادامه آن را بگویم. یک برنامه تلویزیونی از همه این من من کردن‌های من یک کلیپ درست کرد که خیلی جالب بود.

اخراج شدن در جام جهانی 1994، آن هم تنها چند دقیقه پس از ورود به زمین، چه احساسی داشت؟

من فقط به داور فکر می‌کردم؛ فکرهای خوبی نبود! هنوز نام او را به خاطر دارم: آرتور بریزیو کارتر از مکزیک.

آیا بازی در انگلیس، روی انتخاب تو برای تیم ملی تاثیر داشت و آیا در مورد بازیکنانی که در سری A بازی نمی‌کردند، نگاه منفی ای وجود داشت؟

در آن مقطع، بازی کردن در خارج از ایتالیا اصلا به بازیکنان کمک نمی‌کرد. فکر می‌کنم اکنون شرایط تغییر کرده است؛ هر سال بازیکنان ایتالیایی بیشتری به خارج از ایتالیا می‌روند و مربیان تیم ملی باید شرایط آنها را زیر نظر داشته باشند.

در اولین فصل حضور در چلسی، برنده جایزه بهترین بازیکن لیگ برتر شدی. آیا بازی در انگلیس، نسبت به مدافعان سرسخت ایتالیایی دشوارتر بود؟

فکر می‌کنم در ابتدا بازی‌های هجومی در فوتبال انگلیس کمک زیادی به من کرد؛ زیرا در سری A، یارگیری‌های فشرده‌تر بود. خطوط دفاعی به اندازه ایتالیا مستحکم نبود و این یک امتیاز برای من بود؛ اما اکنون شرایط در فوتبال انگلیس تغییر کرده و فکر نمی‌کنم مهاجمان دیگر به این اندازه آزادی داشته باشند.

رابطه‌ات با ویالی، بعد از این‌که او سرمربی چلسی شد، چقدر تغییر کرد؟ وقتی او خودش را به جای تو در ترکیب قرار می‌داد، چه احساسی پیدا می‌کردی؟

رابطه‌مان تغییر کرد؛ خیلی هم تغییر کرد. فکر می‌کنم این مساله طبیعی بود و البته پذیرفتنش آسان نبود. این‌که یک نفر، یک روز هم تیمی تان باشد و سپس سرمربی تان شود و همچنان هم هم‌تیمی‌تان بماند. این اتفاق چندان رخ نمی‌دهد. باید خیلی پخته باشید که این شرایط را درک کنید.

سال 2003 به عنوان بهترین بازیکن تاریخ چلسی انتخاب شدی. فکر می‌کنی چرا هواداران اینقدر از تو حمایت می‌کردند؟

صادقانه بگویم، هنوز، هر روز این سوال را از خودم می‌پرسم. این اتفاقی فوق‌العاده برای من بود؛ بهترین جایزه‌ای که در تمام طول دوران حرفه‌ای‌ام دریافت کردم. واقعا احساساتی شدم. واقعا تحت‌تاثیر قرار گرفتم.

بعد از مارادونا، دومین بازیکن برتری که در کنارش بازی کردی، چه کسی بود؟

خوشبختانه بازیکنان زیادی هستند که می‌توانم از آنها نام ببرم. من در کنار کسی مانند آنتونیو کاره کا بازی کردم که هیچ وقت به اندازه‌ای که شایسته‌اش بود، مورد تقدیر قرار نگرفت، زیرا کنار مارادونا بازی می‌کرد. می توانم از بارسی، مالدینی و باجو در تیم ملی نام ببرم. من در کنار فاستینو آسپریلا هم بازی کردم که فوق العاده بود. در لیگ برتر هم در کنار دسایی، پویت، دی متئو، دنیس وایز بازی کردم که بازیکنانی در سطح بالا بودند.

سرسخت‌ترین مدافعی که مقابلش بازی کردی چه کسی بود؟

فرانکو بارسی و پیترو ویرچووود. بعد از هر بازی مقابل این دو، باید مقدار زیادی یخ و داروی ضد التهاب استفاده می‌کردی.

چقدر حقیقت دارد که رومن آبراموویچ قصد داشت برای به خدمت گرفتن دوباره تو، کالیاری را بخرد؟

من هم شایعات را شنیده‌ام اما نمی‌توانم آن را تائید کنم. صادقانه بگویم که نمی‌دانم این موضوع چقدر واقعیت داشت اما حقیقت دارد که او برای به خدمت گرفتن من، به کالیاری پیشنهاد داد.

از این‌که در دوره رومن آبراموویچ در چلسی نبودی، چقدر افسوس می‌خوری؟ آیا فکر می‌کنی به درد بازی در تیم ژوزه مورینیو و کنار بازیکنی مانند دیدیه دروگبا می‌خوردی؟

افسوس؟ اصلا. همیشه از آنچه انجام دادم، راضی‌ام و به خاطر دوران حرفه‌ای‌ام، اصلا افسوس نمی‌خورم. دوران حضورم در چلسی برایم بسیار مهم بود و هرچند قهرمان لیگ برتر نشدم اما نتایج فوق‌العاده‌ای گرفتیم و به خاطر این بخش از زندگی ام راضی هستم. در مورد تیم فعلی، نمی‌دانم چقدر به درد این تیم می‌خوردم اما به ظرفیت سازگار شدنم با تیم اطمینان دارم؛ بنابراین مطمئنا می‌توانستم زیر نظر مورینیو کار کنم.

مترجم: بهنام جعفرزاده / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها