گفتوگو با محمد الهیاری فومنی، مدیر پیشین اداره کتاب که اکنون معاونت نهاد کتابخانههای عمومی کشور را برعهده دارد، با همین محور انجام شد که در ادامه میخوانید.
آقای الهیاری گروهی از کارشناسان حوزه نشر در سالهای گذشته یکی از مهمترین مشکلات این حوزه را کمبود ویترین کتاب میدانند. شما تا چه حد با این موضوع موافق هستید؟
به نظر میرسد در حالت عادی نسبتی منطقی بین تعداد ناشران و تعداد کتابفروشان در یک جامعه برقرار باشد به گونهای که تعداد کتابفروشان باید از تعداد ناشران بیشتر باشد، اما در ایران عکس این روند حاکم است.
طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نام بیش از 12 هزار ناشر در کشور ما به ثبت رسیده، ولی کمتر 3000 کتابفروشی در سراسر کشور داریم. هر چند تعداد ناشران فعال که دستکم در طول سال یک عنوان کتاب منتشر میکنند، حدود 3000 عنوان شده است.
با همه اینها میبینیم در کشورمان مردم دسترسی عادلانه به کتاب ندارند؛ یعنی در همه نقاط کشور مردم به کتابفروشی دسترسی ندارند.
تنها کتابفروشیها را باید مصداق ویترین کتاب برشمرد یا میتوان نمایشگاهها و کتابخانهها را که شما هم در آن مسئولیتی دارید در این حوزه به شمار آورد؟
کتابفروشی در نگاه سنتی به عنوان مکان سنتی عرضه کتاب و محل مراجعه مردم برای خرید کتاب تلقی میشود. در سالهای گذشته دولتهای مختلف با اطلاع از این که در کشور ما کمبود ویترین و مکان عرضه کتاب وجود دارد، سیاست برگزاری نمایشگاهها را به عنوان سیاستی موقتی در پیش گرفتند. این نمایشگاهها چه در سطح استانی و چه در سطح ملی به فروشگاههای عرضه کتاب تبدیل شدند تا نقصان توزیع کتاب در مراکز استانها و تهران کاهش پیدا کند.
کتابخانهها و کتابخانههای عمومی نیز مکان دیگری است که میتواند دسترسی عادلانهتر کتاب را در پی داشته باشد و نقص توزیع کتاب در کشور را پوشش دهد. با وجود 3200 کتابخانه در سراسر کشور میتوان به گستره توزیعی وسیع کتابخانهها در کشور پی برد. این کتابخانهها موقعیت مناسبی برای دسترسی مردم به کتاب فراهم میآورد.
اگر فردی نمیتواند کتابی را که به خواندنش تمایل دارد خریداری کند، میتواند آن را در قرائتخانه مطالعه کرده یا به امانت ببرد. به هر حال میتوان کتابخانهها را جبرانکننده مسأله کمبود ویترین کتاب در کشور دانست.
آیا سیاست برگزاری نمایشگاههای کتاب برای توزیع کتاب در سراسر کشور میتواند در آینده نیز موفق باشد؟
متأسفانه در سالهای گذشته دولتها نتوانستهاند برای پر کردن خلأ نظام توزیع و دسترسی عادلانه به کتاب راه مناسبی را پیدا کنند.
شاید برخی اظهار کنند که ایده برگزاری نمایشگاهها در استانها دیگر پاسخگو نیست و به جای متمرکز کردن این نمایشگاهها در مراکز استانها بهتر است در شهرهای بزرگ استانها نیز شاهد برگزاری نمایشگاهها باشیم.
برخی استانهای ما آنقدر گسترده و گاهی فاصله برخی شهرها تا مرکز استان چنان زیاد است که برای مردم آن شهرها امکان حضور در آن نمایشگاهها وجود ندارد. عدهای نیز معتقدند برگزاری نمایشگاه در استانها سبب تضعیف ناشران و کتابفروشان استانی میشود. هر چند این نظر در صورتی قابل توجه است که ناشران استانی بتوانند فضای نمایشگاه کتاب استانی را پر کنند.
ایده دیگر آن است که اگر نمایشگاه برای رفع مشکل توزیع در کشور برگزار میشود، به جای حضور ناشران در این نمایشگاهها، کتابفروشان و مراکز پخش در نمایشگاهها حاضر شوند تا نمایشگاه به تقویت کتابفروشیها و مراکز پخش کمک کند. یعنی ناشر کتابش را در اختیار این مراکز وکتابفروشیها قرار دهد و خود دیگر درگیر فرآیند مستقیم فروش نباشد.
شاید همین سبب شده که در نمایشگاه تهران ملغمهای میبینیم از حضور ناشران، کتابفروشان و مراکز پخش و این نمایشگاه قد و قوارهای پیدا کرده که هر سال کار را برای مجریان و برگزارکنندگان آن سختتر کرده است.
یک نگاه جدی هم وجود دارد مبنی بر این که نمایشگاهها میتوانند به صورت تخصصیتر و توسط بدنه نشر و تشکلهای صنفی برگزار شود و در این میان دولت بیشتر نقش نظارتی و حمایتی داشته باشد تا تصدیگری و به بخش خصوصی اعتماد کند تا مجری سرنوشت خود و برگزارکننده نمایشگاه باشد. نیازی نیست که در یک نمایشگاه به طور همزمان شاهد بخشهای دانشگاهی، آموزشی، کودک و نوجوان و عمومی باشیم. هر یک از این بخشها میتواند در طول سال نمایشگاه تخصصیتری شود و نمایشگاه کتاب تهران، نمایشگاه جمع و جورتری با کارکرد نمایشگاهی باشد.
در سطح کشور مشاهده میشود کتابفروشیها نمیتوانند هزینههای جاری فروشگاه خود را با فروش کتاب تأمین کنند. آیا سایتهای فروش اینترنتی کتاب میتوانند با حذف هزینههای یک کتابفروشی در افزایش ویترین کتاب موثر باشند؟
شاید برخی در رقابت فضای مجازی با فضای واقعی، برتری را به فضای مجازی دهند، هر چند امکان رخ دادن چنین چیزی در آینده بعید نیست، اما بایدبه دنبال راه بینابینی در این میان بود. به نظرم فضای مجازی را میتوان مکمل فضای کاغذی دانست. به هر حال، ما با سایتهای فروش کتاب مواجهیم که به صورت آنلاین و اینترنتی سفارش میگیرند و نسخه فیزیکی کتاب بعد از تماس عوامل سایت با ناشر تهیه میشود و در مدت زمان مشخصی در اختیار مخاطب قرار میگیرد. از جهتی این امر میتواند مکان و هزینههای جاری کتابفروشیها را جبران کند، اما هنوز بسترهای همهجانبه حضور در فضای مجازی برای همه مردم فراهم نشده و هنوز شاید آن اعتمادهای لازم در فضای مجازی به این فروشگاههای اینترنتی وجود ندارد.
به نظرم این مسأله برای خریداران کتاب به صورت کامل جا نیفتاده است. هر چند برخی تجربهها در فضای مجازی موفق بوده و با اعتمادسازی که دستاندرکاران سایت یا فروشگاه مجازی برای مخاطب به وجود آوردهاند، خواننده ترجیح داده است کتابش را این گونه دریافت کند.
به نظر شما برای افزایش ویترین کتاب در کشور چه راهکاری میتواند موثر باشد؟
مجموعههایی که اکنون در پخش کتاب فعالند، همه کتابها را در چرخه توزیع وارد نمیکنند. یعنی با نگاه اقتصادی سعی میکنند آن دسته از کتابهایی را پخش کنند که سودآوری بیشتری برای آنها داشته باشد و آثاری را از ناشر میگیرند که فکر میکنند در بازار فروش دارد. به این معنا برخی کتابها با سلیقه شرکتهای پخش اصلا امکان توزیع و دیده شدن در سراسر کشور را پیدا نمیکنند.
یکی از راهحلهایی که در این زمینه میتواند مطرح شود این است که شرکتهای پخش ما به صورت منطقهای عمل کنند. در کشوری با گستره جغرافیایی و تنوع اقلیمی و جمعیتی ایران لازم است که قطببندیهای جغرافیایی داشته باشیم. برای مثال هر پنچ شش استان یک قطب نشر یا توزیع داشته باشد و شبکه مویرگی توزیع کتاب از طریق این قطبها و کانونهای اصلی وارد عمل شوند.
همچنین وظیفه دولتها و شهرداریهاست که به افزوده شدن کتابفروشیها و ویترینها کمک کنند.
آنها با فراهم آوردن معافیت مالیاتی برای مکانهایی که امکان عرضه کتاب را دارند، برای مثال مکانهای مسکونی یا تجاری بر تعداد کتابفروشیها و مکانهای عرضه کتاب بیفزایند. این امر در شهر تهران به همت اتحادیه ناشران و کتابفروشان شهر تهران و شورای اسلامی شهر تهران حاصل شده است، اما برای کتابفروشیها و ناشرانی که در سطح شهر تهران در حال فعالیت هستند. این لایحه کاربری فرهنگی و معافیت از پرداخت مالیات باید در استانها نیز تسری پیدا کند.
آن زمان ریسک تبدیل مکان مسکونی و تجاری برای علاقهمندان فعالیت در این عرصه کمتر خواهد بود.
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: