به گزارش جامجم، مرد جوان شامگاه بیست و سوم اسفند وقتی با تلفن همراه و خانه مادر هفتاد و چهار سالهاش تماس گرفت، پاسخی نشنید بنابراین برای اطلاع از وضع او با برادرش رضا تماس گرفت و سراغ مادرشان ر ا از او گرفت که وی مدعی شد به مهمانی رفته و از مادر بی خبر است.
مرد نگران راهی خانه مادر سالخورده شد، اما کسی در را باز نکرد به همین دلیل با کمک همسایهها در آپارتمان را باز کرد، اما هیچ خبری از مادر نبود.
در همین موقع صدای یکی از دوستان برادرش را شنید و از خانه خارج شده و به سمت راه پلهها رفت. او در گفت وگو با این مرد متوجه شد برادرش او را فرستاده تا از حال و روز مادرش خبر بگیرد و به وی اطلاع دهد. با شنیدن این حرفها به دوست برادرش ظنین شد و اجازه خروج وی را از ساختمان نداد. از همسایهها خواست مراقب او باشند و دوباره به خانه مادرش بازگشت و به جستجو پرداخت. وقتی در کمد دیواری را باز کرد، با صحنه هولناکی روبهرو شد، جسد مادرش در کمد دیواری قرار داشت.
بلافاصله با پلیس تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد. ماموران کلانتری 129 جامی و گروهی از کارآگاهان جنایی اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه تیم بررسی صحنه جرم به آنجا اعزام و در بررسی از محل متوجه شدند، ساعتها از مرگ این زن سالخورده به نام «شیرین» میگذرد و آثار کبودی و ضرب و شتم روی بدن وی وجود دارد.
با گزارش این جنایت به سعید احمد بیگی، بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران و هماهنگی قضایی با وی، جسد زن سالخورده به پزشکی قانونی منتقل شد.
ماموران در نخستین گام به تحقیق از دوست رضا، پسر خانواده پرداختند که او اظهار کرد: من از کشته شدن این زن بی خبر بودم. با یکی از پسران او به نام رضا دوست هستم که او در تماس با من خواست به خانه مادرش بروم و درباره سلامت وی اطلاعاتی به او بدهم. پسر دیگر این خانواده متوجه حضورم شد و مرا به پلیس تحویل داد.
با ثبت اظهارات وی، رضا تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که دو روز پیش زمانی که همراه نامزدش برای سرکشی به خانه مادرش آمده بود از سوی ماموران دستگیر شد.
زن و مرد میانسال برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شده و اظهارات متناقضی را درباره مرگ زن سالخورده اعلام کردند. متهمان دیروز برای ادامه تحقیقات به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.
ابتدا رضا به قاضی جنایی گفت: من شیشه مصرف میکردم. همین موضوع باعث اختلاف من و مادرم شده بود. شب حادثه به خانه نامزدم در شهرستان ملارد در غرب استان تهران رفتم و نزد وی بودم که شب هنگام برادرم با من تماس گرفت و خبر داد هرچه با خانه مادرمان تماس میگیرد او پاسخ نمیدهد. من هم در تماس با دوستم خواستم به آنجا رفته و سرکشی کند و خبری از مادرم برایم بیاورد که دستگیر شد. زمانی که همراه نامزدم به تهران آمدیم و قصد رفتن به خانه مادرم را داشتیم، هردویمان دستگیر شدیم و از قتل مادرم خبری ندارم.
در ادامه نامزد این مرد گفتههای او را تائید کرد و گفت: ما در مرگ مادر شوهرم نقشی نداشتیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: