این اتفاق برخی مردم را غافلگیر کرد از آن جهت که تصور میکردند فقط قرار است حکم قصاص عامل اسیدپاشی به داود روشنایی در آن روز انجام شود اما وقتی او تصمیم گرفت قصاص را به پس از ایام فاطمیه موکول کند، ناگهان خبر رسید که اجرای حکم پرونده اسیدپاش دیگری به جریان افتاده است.
پرونده دوم ، مربوط به مردی بود که حدود 6 سال پیش، با تحریک دو زن به صورت یک راننده تاکسی در قم اسید پاشیده بود و نه تنها چهره اش را ترسناک و بی شکل کرده بود بلکه بینایی دو چشمش را هم از او گرفته بود.
او احتمالا خیال می کرد اگر گیر بیفتد ، به روال پرونده های پیشین اسیدپاشی، در نهایت مجازاتی ناچیز را تحمل می کند که به دستمزد جرمش می ارزد اما ورق برگشت؛ قاضی، حکم بر قصاص داد و قربانی این پرونده اسیدپاشی، بر خلاف آمنه بهرامی، قربانی دیگر اسیدپاشی که در اوج ناباوری مردم ایران، مجید موحدی، اسیدپاش خود را بخشیده بود، از حقش نگذشت و بینایی یک چشم متهم به ازای یک چشم نابینا شده قربانی،گرفته شد و بنا شد در صورت تامین نکردن هزینه های درمان قربانی ، بینایی چشم دیگرش هم از او گرفته شود.
با انتشار این خبر در سایت جام جم، شمار زیادی از مخاطبان سایت در پیام هایی کوتاه رضایت شان را از عزم جزم مسئولان قوه قضائیه برای مبارزه جدی با اسیدپاشی اعلام کردند؛ مجازاتی که حالا می شود از بازدارندگی اش مطمئن بود و مسلماً شمار حوادث اسیدپاشی در سال های آینده را کاهش می دهد.
ظاهراً اما همه ، از اجرای این حکم راضی نبودند مثل رها بحرینی که به نمایندگی از سازمان عفو بین الملل، این اقدام قوه قضائیه را « قساوت » دانست و در اظهاراتی تند و به شدت غیر مؤدبانه و مداخله جویانه نسبت به تصمیم قوه قضائیه و خواسته میلیون ها ایرانی، آن را محکوم کرد.
گفته های بی ادبانه خانم بحرینی به اصطلاح پژوهشگر سازمان عفو بین الملل، مسلماً از دیدگاه مسئولان قوه قضائیه آنقدر اهمیت ندارد که بخواهند به آن پاسخ بدهند و آنها قصد دارند از این پس باقی مجرمان اسیدپاشی را نیز ، قصاص کنند تا این جرم در کشورمان ریشه کن شود اما بد نیست به بهانه این نظر غیرمنصفانه، چند نکته را ذکر کنیم:
- قصاص مجرمان اسیدپاشی ، بنا به درخواست میلیون ها ایرانی است که چشم های شان را رو به چهره های حل شده و ترسناک قربانیان اسیدپاشی نبسته اند و بارها برای مظلومیت و زجری که هموطنان شان می کشند اشک ریخته اند و نگران خودشان و عزیزان شان هستند که مبادا روزی طعمه اسیدپاشی شوند.
- ایران اسلامی ، خانه ما است و خودمان بهتر می دانیم برای این خانه، چه قوانینی باید وضع کنیم تا اعضای خانواده چند میلیون نفری مان در امنیت باشند و بی شک آنها که زیر پرچم بیگانگان پناه گرفتهاند، از کشور گریخته اند و به واسطه فارسی حرف زدن، خودشان را ایرانی جا زده اند ، حق ندارند برای امنیت این چهار دیواری تصمیم بگیرند؛ آن هم امنیتی که برای به دست آوردنش هزاران هزار نفر از برادران و خواهران مان جان شان را فدا کردهاند.
- به نظر می رسد مسئولان عفو بین الملل خیلی وقت است خوابند و ناگهان با اجرای این حکم بیدار شدهاند و برای مطرح شدن در رسانه های آن طرف آب، داد و قال راه انداخته اند اما چرا آنها وقتی لازم بود برای احقاق حقوق بشر ، به پاخیزند از خواب خرگوشی نپریدند؟ مثلا چند ماه پیش که اسرائیلیها آنقدر از کودکان غزه کشتند و کشتند که قبرستان ها جا کم آورد و پدرها و مادرها، جسدهای سلاخی شده طفلان شان را زیر آوارها جا گذاشتند ؛ بچه هایی که جرم شان اسیدپاشی نبود، جرم آنها ، مسلمانی شان بود و ملیت شان.
دلواپسان حقوق بشر، خیلی وقت ها خودشان را به خواب زدند مثل همه آن سال هایی که در ابوغریب، زندانیان عریان به فجیع ترین شیوه شکنجه می شدند ، مثل همین تازگی که به گواه همان رسانه های غربی، ابوغریب های دیگری هم در سراسر دنیا وجود دارد که تعطیل نشده است و قرار نیست که تعطیل شود.
آنها حتی وقتی ایرانیان زیادی در کشورهای دیگر به مجازات اعدام محکوم شدند در حالی که مجازات شان در ایران حبس ابد بود و آن کشورها حاضر به مبادله مجرمان با ایران نشدند ، سکوت کردند.
نمایندگان عفو بین الملل که بی شک حرف های شان بازتاب عقاید همه اعضای این سازمان نیست در جریان کشتار مسلمانان میانمار و یمن هم خواب بودند، آنها خبر دارند که صدها نفر از دستگیرشدگان توسط ارتش آمریکا بازداشتی خوانده می شوند نه زندانی، تا تحت پوشش قوانین جهانی حمایت از زندانیان قرار نگیرند و بدون هیچ محدودیتی شکنجه و کشته شوند اما همین کرختی خواب اجازه نمی دهد واکنشی نشان دهند، آنها حتی در برابر اخبار اعدام صدها نفر در چین و عربستان با جرایم عجیب و غریب، چشم های شان را می بندند چون چین جمعیت زیادی دارد و یک قدرت جهانی است که غربی ها همیشه از ترشرویی اش ترسیده اند و عربستان هم اگر دلخور شود می تواند شیرهای نفتش را به روی آنها ببندد و البته متحد اصلی آمریکا هم هست.
آنها چشم های شان را بسته اند و بیدار کردن شان ممکن نیست چون واقعاً خواب نیستند بلکه خودشان را به خواب زدهاند و فقط گاهی با انگیزه های سیاسی به حرف می آیند مثل همین جمعه که نماینده عفو بین الملل نظرش را درباره قصاص گفت، اما کاش همین اظهار نظرهای بی رحمانه را در مخالفت با اجرای حکم قانونی و شرعی قصاص اسید پاش ها، مقابل قربانیان اسیدپاشی مطرح می کرد در حالی که به صورت های پوست کنده و بی شکل و پلک های بسته شده شان نگاه می کرد و بوی تند اسید را از ذره ذره سلول های شان به مشامش می رسید.
به هر حال ایران ما، چهار دیواری عزیزمان با خانواده هفتاد و چند میلیون نفری اش ، قصد کرده است با تشدید مجازات اسیدپاش ها، این جرم را ریشه کن کند و در این راه ، اظهار نظرهای آنها که خارج از گود ایستادهاند و درد اسیدپاشی را تجربه نکردهاند، اهمیتی ندارد. مردم حالا منتظر قصاص دیگر مجرمان اسیدپاشی هم هستند و خیلی ها حتی امیدوارند که نیروی انتظامی بتواند هرچه سریعتر مجرمان اسیدپاشی اصفهان را نیز دستگیر کند و پیش از پایان سال شاهد قصاص آنها نیز باشیم.
خبرنگار جام جم آنلاین
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
اگه كسی كه این كارو میخواد برای هر علتی انجام بده به عواقبش فكر كنه كمتر جرات اینكارو پیدا میكنه ،خیلی زودتر از اینها باید انجام میشدم، من خودم یه زنم، اگه این اتفاق برای من میافتاد تنها چیزی كه میخواستم این بود كه همون بلایی كه سر من اورده سر خودش بیاد
كسانی هم مثل خانم بحرینی ...حرف میزنن، اگه یكی با خودشون همچین كاری بكنه بازم دم از بخشش و عفو میزنن .
مجرمی كه ناخاسته مثلا بر اثر بی احتیاطی و تصادف به كسی آسیب بزنه رو میشه بخشید ولی كسی كه از روی عمد و با اختیار دست به همچین كاری میزنه همون اعدامش كنن بازم كمشه .