
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک برد برای آینده فوتبال ایران... قصه ققنوس را که شنیده اید حتما، ققنوس به درون آتش میرود، میسوزد، خاکستر میشود اما از درون آن آتش، یک ققنوس جوان بیرون میآید. شاید پایان جام ملتهای 2015، آغاز تازهای برای فوتبال ایران باشد؛ آغازی برای جامهای بعدی و دورههای آتی. تغییر نسلی که در جام ملتهای آسیا شاهد بودیم، باید استمرار پیدا کند و به ثمر بنشیند. این تیم باید حفظ شود و با حمایت و تدارک بیشتر به آیندهای بهتر برسد. این نسل با سردار آزمون که در زمین و آسمان بینظیر نشان میدهد، با علیرضا جهانبخش، با مرتضی پورعلیگنجی، با احسان حاجصفی، با علیرضا حقیقی و.... تیمی برای آینده فوتبال ایران است. حمایت از این تیم وظیفه همه ماست. این بازیکنان جوان میتوانند کارهای بزرگ انجام دهند. آنها از درون آتش بیرون آمدهاند، شاید ققنوسی در راه است.
2- دلهره داشتیم که مبادا فوتبال مرده باشد، میترسیدیم نکند این برجها روی آینده فوتبال ایران ساخته شده باشد و مرگ فوتبال خیابانی لااقل در تهران به مرگ فوتبال و فردای فوتبال منتهی شود. از نسل متوسطی میترسیدیم که نمیتواند آرزوهای ما را محقق کند، از نسل بازیکنانی که از راه نمیرسیدند. از نسلی که آن قدر دور بودند که مجبور شدیم ذرهبین در دست بگیریم و دور دنیا را بهدنبال بازیکنانی ایرانیالاصل بگردیم تا شاید نقاط ضعف اینگونه رفع شود، اما به نظر میرسد که نه! در زیر پوست فوتبال ایران، اتفاقاتی در حال رخ دادن و تغییراتی در حال جان گرفتن بود که یکباره چشم باز کردیم و دیدیم فردا خیلی هم تاریک نیست و به اندازهای بازیکن خوب داریم که بتوانیم به جام جهانی 2018 با امیدی حتی بیشتر از جام جهانی 2014 بنگریم، بازیکنانی که در جام ملتهای آسیا دارند آبدیده میشوند، بازیکنانی هستند که همه میتوانند باعث دلگرمی باشند و ما را به آیندهای پر افتخارتر امیدوار کنند. جام ملتهای آسیا یک واقعیت را به ما گوشزد کرد که فوتبال در ایران نمیمیمرد و این رشته آنچنان با گوشت و خون ما عجین است که تا همیشه میتوانیم امیدوار باشیم که نسلی از راه برسد و همه را شگفتزده کند.
3- آینده فوتبال ایران همان جا سرشار از امید شد که سردار آزمون در برابر قطر، زیباترین چرخش سالهای اخیر فوتبال ایران را انجام داد و ضربه استادانهای را به توپ زد. نه قبل از آن هم شاید بهانه بود، در بازی با بحرین هم امید را دیده بودیم. درست است همانجا که احسان حاج صفی در برابر بحرین آن شوت را زد. همان شوت زیبای با پای چپ از پشت محوطه جریمه، نه داستان حتی از این هم ریشهدارتر است. از ابتدای همان بازی، وقتی در فهرست ابتدای بازی نام مرتضی پورعلی گنجی را دیدیم، بازیکنی که قرار بود جای امیرحسین صادقی ناآماده و پژمان منتظری مصدوم را پرکند و آن قدر خوب پرکرد و آنقدر خوب این کار را کرد که در فهرست بهترینهای جام در مرحله گروهی قرار گرفت. نه داستان از این قدیمیتر است، شاید قصه از جام جهانی شروع شد که علیرضا حقیقی و علیرضا جهانبخش در بیست و چند سالگی تجربه بازی در جام جهانی را پیدا کردند، شاید آن زمان باید میفهمیدیم که نسلی طلایی در راه است که یکباره خبر گلزنی بازیکنان بیست ساله ایرانی در لیگهای اروپایی از راه میرسید. این قصه از هرکجا که شروع شده باشد، اتفاق شیرینی است که بدانیم میتوانیم به آینده دل ببندیم.
4- تغییر نسل در یک تیم ملی مثل بهار میماند در یک سال، جان تازهای میآید و خون تازهای در رگها جاری میشود. اگر تغییر نسل در یک تیم انجام نشود و همچنان خاطرهها باعث شود که نتوانیم از ستارههای پا به سن گذشته عبور کنیم، رخوت را به تیم خود تزریق کردهایم اما این تغییر نسل باید در بهترین زمان انجام شود و نحوه اجرای آن هم بسیار هوشمندانه باشد. مثل مزرعهای میماند که برای پاشیدن بذر تازه باید زمین را برای این بذر تازه مهیا کرد و زمان را برای رسیدن به محصولی بهتر در بهترین وقت انتخاب کرد. خیلیها بهترین زمان برای اضافه شدن نیروهای تازه را جام ملتها میدانند. جام ملتها بعد از جام جهانی برگزار میشود و این فرصت را به مربی میدهد که با یک برنامهریزی بلندمدت یک بازیکن جوان را تا جام جهانی آینده آماده کند. این اتفاق در تیم ملی ایران دارد رخ میدهد و بازیکنانی داریم که از نظر شناسنامهای جوان هستند، ولی کم کم دارند به سطح بالایی از تجربه میرسند.
5- این نسل میتواند نسل طلایی فوتبال ایران لقب بگیرد، شاید این نسل نابغههایی مثل علی کریمی و خداداد عزیزی نداشته باشد و از این دست بازیکنانی که توپ را میگیرند و چند نفر را با مهارت فردی پشت سر میگذارند، کم باشند اما یک چیز در مورد این نسل قابل توجه است؛ این نسل تاکتیکپذیرتر است. همین بازیهای جام ملتها را نگاه کنید... بازیکنان تیم چنان در اختیار مربی خود قرار دارند که گویی با او ارتباط ذهنی پیدا کردهاند. وقتی بازیکنی حتی اگر برای اولین بار در ترکیب قرار گرفته باشد، باز هم چنان در قالب تیمی فرو میرود که انگار سالهاست با این شیوه به میدان رفته است. نسل تازهای که از راه رسیده، بازیکنانی هستند که آموزش دیدهتر هستند و برای همین میتوانند امیدوارانهتر حرکت کنند. این نسل به نظر میرسد که تیمتر باشند. این نسل زودتر از همه نسلهای قبلی راه خود را تا اروپا پیدا کردند و اکنون در حال کسب تجربه هستند، تجربهای که میتواند در جام جهانی 2018 خودش را نشان دهد.
6- لیگ برتر دانست که اگر به بازیکنان جوان میدان بدهد، هم به نفع خودش است، هم به نفع تیم ملی و هم به نفع فوتبال... کاش مربیان لیگ برتری از جام ملتها این درس را بگیرند که با قدری جسارت بیشتر و توجه به بازیکنان جوانتر میتوانند فوتبال ایران را به آیندهای زیباتر امیدوار کنند. بهطور حتم همین الان بازیکنان بسیاری هستند که منتظرند توسط مربیان دیده شوند و خودی نشان دهند.
درست است که از نظر آماری و افتخاری در جام ملتها برد نداشتیم و مثل چهار سال قبل در میان هشت تیم ماندیم و بالاتر نرفتیم، اما به هر دلیل و به طریقی که بود، یک نسل تازه در فوتبال ایران خود را نشان داد. این نسل تازه میتواند با نفرات دیگری که از درون لیگ بیرون میآید تقویت شود و در نهایت فوتبال ایران این روند روبه رشد را ادامه دهد. این برد واقعی فوتبال ایران در یک میدان تلخ بود.
افشین خماند / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علاءالدین بروجردی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با جام جم آنلاین:
ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی روزنامه «جامجم» با سجاد سالاروند، نخستین کوهنورد ایرانی دارای معلولیت در مسیر صعود به هفت قله بلند دنیا