برای خودش لمیده است، پاها را دراز کرده و چرت میزند. لباسهایش ژنده، موهایش نامرتب و پریشان و چسبان از شدت کثیفی، دستها دیگر از مرز چرک بودن عبور کردهاند و یکسره به سیاهی میزنند، پاهایی که گوشت ساقهایش قلوهکن شده و حفرههایی به اندازه یک بندانگشت اشاره به وجود آورده است، اگر دلش را داشته باشی و با دقت نگاه کنی شاید استخوان را هم ببینی، و در کف دست چپش، یک سرنگ؛ اسلحهاش، برگ برندهاش، همانی که ایمنش میکند از اعتراض دیگران، چه کسی جرات دارد به سمت او و سرنگی برود که فقط خدا میداند آلوده به چند نوع مرض و درد بیدرمان است.
شانس با مسافران یار شده که مرد خمار است و حال ایستادن و حتی نشستن را هم ندارد، وگرنه چه تضمینی وجود داشت که بر اثر توهمات مخدر و در صورت بروز کوچکترین درگیری، سرنگ آلوده را در تن و بدن مردم بیچاره و بیپناه فرو نکند؟
فارغ از آنکه او چگونه توانسته با این حال نزارش، به دور از چشمان تیزبین ماموران مترو که چهارچشمی مسافران را میپایند که مبادا کسی بدون بلیت عبور کند و از مدخل ورودی بگذرد، سوال اساسی این است که چه نهاد، سازمان، ارگان و وزارتخانهای مسئول جمعآوری این معتادان خطرناک آب ازسر گذشته از سطح خیابانها و اماکن عمومی است؟ معتادانی که این روزها در گوشه و کنار خیابانهای تهران با خیال آسوده و بدون حتی ذرهای نگرانی و تشویش و اضطراب، پایپ و سرنگ به دست میشوند و ساز خود را کوک میکنند در مقابل دیدگان زن و بچه و کودک و جوان.
دست پیش را هم میگیرند، حالت تهاجمی دارند، طلبکار هستند، نمیشود گفت بالای چشمشان ابروست، که هجوم میآورند و هتاکی و فحاشی هم میکنند.
خودشان هم میدانند کسی نمیخواهد و اصولا نمیتواند کاری با آنها داشته باشد. سرنگی که همزمان بین چند معتاد دست به دست میشود برای تزریق، آلوده به ویروس ایدز نباشد، هپاتیت روی شاخش است، شک نکنید.
اگر همین مرد ژندهپوش داخل واگن مترو هنگام پیاده شدن در اثر تکانهای ناگهانی قطار، پایش بلغزد و سر بخورد و روی سر مسافر بیچارهای هوار شود و سرنگ در دستش به بدن آن بینوا فرو رود، چه کسی پاسخگو خواهد بود؟
امنیت روانی حق مسلم هر شهروند است. شهرنشینان این روزها به اندازه کافی مشغله و اسباب درگیری فکر و ذهن را دارند، دیگر نیازی به معتادان خطرناک تا آخر خط رفته نیست، در دام اعتیاد گرفتارشدههایی که حالا اینقدر پرخطر شدهاند که حتی ماموران هم ترجیح میدهند زیاد با آنها روبهرو نشوند و همین راه کج کردنها و دوریگزیدنهاست که اینچنین خیالشان را راحت کرده تا در سطح شهر برای خودشان جولان دهند و تاخت و تاز کنند.
گروه جامعه - روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با محسن بهرامی، گوینده کتاب «مسیح بازمصلوب»
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم: