در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جامجم، زن جوان روی تخت بخش مراقبتهای ویژه بستری بود. پزشکان مرگ مغزی او را تائید کرده بودند و هیچ امیدی برای بیرون آمدن نوعروس از کما وجود نداشت. یکی از پزشکان سراغ مادر نوعروس رفت و وضع جسمانی دخترش را تشریح کرد و از او خواست با اهدای عضو موافقت کنند. زن همان طور که نگاهش به پیکر دختر جوانش بود، زیر برگه اهدای عضو را انگشت زد.
پزشکان گفته بودند اصابت جسم سخت به سر زهرا باعث مرگ مغزی او شده بود. آثار کبودی روی بدن زن جوان هم حکایت از شکنجه او داشت.
بعد از عمل اهدای عضو، خانواده زهرا با مراجعه به پلیس از دامادشان شکایت کرده و او را در مرگ دختر خود مقصر دانستند. آنها در شکایت خود به افسر آگاهی گفتند: دامادمان به نام غفار اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و بارها دخترمان را شکنجه داده بود. حتی چند بار بدنش را سوزاند. او آنقدر بداخلاق بود که وقتی ما به خانه او زنگ میزدیم اجازه نمیداد با زهرا صحبت کنیم. برای همین ما مجبور میشدیم از شهرستان به تهران بیاییم، اما با وجود این باز هم اجازه نمیداد دخترمان را ببینیم. خیلی نگران وضع او بودیم و بهدنبال راهی میگشتیم تا او را از این زندگی نجات دهیم تا اینکه از طریق یکی از بستگانمان متوجه شدیم زهرا بر اثر شکنجههای غفار به کما رفته است.
شکایت خانواده مقتول کافی بود تا دستور بازداشت غفار صادر شود، اما مرد جوان همزمان با مرگ همسرش ناپدید شده بود. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، غفار با مراجعه به پلیس مدعی شد، وقتی شنیدم پلیس در تعقیبم است، به کلانتری آمدم تا بگویم بیگناهم.
مرد معتاد در حالی چنین ادعایی را مطرح کرد که در تحقیقات پلیسی مشخص شد این زن و شوهر اختلافات شدیدی با هم داشتند تا جایی که پیش از این مرد معتاد با چاقو همسرش را از ناحیه دست مجروح کرده و بارها وی را مورد ضرب و جرح قرار داده بود. با این شواهد، متهم چارهای جز اقرار به جنایت ندید و به کارآگاهان گفت که در درگیری دست به قتل همسرش زده است.
وی درباره انگیزه اش از قتل گفت: روز حادثه در حال استراحت بودم و همسرم در آشپرخانه مشغول پختن غذا بود. چند لحظه بعد متوجه بوی سوختن غذا شدم. از اینکه همسرم غذا را سوزانده بود، عصبانی شدم. با وی درگیر شدم و به او سیلی زدم و با کمربند او را کتک زدم. وقتی درگیری تمام شد مواد مصرف کردم. سپس به آشپزخانه رفتم تا برای خود غذا درست کنم. در همین هنگام همسرم به آنجا آمد و اجازه نداد من غذا درست کنم. میگفت خودم باید غذا بپزم. من که بشدت عصبانی بودم با قاشق داغ دستانش را سوزاندم و او را هل دادم که به زمین افتاد. وقتی دیدم حالش بد شده خیلی ترسیدم، با یکی از بستگانم تماس گرفتم و با کمک او همسرم را به بیمارستان رساندیم.
با اعترافات مرد معتاد و بازسازی صحنه قتل، پرونده این جنایت برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی مصطفی باقری و با حضور چهار قاضی مستشار برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: با توجه به محتویات پرونده اتهام قتل از سوی متهم محرز بوده و برای او درخواست مجازات قانونی دارم.
سپس اولیای دم مقتول در جایگاه قرار گرفته و برای قاتل دخترشان تقاضای قصاص کردند.
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به غفار از او خواست به دفاع از خود بپردازد که مرد جوان با رد اتهام قتل عمد گفت: قبول دارم که همسرم را کتک میزدم، اما هیچ گاه قصد کشتن او را نداشتم. روز حادثه به دلیل اینکه غذا را سوزاند، او را کتک زدم اما باعث مرگش نشدم. من فقط او را با کمربند کتک زدم. او هنگام راه رفتن تعادلش را از دست داد و سرش به دیوار خورد. من او را دوست داشتم و هیچ وقت قصد قتل او را نداشتم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم