تحریم در لغت به معنای حرمت نهادن یا ممنوع کردن چیزی است. در جهان امروز که روابط بین‌المللی توسعه پیدا کرده است، تحریم یک کشور یعنی «رابطه» با آن کشور ممنوع شده و این رابطه می‌تواند هر محتوایی داشته باشد؛ از رابطه سیاسی گرفته که به معنی مسافرت نکردن سران و مسئولان است تا روابط تجاری و مالی.
کد خبر: ۷۴۷۳۱۷
کسوف دانش، پشت پرده سیاست

نمونه‌هایی از این تحریم‌ها در سال‌های اخیر به بهانه‌های مختلف و به طور عمده به دلیل برنامه هسته‌ای‌بر کشور ما وضع شده است و همه از آن مطلعند. یکی از انواع تحریم‌های وضع شده بر ایران در چند سال اخیر تحریم علمی است. تحریم علمی به این معناست که رابطه با کشورمان با اهداف علمی محدود می‌شود؛ مثلا مقالات در مجلات مورد پذیرش قرار نمی‌گیر‌د، مجلات فهرست نشده و به عبارت دیگر جلوی انتشار مقالات در سطح جهانی گرفته شده و از آن طرف تحصیل ایرانیان در برخی رشته‌ها محدود شده ‌ و دسترسی ما به برخی منابع از ‌جمله منابع انسانی شامل استادان و دیگر منابع مثل آزمایشگاه‌ها، مقالات علمی و ابزارهای آزمایشگاهی محدود شده است. سوال اینجاست که این استدلال ایران که چنین تحریمی خلاف موازین حقوق بشر و حقوق بین‌الملل است، بر چه مبناهایی استوار است؟

3 دلیل برای غیر «حقوقی» بودن تحریم

نکته نخست در پاسخ به این سوال، توجه به این است که جامعه بین‌المللی در سطح سازمان‌هایی نظیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان ملل متحد و کشورها بخصوص کشورهای اروپایی و ایالات متحده در سه سطح تصمیم‌گیری در مورد تحریم‌های ایران (به‌طور کلی) دچار خطا هستند و بسختی می‌توان گفت ‌ این خطا تعمدی نیست. به عبارت دیگر این خطاها نشانگر این است که موضوع بیش از آن‌که «حقوقی» باشد، «سیاسی» بوده و حقوق صرفا پوششی است برای توجیه آن.

سطح اول آنجاست که مبنای این تحریم‌ها‌ صرفا یک «ادعا» و «اتهام» است، نه یک «جرم» یا «تخلف» بین‌المللی. قاعده عقلی است که کسی را قبل از محاکمه و به صرف این‌که متهم به کاری است نباید مجازات کرد (این موضوع در بسیاری از اسناد بین‌المللی از جمله بند 2 ماده 14 میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی بشر آمده است) اما چنین کاری صورت گرفته و جالب این ‌ که به دلیل همین عدم اثبات، برخی دادگاه‌ها در نقاط مختلف جهان بخصوص اروپا، برخی تحریم‌ها علیه کشورمان را غیرقانونی اعلام کردند.

در سطح دوم باید توجه داشت که بعضا از سازوکارهای غلطی برای تحریم استفاده شده است. «تحریم‌های یکجانبه» کشورها‌ از این منظر در حقوق بین‌الملل مورد بررسی قرار می‌گیرد. اگر قرار است‌ طبق منشور ملل متحد، «مسئولیت حفظ صلح و نظم بین‌المللی» فقط در اختیار شورای امنیت باشد، حتی با فرض این‌که اتهامات علیه کشور ما صحیح است و نیز با فرض این‌که شورای امنیت نیز کار «حقوقی» می‌کند و نه «سیاسی»، تحریم‌های یکجانبه دولت‌های آمریکا، انگلیس و نیز اتحادیه اروپا دیگر معنایی ندارد و نوعی سوءاستفاده از قدرت است و نه اعمال حق.

در سطح سوم توجه به این نکته ضروری است که با فرض پذیرش صحت عمل در دو درجه قبلی، باز هم نمی‌توان همه چیز را مورد تحریم قرار داد. این همان نظری است که به «اعمال تحریم‌های هوشمندانه» در جهان معروف شده است. غذا و دارو دو رکن اصلی برای حفظ حق حیات یک جامعه است که بدیهی‌ترین حق بشری است، اما در سال‌های گذشته دیده شد که چگونه این دو گروه کالایی در قبال مردم کشورمان مورد تحریم واقع شده است. علم هم به تعبیری در این سطح می‌گنجد، اما در مورد تحریم علمی سخن مفصل‌تری لازم است.

2 دلیل برای ضد حقوق بشری بودن تحریم علمی

کشورها و نیز مجامعی که ایران را مورد تحریم علمی قرار دادند به این نکته توجه نکردند که هر فرد حق آزادی بیان دارد و این آزادی شامل به‌دست آوردن اطلاعات نیز است. (ماده 19 میثاق حقوق مدنی و سیاسی بشر) در این چارچوب چه چیز به این نهادها اجازه داده که چنین حقی را از مردم ایران و به‌طور خاص از دانشمندان‌شان دریغ کنند؟

از سوی دیگر، می‌دانیم که تقریبا هیچ علمی با هدف یگانه در جهان وجود ندارد و به عبارتی از همه علوم می‌توان استفاده یا سوءاستفاده کرد. مثلا از پرتوهای انرژی هسته‌ای می‌توان در ساخت سلاح یا درمان بیماری استفاده کرد. بی‌توجهی به همین مساله و به عبارتی تحریم غیرهوشمند، باعث می‌شود بخشی از مردم، از دسترسی به برخی ابزارهای خود برای حفظ حقوق اولیه مثل تغذیه و بهداشت محروم شوند؟ آیا این نقض حقوق بشر بخصوص حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیست؟

2 دلیل برای این‌که تحریم به نتیجه نمی‌رسد

تاکنون استدلال‌هایی در مورد این‌که تحریم اساسا پدیده‌ای حقوقی نیست و تحریم علمی با موازین حقوق بشر همخوانی ندارد بیان شد. حال دو نکته بیان خواهد شد که نشان می‌دهد اثربخشی این تحریم‌ها هم مورد تردید است.

نکته نخست این ‌ که جهان امروز واجد دو ویژگی است که اثربخشی هر تحریمی و به طریق اولی تحریم علمی را زیر سوال می‌برد. جهان امروز صحنه تعامل بازیگران مختلف با تعارض منافع متفاوت است. بسیار ساده است که اگر غرب شما را تحریم کرد به سمت شرق بروید و اگر با تحریم شرق روبه‌رو شدید به سمت غرب گرایش پیدا کنید. در عین حال رشد ارتباطات و فناوری اطلاعات باعث شده جهان کوچکی هم در خانه‌های ما و حتی دستان ما باشد و ارتباط‌ بدون اطلاع یا رعایت آن ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های دولت‌ساخته ممکن شود؛ موضوعی که پیش از این بسادگی قابل انجام نبود.

نکته دوم این ‌ که باید به هدف‌غایی همه این تحریم‌ها توجه کرد. ادعا می‌شود ‌ تحریم‌ها برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی است. صلح و امنیت، خود ابزاری است برای رعایت غایت بشر که تقریبا در همه اندیشه‌ها و تئوری‌ها از آن به‌عنوان «کرامت انسانی» یاد شده و اختلاف در نحوه رسیدن به این کرامت بشری است. اساسا تئوری‌پردازی و کنشگری در صحنه حقوق بشر هم برای رسیدن به آن کرامت است. اما سوال اصلی این است که آیا تحریم علمی که معنای ساده آن ممانعت از آموختن و آموزش است، آن هم به صرف ادعای اثبات نشده خلاف بدیهی‌ترین اصول بشری نیست؟ ما باید حرف‌های «حقوقی» را بشنویم یا کنش‌های سیاسی را در نظر بگیریم؟ دم خروس را باور کنیم یا قسم را؟

مصطفی مسجدی‌آرانی/ جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها