یکی از محورهای اصلی بیانات ایشان، تأکید بر استمرار دشمنی ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران بود. ایشان تصریح داشتند که آمریکا، با وجود تلاشهای مستمر در طول ۴۵ سال گذشته، در نهایت به این نتیجه رسیده که گزینههای سخت و فشار حداکثری علیه ملت ایران پاسخگو نیست و این خود نوعی عقبنشینی در برابر مقاومت و ایستادگی ملت ایران تلقی میشود.
رهبر انقلاب با اشاره به ظرفیتها و کیفیت بالای مردم ایران، تأکید کردند که این ایستادگی ریشهدار و پایدار بوده و شکست دشمن نهتنها تاکنون محقق نشده، بلکه به لطف خدا تداوم نیز خواهد داشت.
این محور کلیدی، پیوندی عمیق با آنچه امام خمینی (ره) در وصیتنامه سیاسی ــ الهی خود بیان کردهاند، دارد؛ جایی که ایشان رمز بقای انقلاب اسلامی را همان رمز پیروزی آن دانستهاند: وحدت کلمه و توکل به خدا.
این دو عنصر بنیادی، نهتنها در پیدایش انقلاب، بلکه در بقای آن نیز نقش اساسی دارند. در پرتو این دو محور، تحولات متعددی در کشور رخ داده است، اما اصل پابرجاست: وقتی در برابر دشمن یکپارچگی و انسجام ملی وجود داشته باشد و تودهای بهعنوان هسته سخت ۹۰ میلیونی و مقاوم برای دفاع از کشور شکل بگیرد، درواقع انقلاب بهواسطه مردم و با تکیه بر قدرت الهی پابرجا میماند.
قدرت الهی همیشه امداد خود را شامل حال این ملت کرده است. مردم ایران، در ذیل رهبری حضرت آیتالله خامنهای، با قرار دادن خود در مسیر نصرت الهی، عامل شکست طرحها و نقشههای دشمن شدهاند.
وقتی خداوند محور اصلی حرکتها باشد، برنامهریزی دشمنان، خواه نظامی، اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی، به شکست خواهد انجامید. اگر این دو عنصر یعنی وحدت و توکل، همچنان در کنار هم باقی بمانند ــ که تاکنون چنین بوده و امید است با فضل الهی ادامه یابد ــ بسیاری از مشکلات قابل رفع خواهد بود.
در عرصه نظامی، تجربه نشان داده که با وجود برخی ضعفها، میتوان در سایه تدبیر، ایمان و رهبری، به پیروزی رسید. در جریان جنگ تحمیلی ۱۲روزه اخیر، این مسأله بهخوبی مشاهده شد. نیروهای نظامی و سیاسی کشور، با شجاعت و درایت، توانستند ضعفها را پوشش دهند و ضربهای به دشمن وارد کنند که هنوز در حال تحلیل و بازیابی خود در برابر آن است.
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که وحدت و رهبری، دو عامل کلیدی این دستاوردهاست. در دیگر حوزهها نیز همین منطق قابل تعمیم است. اگر وحدت کلمه حاکم باشد، میتوان مسیر اصلاحات اقتصادی را هموار کرد.
اگر جامعه بر پایه ایمان و توکل حرکت کند، دستیابی به پیشرفتهای فناورانه و علمی نیز ممکن خواهد شد. هرچند در برخی حوزهها همچون فناوریهای پیشرفته یا امنیت سایبری، کشور با ضعفهایی مواجه است، اما با تداوم مسیر جهادی و با اتکای واقعی به توان داخلی و امداد الهی، این عقبماندگیها نیز جبرانپذیر خواهند بود. مشروط بر آنکه کشور از نظر سیاسی و اجتماعی، وحدت و انسجام خود را حفظ کند و از درون دچار فرسایش نشود.
نکته مهم دیگر، نقش مردم در تحقق وحدت کلمه و مسئولیتپذیری جریانهای سیاسی در این زمینه است. در شرایط فعلی که نوعی وضعیت جنگی بر کشور حاکم است ــ هرچند بهصورت غیررسمی و در قالب جنگ شناختی، اقتصادی و ترکیبی ــ بیش از هر زمان دیگر نیاز به درک شرایط و تقویت همبستگی ملی احساس میشود.
طبیعی است در جمهوری اسلامی ایران همواره آزادی بیان وجود داشته و جریانهای مختلف سیاسی مواضع خود را اعلام کردهاند، اما مسأله اینجاست که در شرایط خاص، مرز آزادی بیان با ایجاد اختلاف و تضعیف انسجام داخلی باید شناخته شود.
دشمن بهشدت در کمین ایجاد تفرقه و سوءاستفاده از تنشهای داخلی است. چه آنها که بهصورت افراطی از دو سوی طیف سیاسی سخن میگویند و چه کسانی که عملا با سیگنالهای ضعف، زمینه سوءبرداشت برای دشمن فراهم میکنند، همه در تضعیف انسجام داخلی نقش دارند. در این میان، رهبر معظم انقلاب صراحتا بر حمایت از رئیسجمهور تأکید کردند؛ حمایتی که باید بهعنوان یک راهبرد ملی تلقی شود. این حمایت، نه به معنای تعطیلی نقد، بلکه به معنای مرزبندی با نیتهای تخریبی است.
اختلافنظرها طبیعی است و در فضای سیاسی اجتنابناپذیر، اما آنچه تعیینکننده است نیت پشت آن اختلافهاست؛ اگر نیت، کمک به کشور باشد، حتی نقدهای تند نیز قابل تحمل است، اما اگر هدف، تضعیف و ناکارآمد نشان دادن نظام باشد، موضوع کاملا متفاوت خواهد بود.