سایه ارتش سرخ بر سر فرقه دموکرات

در تحولات ایران معاصر هم آذربایجان کانون مهمی به حساب می‏آید. از بدو تاسیس دولت ملی صفوی علاوه بر لشکرکشی‌های ویرانگر و سهمگین عثمانی علیه ایران از قرن 18 م / 13 ق، آذربایجان و آران صحنه لشکرکشی‌های روسیه تزاری نیز بود که در دو رشته جنگ تحمیلی و نابرابر به جدایی 17 شهر مسلمان و ایرانی آران منجر شد.
کد خبر: ۷۳۸۵۳۲
سایه ارتش سرخ بر سر فرقه دموکرات
علی‌رغم تصرف آران، روس‌ها در سیاست‌های استعماری خود بر آن بودند آذربایجان را نیز از آن خود کنند که در قرارداد 1907 با انگلستان به این آرزوی خود رسیدند. هرچند قبل از این تقسیم ایران میان خود از تعرض‌های گسترده مرزی و تصرف سرحدات ایران در آذربایجان هم فروگذار نبودند.1

پیامدهای ناگوار دوران هرج و مرج مشروطه، مهم‌ترین فرصت را برای اشغالگران روسی و انگلیسی فراهم آورد تا با بهانه‌های واهی مناطق مورد نظر خود را به اشغال درآورند. حوادث موحش محرم 1330 قمری در تبریز و اعدام ثقه الاسلام تبریزی، مجتهد بزرگ تبریز آن هم روز عاشورا نمی‌توانست صرفا از کینه‌جویی و وحشیگری سالدات‌های روسیه تزاری باشد، بلکه بر این اساس بود که ایران خواهی و پایبند بودن به وحدت ارضی آن چنین تاوانی دارد.

در شهریور 1320 ایران به اشغال متفقین درآمد. ارتش پوشالی رضا شاهی که فقط برای سرکوبی مردم ایران تربیت شده بودند از مقاومت چند ساعته هم در برابر بیگانگان عاجز بود.2

آنچه در آذربایجان در دوره اشغال توسط بیگانگان (1320 تا 1325) روی داد حوادث بی‌مقدمه‌ای نبود.3 از سال‏های قبل در جمهوری سوسیالیستی‏آذربایجان کمیته‏هایی برای تجزیه آذربایجان ایران تشکیل شده بود.4

تحولاتی که در سال‌های پس از شهریور 1320 در آذربایجان و ایران روی داد بی‏ارتباط با نفت و منافع سرشار آن نبود. انگلیسی‌ها که شریان‌های نفت ایران در جنوب را در دست داشتند و روس‌ها هم بر این بودند در این وضعیت طلایی امتیاز نفت شمال ایران را به دست آورند.

اتحاد جماهیر شوروی همچون سایر کشورها در نخستین اقدامات خود حزب توده ایران را دایر کرد. این حزب که از تشکیلات منسجم و به هم پیوسته‌ای برخوردار بود در اندک زمانی در سراسر ایران گسترده شد و فعالیت‌های حزبی خود در جهت تامین منافع اتحاد جماهیر شوروی را آغاز کرد. فعالیت این حزب در مناطق تحت اشغال ارتش سرخ عمیق‏تر، گسترده‌تر و آزادانه‌تر بود. همزمان با طرح رسمی دولت شوروی جهت کسب امتیاز نفت از ایران که توسط سرگئی کافتارادزه، معاون کمیساریای ملی امور خارجه شوروی که در راس هیاتی به تهران آمده بود ارائه شد، حزب توده فعالیت گسترده خود جهت اعطای این امتیاز به شوروی را در اقصی نقاط ایران و بویژه در آذربایجان شروع کرد.5 در شرایطی که اتحاد جماهیر شوروی فعالیت‌های دیپلماتیک خود را شکست خورده می‌دید به فعالیت‌های سیاسی و نظامی روی آورد و اندک اندک زمزمه مسلح شدن حزب توده منتشر شد و با حمایت سربازان شوروی فعالیت نیروهای وابسته به طرفداری از شوروی شدت گرفت و گروه‌های مسلحی به راه افتاد. در حالی که ارتش سرخ از کمترین مداخله قوای ارتش یا شهربانی و ژاندارمری در امور آذربایجان بشدت جلوگیری می‌کردند مخالفان خود و حزب توده را با فشارهای سیاسی و نظامی از آذربایجان دور یا توسط عوامل مسلح به قتل می‏رساندند. یکی از ده‌ها نمونه آن ترور حجت‌الاسلام رفیعیان از مخالفان ارتش سرخ و حزب توده مرند است.6 مواردی از این دست در خود مرند، میانه و تبریز گزارش شده است.7

در شرایطی که بی‌ثباتی سیاسی و ضعف و سقوط پی‌درپی کابینه‌ها موجب عدم توجه به مسائل و رویدادهای سیاسی کشور می‌شد، سیدجعفر پیشه‌وری که اعتبارنامه‏اش در مجلس چهاردهم رد شده بود به آذربایجان آورده شد و در واگنی در جلفای شوروی با میرجعفر باقر اف دیدار و مذاکره کرد8 و با حمایت و دستور مقامات شوروی در 12 شهریور 1324 فرقه دموکرات آذربایجان با صدور بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد.

بیانیه‌ای که فرقه دموکرات صادر کرد نکات مهم و حساسیت‌برانگیزی داشت از آن جمله بحث خودمختاری و دیگری توجه ویژه به زبان محلی مردم آذربایجان با القای هویت جداگانه آذری‌ها از سایر ایرانیان بود. در این بیانیه با اشاره به بی‌توجهی مرکز نسبت به آذربایجان علی‌رغم حضور مستمر و موثر آن در صحنه تاریخ ایران، بر تشکیل انجمن‏های ایالتی و ولایتی، تدریس زبان ترکی آذری در مدارس، افزایش تعداد نمایندگان آذربایجان در مجلس، اختصاص سهم بیشتری از مالیات آذربایجان برای عمران و آبادی منطقه، انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در آذربایجان، تغییر و تبدیل مامورین دولتی منطقه، توسعه فرهنگی و ایجاد دانشگاه آذربایجان، رسیدگی به مسائل ارضی و روابط مالک و زارع، مبارزه علیه بیکاری و... تاکید شده بود.

روز 22 شهریور 1324 هیات موسسان فرقه دموکرات آذربایجان تشکیل شد و پیشه‏وری به سمت صدر فرقه و شبستری به معاونت آن انتخاب شد. در همین جلسه محمد بی‏ریا که در راس اتحادیه‏های کارگری آذربایجان قرار داشت، اعلام کرد اتحادیه‏های کارگری آذربایجان به فرقه دموکرات می‌پیوندند.

بیانیه‌ای که فرقه دموکرات صادر کرد نکات مهم و حساسیت‌برانگیزی داشت، از آن جمله: بحث خودمختاری و توجه ویژه به زبان محلی مردم آذربایجان با القای هویت جداگانه آذری‌ها از سایر ایرانیان بود

کمیته ایالتی حزب توده آذربایجان نیز بدون اطلاع رهبران حزب توده، الحاق خود را به فرقه دموکرات اعلام داشت. شعبه ایالتی آذربایجان در قطعنامه‌ای که در این خصوص صادر کرد، اعلام نمود چون مردم آذربایجان در نتیجه وحدت هر قدر زودتر بتواند سرنوشت خود را به دست گیرد به همان میزان خوشبختی آن زیادتر خواهد بود لذا حزب توده ایران در آذربایجان تصمیم گرفت ارتباط خود را از لحاظ سازمان و رهبری از حزب توده مرکز قطع و با تمام تشکیلات به حزب دموکرات آذربایجان ملحق شود.9

به دنبال این تحولات، اجتماعات متعددی از سوی فرقه در شهرهای مختلف آذربایجان برپا شد که در آنها سران فرقه درخصوص مرام خود به تبلیغ و سخنرانی پرداخته و از دولت محسن صدر ـ صدرالاشراف ـ‌ انتقاد می‌کردند. آنان تاکید می‌کردند تا متفقین در ایران هستند ما باید به اهداف خود نائل گردیم، زیرا به محض این که متفقین ایران را تخلیه نمایند، مرتجعین ما را خفه خواهند کرد. با توجه به این که فرماندهان نیروهای شوروی کماکان نیروهای انتظامی منطقه را تهدید می‌کردند که «اگر گشتی‌ها و دژبان‌ها با اسلحه» در شهر بگردند، توقیف خواهند شد و «از خروج آنها از سربازخانه و دخول در شهر به وسیله نیروهای شوروی جلوگیری خواهد شد»، دست دموکرات‌ها در انجام هر کاری باز بود.

فعالیت‌های فرقه دموکرات در آذربایجان با دخالت مستقیم نیروهای شوروی چنان گسترش یافت که برخی روزنامه‌های خارجی از آذربایجان به عنوان یکی از جمهوری‏های شوروی یاد کرده و خبر از اقدامات شوروی جهت ضمیمه کردن آذربایجان به خاک خود از طریق رفراندم می‌دادند.

روز دهم مهر 1324، نخستین کنگره فرقه دموکرات، در دبیرستان فردوسی تبریز تشکیل شد و به دنبال گزارش‌های متعدد ارسالی از آذربایجان مبنی بر وضعیت خطرناک منطقه، محسن صدر، نخست وزیر سعی کرد سیدمهدی فرخ را به عنوان استاندار آذربایجان (که چند ماه بود بدون استاندار مانده بود) به تبریز اعزام کند، اما پیشه وری بشدت استانداری فرخ را رد کرد و اظهار داشت، آمدن فرخ مقارن با «وقوع خونریزی و انقلاب در آذربایجان» خواهد بود و از ورود وی به آذربایجان جلوگیری خواهد شد. چنان که فرخ نهایتا به آذربایجان اعزام نشد که با توجه به این که محسن صدر ازنظر روس‌ها مطلوب شمرده نمی‏شد و همچنین به علت عدم محبوبیت وی در آذربایجان، ادامه نخست‌وزیری‌اش صرفا تحریکی غیرضروری محسوب می‌شد؛ بنابراین نمایندگان مجلس تمایل خود را به نخست‌وزیری ابراهیم حکیمی ابراز داشتند، اما پیش از آن که صدر استعفا دهد، هواداران وی موفق شدند دو لایحه مهم را به تصویب برسانند: لایحه افزایش بودجه نظامی و تعویق انتخابات مجلس پانزدهم به بعد از خروج نیروهای متفقین از خاک ایران.10 لایحه دوم بعدا در بیرون راندن نیروهای شوروی از خاک ایران، بسیار به قوام کمک کرد.

هنگامی که حکیمی روی کار آمد، دموکرات‌ها در آذربایجان وضعیت خود را تثبیت کرده بودند به طوری که از خروج خواربار از شهرهای آذربایجان جلوگیری می‌کردند و اعلانات و تابلوهای اماکن و سخنرانی‌ها همه به زبان ترکی بود و عکس لنین و استالین نیز در کلیه اماکن عمومی به چشم می‌خورد.

حکیمی برای جلب رضایت اتحاد شوروی و همچنین حزب توده، برخی مقامات نامطلوب از نظر شوروی و حزب توده، ازجمله غلامحسین ابتهاج، شهردار تهران و خلیل فهیمی، وزیر کشور را برکنار کرد.11 وی سیاستی متمایل به چپ‌گرایان را دنبال کرد و پیشنهاد کرد که برای مذاکره با مقامات شوروی به مسکو برود. انتصاب بیات به استانداری آذربایجان نیز که فردی متمایل به شوروی شناخته می‌شد حرکتی مسالمت‌آمیز در این راستا تلقی می‌شد، اما اقدامات وی نه مورد استقبال شوروی و نه عناصر داخلی طرفدار آن کشور قرار گرفت. حکیمی در عین حال شکایت ایران را از مداخلات شوروی در شورای امنیت سازمان ملل دنبال کرد.

با بروز شورش‌هایی در شهرهای اهر، سراب، مراغه و میانه از طرف افراد فرقه دموکرات آذربایجان، سرتیپ درخشانی، فرمانده لشکر 3 و رئیس انتظامات تبریز، طی انتشار اعلامیه‌ای بر تعقیب و دستگیری متمردین تأکید و امنیت اهالی تبریز را تضمین کرد، اما گزارش‌های ارسالی از مناطق مختلف آذربایجان حکایت از تبلیغات علنی مامورین شوروی و تحریک مردم به انقلاب، تهدید صاحب‌منصبان شهربانی، تصرف پاسگاه‌های ژاندارمری و خلع‌سلاح ژاندارم‌ها، تصرف اماکن و ادارات دولتی، قطع خطوط ارتباطی شهرها و... به وسیله دموکرات‌ها داشت؛ به طوری که سرانجام سرتیپ درخشانی درخواست کرد به منظور آرام کردن اوضاع چند تن از رجال و متنفذین آذربایجان را به منطقه اعزام کنند.

مطالب روزنامه‌های کشور (که در عین حال بیانگر آراء و عقاید گروه‌ها و احزاب مختلف بود) عمدتا متضمن انتقاد از عملکرد دولت حکیمی در مقابله با بحران آذربایجان و تشویق دولت به انجام اقداماتی در این زمینه بود تا این که مرتضی قلی بیات، نخست‌وزیر سابق که به عنوان فردی متمایل به شوروی نیز شناخته می‌شد، از طرف حکیمی به استانداری آذربایجان تعیین شد. وی در 7 آذر وارد تبریز شد و مذاکرات خود را با سران فرقه دموکرات آغاز کرد.12

رحیم نیک‌بخت

پانوشت‌ها:

1 ـ مستندات بسیاری از تعرضات روس‌ها به سرحدات ایران در کتاب «تحولات منطقه اردبیل از مشروطه تا جنگ جهانی اول» براساس اسناد وزارت امور خارجه ارائه داده‌ام.2 ـ هر چند مقاومت‌های انفرادی یگان‌هایی در مرز جلفا و تبریز و ارومیه و آبادان را باید امری جدا از ارتش و نظام آن تلقی کرد.3 ـ اسنادی از روابط ایران و شوروی (در دوره رضاشاه 1318 ـ 1304 ه.ش) به کوشش محمود طاهر احمدی، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، 1374.4 ـ برای اطلاع بیشتر ر.ک به: منیژه صدری، رحیم نیکبخت، پیدایش فرقه دموکرات آذربایجان به روایت اسناد و خاطرات منتشر نشده، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1386.5 ـ ر.ک به: صدری، نیکبخت، پیشین، صص 45 ـ 37.6 ـ همان، پیوست، صص 409 ـ 405.7 ـ ر.ک به: بحران آذربایجان (سال‌های 1324 ـ 1325 ه.ش) خاطرات آیت‌الله میرزاعبدالله مجتهدی، به کوشش رسول جعفریان، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381.
8 ـ گرچه پیشه‌وری نسبت به روس‌ها بی‌اعتماد بود لیکن باقراف وی را متقاعد کرد. برای اطلاع بیشتر ر.ک به: حمید ملازاده، رازهایی سر به مهر، ناگفته‌های وقایع آذربایجان، تبریز، مهد آزادی، 1376.9 ـ برخلاف نظر کسانی چون ریچارد کاتم که فرقه دموکرات آذربایجان را نام جدیدی برای شاخه آذربایجانی حزب توده می‌دانند ریچارد کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه احمد تدین، تهران: کویر، 1371، ص 150. فرقه دموکرات، حزبی جداگانه با اهدافی متفاوت بود، هر چند که بسیاری از توده‌ای‌های آذربایجان در تشکیل آن سهیم بودند. با وجود تفاوت میان این دو حزب، جالب است که در برخی اسناد و گزارش‌های ارسالی از آذربایجان به مرکز، در اشاره به فرقه دموکرات آذربایجان به عنوان مثال از سخنرانی‌هایی که از طرف «حزب توده مزبور» صورت گرفته و همچنین «کارشکنی حزب توده» یا حتی «حزب دموکرات توده» یاد شده است.10 ـ لوئیس فاوست، ایران و جنگ سرد، بحران آذربایجان (25 ـ 1324)؛ ترجمه کاوه بیات، تهران: موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1374، ص 57.11 ـ فخرالدین عظیمی، بحران دموکراسی در ایران 1320 ـ 1332؛ ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، بیژن نوذری، تهران، البرز، 1372، ص 182.12 ـ در خاطرات آیت‌الله مجتهدی گزارش‌های جالبی از وضعیت تبریز در این هنگام و توافق‌های بیات وجود دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها