یکی از جریان‌های انحرافی که در سایه مساعدت‌های رژیم گذشته بالنده شد و بر بسیاری از ارکان سیاسی و اقتصادی کشور سایه افکند، بهائیت بود.
کد خبر: ۷۳۷۳۱۷

معتقدان به این مسلک بویژه از دهه 20 به بعد با گسترش فعالیت، دارای مناصب مهمی در دولت شدند. پیشرفت بهائیت در تصدی مناصب اداری و اجرایی تا آنجا پیش رفت که در اوایل دهه 40 بعد از روی کار آمدن امیرعباس هویدا و تشکیل کابینه از سوی وی حدود نیمی از وزرای کابینه او را بهائیان تشکیل می‌دادند. به موازات توفیق آنان در تصدی امور اجرایی و اداری، تبلیغات فرهنگی و اعتقادی آنها هم افزایش پیدا کرد.

این اوضاع و احوال، بسیاری از علمای اسلام را بر آن داشت که با نوشتن ردیه‌ها، بیانیه‌ها و کتاب‌هایی ضمن تبلیغ شایسته دین اسلام، دلایل ابطال عقاید فرقه‌ بهائی و سست بودن آرا و افکار آنان را به اثبات برسانند. گذشته از متولیان امور دینی، در بخش مذهبی جامعه ایرانی این وظیفه احساس شد که با راه‌اندازی محافل فکری و فرهنگی و ایجاد تشکل‌هایی به‌طور عملی‌تر وارد مبارزه با عناصر بهائی شوند. از خصوصیات جریان‌هایی از این نوع این بود که به حضور منسجم‌تر و منظم‌تر در این عرصه می‌اندیشیدند و خواستار ایجاد تشکیلاتی با اساسنامه و مرامنامه مشخصی بودند تا در کنار بیان آرا و افکار دینی و دفاع از معتقدات اسلامی، دلایل بطلان افکار بهائیان تشریح و شیوه‌های غلبه بر آنان در بحث و مناظره آموزش داده شود.

در کنار این فعالیت‌ها، انجمن‌ها و تشکل‌های ضدبهائی و در راس آنها کانون‌های مذهبی نیز در بسیاری از مناطق ایران از جمله شهرهایی که بهائیان در آن حضور چشمگیرتری داشتند شکل گرفت.

جمعیت مذهب جعفری و جمعیت ایران‌پرستان و اتحادیه اسلامی سروستان از جمله این انجمن‌ها بودند که اقداماتی را در این زمینه انجام دادند و حتی تجمعاتی را نیز به‌راه انداختند.1 جمعیت فداییان اسلام نیز ضمن فعالیت‌های ضدرژیم خود در حاشیه با اقدامات علیه بهائیان همراهی می‌کرد و این حرکت در راستای پیام سیدمجتبی نواب‌صفوی بود. وی در این پیام از همفکران خود خواسته بود غیرمستقیم از جریان ضدبهائی حمایت کنند.2

یکی از مهم‌ترین گروه‌هایی که علیه بهائیت وارد صحنه شد، انجمن تبلیغات اسلامی بود. زمان تاسیس انجمن به دوران انتقال قدرت سیاسی از رضاخان به محمدرضا پهلوی برمی‌گردد.

فروردین 1321 عطا‌ءالله شهاب‌پور، مدیرمسئول و صاحب‌امتیاز نشریه نور دانش، حشمت‌الله دولتشاهی (ملاک) و علی اشرف کشاورز (کارمند بانک)، انجمن تبلیغات اسلامی را با هدف نشر و گسترش فرهنگ دینی تاسیس کردند.3

از مراکز مهم مقابله فکری با فرقه بهائیت شهر مشهد بود. با وجود این‌که این شهر مهم‌ترین مرکز مذهبی ایران به‌شمار می‌آمد با این وصف فعالیت بهائیان نیز در مشهد در سال‌های بین دهه 20 تا 40 گسترش یافته بود. خانواده‌های بهائی در این شهر روبه تزاید بودند و حتی در مدارس و مراکز تحصیلی نیز دانش‌آموزان بهائی حضور چشمگیری داشتند. حتی شنیده شد که در آستان قدس رضوی نیز عناصر بهائی تحت‌عنوان کارمند فعالیت می‌کردند به‌طوری که زمان استانداری سیدجلال‌الدین تهرانی و تصدی منصب تولیت آستان قدس رضوی دستور اخراج 70 کارمند بهائی از سوی وی صادر شد.

گزارش فوق حکایت از گسترش فعالیت بهائیان در مناطق مختلف ایران از جمله شهرهای مذهبی داشت. طبعا اگر تبلیغات آنان موثر بود و می‌توانستند با استفاده از ترفندهای خاص روانی و حتی از طریق وعده و وعید به مسلمانان مستضعف و در تنگنای مالی قرار گرفته شده، آنان را متمایل به فرقه بهائیت کنند، روزبه‌روز در شرایط آن دوره سیاسی و اجتماعی، جبهه آنان مقابل مسلمانان و حتی علمای دینی تقویت می‌شد. از این‌رو فعالیت علیه افکار بهائی از دهه 20 به بعد افزایش چشمگیری پیدا کرد و عمده این فعالیت‌ها در مجالس وعظ و خطابه و همچنین برگزاری مراسم دینی از سوی هیات‌های مذهبی بود. در مشهد این هیات‌ها بسیار فعال بودند و در این راستا انجمن‌ها و جمعیت‌هایی شکل گرفتند.

در گوشه و کنار شهر مشهد شش هیات مذهبی بیش از سایر هیات‌ها فعالیت داشتند و کمی بعد با گسترش فعالیت، هر یک از شش هیات مذکور به لحاظ ساختاری شکل منظم‌تری پیدا کرد و در قالب جمعیت و تشکل ظاهر شد. جمعیت‌های مورد اشاره عبارت بودند از کانون نشر حقایق، جمعیت طلاب علوم دینی، انجمن پیروان قرآن، جمعیت مبارزین اسلام، هیات‌های ابوالفضلی سراب و انجمن تبلیغات اسلامی مشهد4 که شعبه‌ای از انجمن تبلیغات اسلامی سابق‌الذکر بود.

نماینده جمعیت طلاب علوم دینی مصباحی بود و شاخه‌ای از فداییان اسلام در مشهد نیز جمعیت مبارزین اسلام را تشکیل می‌دادند. هیات ابوالفضلی سراب تحت‌نظر شخصی به نام نجاریان اداره می‌شد. محمدتقی شریفی از بنیانگذاران کانون نشر حقایق بود که فعالیت‌های بسیاری را در زمینه علوم و معارف اسلامی و تفسیر قرآن داشت و انجمن پیروان قرآن نیز به وسیله شیخ علی‌اصغر عابدزاده تاسیس شده بود. این شش گروه‌ بعدها ازجمله جمعیت‌های تشکیل‌دهنده هیات‌های موتلف اسلامی در مشهد شدند که از سوی شیخ علی‌اکبر نوفانی رهبری می‌شد. وی در مسجد گوهرشاد بر منبر می‌رفت و در مورد فعالیت بهائیان به مومنان هشدار می‌داد.5

هیات‌های مذهبی در طول دوره پهلوی دوم با بسط فعالیت‌های فرهنگی در قالب تشکیل جلسات، بیان شبهات بهائیان، حضور در عرصه رسانه‌های مکتوب و برگزاری محافل مناظره با عناصر بهائی تلاش گسترده‌ای را برای رویارویی فکری با این جریان در پیش گرفتند و به موفقیت‌های فراوانی دست یافتند.

پانوشت‌ها:

1ـ جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران (سال‌های 1357 ـ 1320) رسول جعفریان، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم، پاییز 1381، صص 103 ـ 101

2ـ خاطرات محمدمهدی عبدخدایی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، 1379، صص 194 ـ 189

3ـ رویدادها و تحلیل‌ها، نشریه داخلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شماره 57، ص 37

4ـ انجمن حجتیه در ستیز زمان، نشریه چشم‌انداز ایران.

5ـ جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، صص 59 ـ 57

فتاح غلامی‌ /‌ گروه تاریخ

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها