همه اینها را شنیدهایم. اما بگذارید از رودخانه اترک بگویم. اترک هم باور کنید که دل دارد. خشک شدن و کمآب شدن اترک یکطرف، بیمهری به لبهای خشکش هم یکطرف. همه از زایندهرود میگویند. همه از دریاچه ارومیه میگویند. اما از اترک خشک شده خبری نیست.
رودخانهای که روزگاری عمق آبش و جاری نگاهش از سرچشمهاش قوچان، تا مقصد و ماوایش خزر همه را سیراب میکرد و زندگی میبخشید. حال اترک، این رودخانه مرزی و روزگاری پرآب و زاینده و سرحال خوش نیست. همانطور که حال بسیاری از رودخانههای دیگر هم خوش نیست.
اما از اترک کمتر سخن میگویند. رودخانه اترک گویی که بیپناه و بیمسئول است و در تنهایی و بیسروسامانی خود روزگار میگذراند. خشک میشود و مردم حاشیهنشین اترک از قوچان تا دریای خزر تنها میبینند و گویا کاری از دستشان برنمیآید.
نمیدانم تا کجا و چرا باید شاهد خشک شدن و کم آب شدن یک به یک رودخانههـــای جاری و زندگی بخش کشورمان باشیم. نمیدانم تا کجا اگر خشک شدن رودی رسانهای نشود کسی برایش تره هم خرد نمیکند.
معلوم نیست که چرا بر هم خوردن محیطزیست اطراف و در مسیر رودخانههای خشک شده و بستر خشک رودخانه نجیب اترک حال کسی را بد نمیکند و کسی به فکرش نیست که اترک هم دل دارد.
اما حالا در امتداد بستر خشکشدهاش دلش ترک برداشته و کسی هم گویا عین خیالش نیست.
اترک خشک است و دلش ترک برداشته، کمکش کنیم.
صولت فروتن - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد