او نشان حیدر است. فرزند مرتضی علی(ع) است. دردانه زهرا و نور چشم مصطفی(ص)، نام او دل دیوانه را مست میکند.
عاشورا غزل زیبای حسین (ع) است، بیت بیت این غزل،راز کربلا را میسراید، غزل از کربلا آغاز میشود تا وصل شود به دردانهای دیگر از زهرا(س)؛ راز کربلا در چیست؟ این که هر سال میآید و میرود، محرم میشود و ما رخت غم بر تن میکنیم و شبی به عزا مینشینیم و اشکی میریزیم، بس است تا سایل دیگر؟!
اگر به پایش آبرو میدهیم که باید؛ اگر بیقراریم و آشفته حال حسین(ع) هستیم، پس این آشفته حالی را، این حیرانی و سرگردانی را، تا قیام مهدیِ (عج) حسین(ع) در جان و دل نگه داریم.
حرمت محرم و حسین(ع) حریم پاکیهاست و ما از نسل اوییم. نسل آفتاب، از تبار خورشید، حسین(ع) سرچشمه خورشید است. برای سیراب شدن از سرچشمه خورشید، تزویر و ریا جایی ندارد، حائل است بر چهره سرچشمه خورشید. حسین میدرخشد، عالم تاب است، «میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»
نکند دیر از میان برخیزیزم و دیر به کربلا برسیم؟! آنگاه تنها تماشاگر روز واقعه خواهیم بود. و تنها باید نظاره کنیم و افسوس بخوریم و آه حسرت در دل بکشیم. کربلا پر از زیبایی است. بدی آن سوی میدان است. نکند به آن سوی میدان برویم از برای غنیمت!
زیبایی کربلا تنها جان باختن نیست که جان باختنش هم زیباست. کربلا میدان عاشق و معشوق است. معاملهای نیست که سرسپردگی است. یقین است، شک نیست. داستان دلداگی است. وصل است، هجران نیست. لبیک است.
سالار، میدانید از شیعیانش چه میخواهد؛«به درستی که شیعیان ما قلبشان از هر ناخالصی و تزویر پاک است.»
اگر داریم این ناخالصی و تزویر را در دل، بیرون بریزیم در این روزهای آسمانی و عاشقانه، نگه داریم تا محرم بعد حرمت را، وصلش کنیم به هم. اگر دوست داریم روز قیامت بر سر سفرههای نور بنشینیم، زائر حسین باشیم و عاشق حسین.
از غافله عشق جا نمانیم. ما باشیم و نباشیم، بمانیم و نمانیم، او بوده است و خواهد بود، ماندگاری ما در بود حسین(ع) است.
و حسین، کربلا و عاشورا، رازها دارد که همچنان سر به مهر است. رازهایی که اگر آشکار شود، دنیا را تاب تحمل نیست. محرمی آمد و خواهد گذشت. آنچه میماند باز هم ماندگاری حسین است و انتظاری که برای فرج از روز عاشورا باید کشید. عاشورا با مهدی موعود عجین است. یا حجت بن الحسن عجل علی ظهورک.
چون دل عشاق را در قید کرد
خودنمایی کرد و دلها صید کرد
امتحانشان را ز روی سرخوشی
پیش گیرد شیوه عاشق کشی
دل پریشانشان کند چون زلف خویش
زانکه عاشق را دلی باید پریش
محمد صفری - جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد