جمیله بوپاشا، مبارز الجزایری که به دعوت رئیس سازمان صدا و سیما به ایران سفر کرده بود دیروز کشور ما را ترک کرد و چنانکه خود او در مراسم بدرقهاش گفت خاطرات خوب و زیادی را در این چند روز که مهمان ایرانیان بود در ذهن خود ثبت کرد.او که دیروز در جمع مدیران رسانه ملی حاضر شد تا از مهماننوازی ایرانیان و مسئولان رسانه ملی تشکر کند از حضورش در بارگاه امام هشتم(ع) گفت و این که بعد از زیارت حرم این امام بزرگوار احساس آرامش عجیبی به او دست داده که وصفناپذیر است.
بوپاشا که در این سفر چند روزه از گوشه و کنار تهران دیدار کرد و به اصفهان هم رفت درباره این سفرها گفت: ایران کشوری زیبا و در حال پیشرفت است که این توسعه در شهر تهران بیشتر به چشم میآید. شنیده بودم اصفهان نصف جهان است، اما اکنون با دیدن این شهر به این نتیجه رسیدم که اصفهان تمام جهان است.
وی از مهماننوازی ایرانیان هم سخن گفت و این که با چشم خود دیده که مردم به نظام جمهوری اسلامی پایبند هستند و وی این پایبندی را قابل ستایش و قدردانی دانست. بوپاشا که چند روز قبل با برخی از زنان فرهیخته و مبارز ایرانی هم دیدار کرده بود درباره این مراسم هم توضیح داد که این زنان او را به یاد زنان مبارز الجزایری انداخته و او با شنیدن صحبتهای آنان کاملا درک کرده که زنان ایرانی در دوران انقلاب و جنگ چگونه مقابل ظالمان مبارزه کردهاند.
این مبارز الجزایری در ادامه سخنانش از رسانههای غربی انتقاد کرد که واقعیتهای ایران را منعکس نمیکنند اما سفر او به ایران باعث شده تا او حقایق انقلاب اسلامی را از نزدیک ببیند و متوجه شود که این رسانهها دروغهای بزرگی درباره ایران میگویند و علیه ایران تبلیغ میکنند.
جمیله بوپاشا که در سفر خود به ایران با رئیس سازمان صدا و سیما و برخی از مسئولان کشوری دیدار و گفتوگو کرد و از خانه امام راحل هم بازدید کرد و یک روز هم به پشت صحنه فیلم آوازهای سرزمین من رفت و از نزدیک با عوامل سازنده این فیلم که با موضوع داعش ساخته میشود، گفتوگو کرد در مصاحبه با خبرنگار مهر درباره مشترکات ایران و الجزایر با بیان این نکته که دین اسلام و انقلاب از مشترکات این دو کشور است، اظهار کرد: فرانسویها در زمان اشغال الجرایز مرا زندانی و شکنجه کردند، اما بعد از آزادی نه تنها از من عذرخواهی نکردند بلکه از من غرامت هم طلب کردند.
وی گفت: برخی از شکنجهگران من فوت کردهاند و برخی هم زنده هستند اما من از حال و روز آنها خبر ندارم، همین که آنها از کاری که کردهاند عذاب وجدان داشته باشند برای من کافی است.