محفل جمجمه و استخوان یک انجمن مخفی است و پایگاه آن از بدو تأسیس تا به امروز در دانشگاه « ییل» در ایالت « کانکتیکات» آمریکا بوده است. از آنجا که این محفل بسیار اسرارآمیز است و کسی نمی داند که در جلسات مخفی اعضای آن چه می گذرد، حرف ها و شایعه های زیادی پشت سرشان وجود دارد.
کد خبر: ۷۲۷۹۲۵
رازهای انجمن جمجمه و استخوان

خیلی از حادثه های مهم دنیا از تولید بمب اتم گرفته تا قتل کندی را به تصمیماتی که پشت درهای بسته این انجمن گرفته می شود، نسبت داده اند.


تولد یک انجمن سری
انجمن جمجمه و استخوان توسط دانشجوی جوانی به نام ویلیام هانتینگتون راسل تأسیس شد. راسل یک سال تمام در آلمان تحصیل کرد و با اعضای فرقه های سری مختلف نشست و برخاست کرد؛ ارتباطی که خیلی ها آن را پایه و اساس راه اندازی انجمن می دانند. ویلیام بعد از بازگشت به کشورش دنبال فرصت مناسبی بود تا انجمن مشابهی را تشکیل بدهد. این فرصت در سال 1832 در زمان اختلاف انجمن های مختلف دانشگاه بر سر اهدای جوایز فصلی به دست آمد. ظاهراً ویلیام راسل برای شرکت در این مراسم ( که البته کمی هم سری بوده) دعوت نشده بود. این مسأله برای ویلیام گران تمام شد و او همراه یکی از همکلاسی هایش به نام « الفونسو تافت» رسماً انجمن مستقلی به نام محفل جمجمه و استخوان تأسیس کرد و این، آغاز ماجرای این انجمن اسرار آمیز بود.


انجمن اسرارآمیز
سمبل این انجمن از همان ابتدای تأسیس، تصویر اسکلت یک جمجمه و دو استخوان ضربدری،شبیه علامت دزدان دریایی بود که عدد 322 در قسمت پایین این سمبل نوشته شده بود. البته دلیل انتخاب این عدد مثل خیلی از مسائل انجمن، مشخص نیست.عده ای معتقدند عدد 32 اشاره ای است به سال تأسیس آن در سال 1832 و عدد دو هم به معنی هیأت دوم است. طرفداران این فرضیه بر این باورند که راسل، محفل را مستقیماً طبق عقاید محفلی مشابه در آلمان پایه گذاری کرده بود و آن را دومین هیأت محفل آلمانی می دانست. فعالیت دقیق این انجمن تا به امروز هم کاملاً مشخص نیست اما این طور گفته شده که پرستش الهه ای به نام « یولوگیا» و طرح نقشه برای فتح جهان، از جمله فعالیت های انجمن بوده و هست.

آن سوی دیوارهای انجمن
تعداد اعضای محفل جمجمه و استخوان زیاد نیست، چون این انجمن هر سال فقط 15 عضو می پذیرد. همین مسأله باعث شده که در هر دوره زمانی چیزی بیش از 800 عضو زنده در سراسر جهان نداشته باشد.

این انجمن تا به حال هیچ شعبه دیگری نداشته. البته در سال 1870، شعبه ای در دانشگاه«وسلیان» به نام محفل جمجمه و استخوان بتا تشکیل شد اما عمر آن دو سال بیشتر طول نکشید، چون در سال 1872 اعضای انجمن جدید به خاطر ایجاد شعبه های بیشتر برای محفل، با انجمن اصلی اختلاف نظر پیدا و به دنبال آن اعلام استقلال کردند.مدتی بعد هم نام انجمن خود را تغییر دادند و کلاً خط مشی خودشان را از محفل اصلی جدا کردند.

پذیرفته شدن در محفل اصلاً آسان نیست و 15 عضو از میان ورودی های هر سال با توجه به توانایی های خاص و شرایط اجتماعی شان انتخاب می شوند و از آنها برای شرکت در انجمن دعوت می شود. بعد از موافقت فرد، تازه سختی ها شروع می شوند و فرد متنخب باید برای نشان دادن لیاقتش یک سری مأموریت های ویژه انجام بدهد. اینکه این مأموریت ها چه چیزی هستند از یک فرد به فرد دیگر فرق می کند ولی معمولاً کارهای عجیب و غیرقابل پیش بینی ای هستند؛ از کلوچه فروختن دم در دانشگاه گرفته تا خواندن وسط درس استاد. شایعاتی هم وجود دارد مبنی بر اینکه پس از پذیرش نهایی، به هر عضو جدید 15 هزار دلار تعلق می گیرد.

استخوان های سخنگو!

بعد از عضوگیری نوبت به برگزاری جلسات می رسد؛ بهتر است بدانید که جلسات مخفی انجمن در ساختمان اصلی آن که « مقبره »نامیده می شود برگزار می شوند. اعضای این انجمن به نام مخصوصی شناخته می شوند. از آنجا که اسم آن محفل جمجمه و استخوان است، پس حتماً می توانید حدس بزنید که آنها به چه نامی خوانده شوند! بله، به هر عضو محفل « آقای استخوان» گفته می شود. البته از آنجا که چند سالی است محفل عضو مؤنث هم می پذیرد، احتمالاً عنوان « خانم استخوان» هم تا چند وقت دیگر باب می شود!

نکته جالب اینجاست که در این محفل تا چند وقت پیش مردسالاری بود؛ یعنی هیچ زنی حق ورود به انجمن سری را نداشت. این در حالی بود که کلاس های دانشگاه « ییل» از 1969 به صورت مختلط برگزار می شد اما این فضای انجمن اسرارآمیز تا 19 سال پیش همچنان مردانه بود تا اینکه در 1991 قرار شد هفت نفر از 15 عضو انتخابی را دخترها تشکیل بدهند. در این بین بعضی از اعضا با ورود جنس مخالف به محفلشان مخالف بودند. به همین دلیل قفل های « مقبره» را عوض کردند تا از ورود آنها جلوگیری کنند.

در نهایت قرار شد تمام اعضای آن دوره انجمن با یک رأی گیری تکلیف را روشن کنند. در آخر هم رأی به نفع خانم ها تمام شد اما یک روز قبل از مراسم عضویت آنها، گروهی به رهبری« ویلیام باکلی» از مقامات قضائی نامه ای گرفتند که فعلاً ورود زنان به محفل ممنوع است و قوانین انجمن باید بازنگری شوند. در مقابل، گروهی هم به سرپرستی « جان کری» از حضور زنان در انجمن حمایت می کردند. بحث بین این دو گروه حسابی بالا گرفت و حتی مجله نیویورک تایمز در آن روزها صفحه اول خود را به این خبر اختصاص داد. بالاخره یک سال بعد در 1992 رأی گیری دیگری انجام شد که نتیجه اش پیروزی مجدد خانم ها بود و از آن زمان تا به حال، انجمن عضو زن هم می پذیرد.


انجمن ثروتمند
این انجمن به دلیل نفوذ بالای اعضای آن در جامعه، نه تنها قدرت سیاسی اجتماعی بالایی دارد بلکه از لحاظ مالی هم کاملاً حمایت می شود.سازمان راسل که توسط خود ویلیام راسل و دانیل گیلمن (یکی از اعضا که بعدها ریاست دانشگاه ییل را هم به دست آورد) پایه گذاری شده، صاحب تمام املاک محفل و مسؤول سرکشی به آنهاست و تأمین مسائل مالی را به عهده دارد.

انجمن یک جزیره خصوصی هم دارد که کمپ محفل در مرکز آن قرار گرفته. این جزیره 40 هکتاری در رودخانه سنت لارنس واقع شده؛مکانی که واهو نام دارد. سال ها پیش در این جزیره، اعضای قدیم انجمن دور هم جمع می شدند تا یاد خاطرات گذشته را زنده کنند. زمین های فوتبال و تنیس، اتاق های مجلل و خدمتکارانی که مشغول سرو غذاهای رنگارنگ بودند، چهره گذشته این جزیره بود چون امروزه جزیره متروک شده. با این حال هنوز هم اعضای محفل به آن سر می زنند اما به عقیده خودشان هم جزیره واهو دیگر چیزی جز یک ویرانه زیبا نیست.

سارقان مشهور!

اعضای محفل جمجمه و استخوان به دزدی هم مشهور هستند. البته خود آنها از لفظ کلک زدن استفاده می کنند نه دزدی! آنها نه تنها از دیگران بلکه از خودشان هم دزدی می کنند! اما ماجرای یکی از این دزدی ها از همه مشهورتر است و حسابی برای انجمن دردسرساز شد.

طبق اسناد به جا مانده، تعدادی از اعضای این انجمن به سرکردگی « پریسکات بوش» در زمان جنگ جهانی اول جسد « جرونیمو»( سرخ پوست جنگجویی که برای مردمش سمبل شجاعت بود) را از قبرش در اوکلاهاما بیرون آورده و جمجمه و چند استخوانش را دزدیده و به مقبره محفل خودشان بردند. گفته می شود این استخوان ها هنوز در مقبره نگهداری می شوند. بازماندگان جرونیمو از سال 1986 تا به حال، چندین مرتبه از انجمن به دلیل نبش قبر و دزدی شکایت کرده اند اما به دلیل نداشتن شاهد و مدرک کافی راه به جایی نبرده اند. این محاکمات جنجالی یک بار دیگر نام محفل را سر زبان ها انداخت و نیویورک تایمز باز هم مقاله مفصلی درباره آن نوشت.


انجمن نه چندان مخفی!
این همه پنهانکاری در حفظ اسرار جلسه های این محفل اسرارآمیز دراین سال ها، بیشتر از اینکه آنها را از دید مردم مخفی کند باعث جلب توجه آنها شده. شاید به همین خاطر است که افراد کنجکاو زیادی دست به هر کاری می زنند تا به جلسات سری این انجمن راه پیدا کنند و اطلاعات بیشتری از راز و رمزهای آن کسب کنند.

«ران رزنبام»- یکی از مقاله نویسان مشهور-جزو افرادی است که 30 سال تمام از عمرش را صرف سر درآوردن ازاسرار این محفل مخفی کرده است. او قبلاً خودش دانشجوی دانشگاه ییل بود ولی از آنجا که فقط سرش در درس و کتاب بود برای عضویت در محفل دعوت نشد. ران هم بقیه عمرش را صرف این کرد که بفهمد در مقبره چه می گذرد. او حتی یک بار هم توانست مراسم عضویت را شبانه و با مخفی شدن میان بوته ها تماشا کند و از آن فیلم بگیرد.

« الکساندرا رابین»یکی دیگر از علاقه مندان کنجکاوی است که با دقت زیاد مسائل مربوط به محفل را بررسی می کند. او نتیجه تحقیقات خود را چند سال پیش در کتابی به نام «اسرار مقبره» منتشر کرد. رابین در کتابش می نویسد:« تمام افراد هنگام عضویت سوگند سکوت می خورند تا هرگز اسرار انجمن را فاش نکنند. حتی پس از آنکه مشخص شد جورج دبلیو بوش عضو محفل است، او به خبرنگاران گفت مسائل انجمن محرمانه است و نمی تواند چیزی در این باره بگوید.

او در دوران ریاست جمهوری اش هم پنج تن از مردان استخوان را جزو کابینه اش قرار داد. انجمن در رسانه ها هم حضور زیادی داشته و مجلات زیادی هرچند وقت یک بار به آن اشاره می کنند. در سال 2000 هم فیلمی به نام « استخوان ها» اکران شد که درباره یک انجمن مخفی دانشگاه بود؛ انجمنی با سمبل جمجمه!».

در سال 2006 هم فیلم « چوپان خوب» رابرت دنیرو اشاره کوتاهی به محفل جمجمه و استخوان داشت. این طور به نظر می رسد که با گسترش اینترنت و تکنولوژی های ارتباطی، این انجمن دیگر چندان هم مخفی نیست و شاید حتی به زودی شاهد کشف اسرار آن باشیم. محفل توانسته راز خود را بیش از 80 سال پنهان کند ولی آیا باز هم می تواند به این کار ادامه دهد؟ جواب این سؤال را فقط گذشت زمان مشخص می کند.

از جورج بوش تا جان کری
در طول تاریخ افراد مشهور زیادی عضو محفل سری شده اند
با اینکه فعالیت اصلی این محفل هنوز مشخص نشده است، با بررسی زندگی اعضای آن می توان نتیجه گرفت که عضویت در این انجمن نقش مؤثری در تبدیل شدن آنها به شخصیتی کلیدی و مهم در آینده داشته.

حتی مؤسسین محفل هم پس از فارغ التحصیلی جزو افراد مهم زمان خود بودند؛به طوری که ویلیام راسل،قانونگذار کانکتیکات والفونسو تافت دادستان کل این شهر شدند.

فهرست شخصیت های معروف محفل استخوان و جمجمه طولانی است و در بین آنها اسامی آشنایی به چشم می خورد.
*ویلیام هاورد تافت:بیست و هفتمین رئیس جمهور آمریکا
*هنری استیمسون:وزیر جنگ آمریکا
*پریسکات بوش( پدر بزرگ جورج دبلیو بوش): سناتور
*جورج اچ دبلیو بوش: چهل و یکمین رئیس جمهور آمریکا
*جورج دبلیو بوش: چهل و سومین رئیس جمهور آمریکا
*جان کری: نامزد انتخابات ریاست جمهوری که در رقابت با جورج دبلیو بوش بر سر این پست شکست خورد.
*رابرت لاوت: پدر CIA و وزیر دفاع آمریکا که جنگ کره را رهبری می کرد.
*استن گولسبی: اقتصاد دان ارشد هیأت مشاوران اقتصادی دولت باراک اوباما
*پاتر استوارت: رئیس دیوان عدالت آمریکا در سال 1936
*پرسی راکفلر: رئیس کمپانی استاندارد اویل و چندین کمپانی بزرگ دیگر
*ایوان گالبریث: سفیر آمریکا در فرانسه
*دانا میلبنک: گزارشگر سیاسی روزنامه واشنگتن پست
*هنری لوس: مؤسس مجله تایمز و ...
تمام افرادی که در یکی از دوره ها عضو محفل جمجمه و استخوان بوده اند از جمله جورج بوش یک عکس یادگاری از خود درآلبوم این انجمن به جا گذاشته اند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها