در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یکی از این واژهها که همواره مورد مناقشه و سوال نیز بوده، مفهوم رند در غزلیات شاعر بزرگ پارسیگوی حافظ شیرازی است که آن را از یک واژه به یک مکتب تبدیل کرده است.
رندی که حافظ از آن سخن میگوید با رندی که دیگر شاعران پارسی گوی آن را توصیف کردهاند بسیار متفاوت است. دکتر اصغر دادبه، مدرس دانشگاه که هفته گذشته و در آستانه روز بزرگداشت حافظ به شهر کتاب مرکزی آمده بود و در نشست بررسی مفهوم رند و رندی در شعر حافظ حضور داشت، در این باره میگوید: باید توجه کرد گاهی واژه به صورت لفظ به کار میرود و گاهی به صورت اصطلاح. اصطلاح، واژه را از حوزه زبان به حوزه دانش میبرد و معنای دقیقتری که البته مرتبط با معنای لغوی واژه است، به آن میدهد.
اما واژه رند از چه زمانی وارد زبان فار سی شده است و ریشه آن در چه زبانی است؟ دادبه در این باره این گونه توضیح میدهد: واژه «رند» را باید از این دو زاویه نگاه کرد. ظاهرا این واژه ریشه سانسکریت دارد. در آنجا هم رند به معنی «زیرک» و «حیلهگر» است. در فرهنگهای فارسی هم همین معنی را میدهد، اما اگر به صدر ادب فارسی نگاه کنید میبینید که تمام کاربردهای رند منفی است.
او توضیح میدهد: آن عبارت معروف بیهقی را همه به یاد داریم که در داستان «بردار کردن حسنک وزیر» میگوید: «مشتی رند را سیم و زر دادند تا حسنک را سنگ زنند.» اگر به زبان امروزی بخواهیم بگوییم، معادل امروزی رند در این عبارت بیهقی «لمپن» خواهد شد. آنهایی که به حسنک سنگ زدند از همین طبقه لمپن بودند. در شعر فارسی هم تا سنایی این واژه همین شرایط را دارد.
دادبه ادامه میدهد: در سبک خراسانی هم که سبک طبیعتگرا و شادخوارانه است، همین وضع را برای واژه رند میبینیم. مثلا ناصرخسرو رندی را با «بد فعلی» میآورد: «مگر آن را کزو ناید بجز بدفعلی و رندی.» اسدی طوسی هم به رند صفت «بداندیشی» داده است: «سپهبد شیروی شد دل نژند/ برآشفت و گفت ای بداندیش رند.» سوزنی سمرقندی نیز «مفلس» و «قلاش» و «رند» را با هم آورده است، اما هنگامی که واژه رند وارد حوزه شعر عرفانی میشود انتقالی صورت میگیرد و یک مفهوم مثبت (یا نیمه مثبت) به رند نسبت داده میشود.
مدیر گروه ادبیات دائرهالمعارف بزرگ اسلامی میگوید: با این همه، یک مساله بسیار مهم و قابل بحث و تبیین این است که وضعیت کاربرد واژه در نوع قالبی که شاعر انتخاب میکند و به تبع مفهوم و موضوعی که در آن قالب میریزد، ارتباط دارد. برای مثال در «حدیقه» که یک کتاب اخلاقی و کلامی و دارای بعد عرفانی است، رند واژهای منفی است. حتی در «بوستان» سعدی هم چنین است. در کل سلسله آثاری که صورت عرفانی به طور عام ندارند، همین گونه منفی هستند.
او ادامه میدهد: اما سرانجام چه اتفاقی برای این واژه میافتد؟ و رند عنوان چه کسی میشود؟ وقتی این واژه به آنجایی میرسد که باید برسد، بیانگر کمال انسانی در عرفان میشود؛ چیزی شبیه «انسان کامل». البته گاهی طوری حرف میزنند که به نظر میرسد رند خودِ انسان کامل است، اما اگر در آرای آنها دقیقتر بشویم درمییابیم که میخواهند بگویند که رندی از لوازم کمال انسانی است. به هر حال این اوج حرکتی است که در عرفان شده است.
این مدرس دانشگاه تاکید میکند: آنهایی که اصرار دارند حافظ را عارف بدانند اگرچه میشود حرف آنها را توجیه کرد، اما باید تکلیف ما را با این اصطلاح روشن کنند. اگر حافظ عارف است به چه معنی عارف است؟ اگر نیست به چه معنی نیست؟ اما اجمالا توافق کنیم که حافظ هر چه هست متفاوت است با دیگران. چیزی در حرکت او هست که در حرکت دیگران نیست. حتی در حرکت مولوی هم نیست. رندی در حافظ به یک مکتب تبدیل میشود و مهمترین اصطلاح او میشود، اما در دیگران رندی فقط یک اصطلاح است.
او میافزاید: حافظ نظام فکری خود را با این اصطلاح میسازد و هر کاری که انجام میدهد با این عنوان میکند. معنی مکتب هم جز این نیست که اصول مشترکی است که کسی (یا کسانی) آن اصول را قبول دارند و حرفهایی هم که میزنند به نوعی با آن اصول ارتباط دارد و بیرون از آن نیست. برای همین است که میگوییم مکتب حافظ مکتب رندی است. حافظ از مکتب و دادههای عرفانی عشق بسیار استفاده کرده است، اما سنتزی که بار آورده یک چیز دیگری است که اسم آن را باید «مکتب رندی» گذاشت.
او در پایان سخنانش میگوید: اما به یک نکته دیگر هم باید توجه داشت و آن این است که میتوانیم بگوییم که رندی معادل روشنفکری است. چون لازمه روشنفکری داشتن جهانبینی است. روشنفکر اصطلاحی است برای طرز فکر. این یعنی جهانبینی و مکتب؛ البته با تمایلهای عقلانی، آزادمنشانه، انسانگرایانه (اومانیستی) و علمی. در دیوان حافظ همه اینها هست. برای همین است که متفکرتر، آزاداندیشتر و انسانگرایانهتر از حافظ نمییابیم. جزء جزء اینها را در دیوان او میتوان پیدا کرد. بنابراین مکتب رندی تمام خصیصههای روشنفکری، روشنبینی و روشنرایی را دارد.
زینب مرتضایی فرد / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم