به تلویزیون که میآیند خیلی راحت برای خود مخاطبانی دست و پا میکنند و عروسکهایی مانند چرا و پنگول و سنجد برای همه به نامهایی آشنا تبدیل میشوند. شخصیتهایی چون کلاهقرمزی و پسرخاله و حتی شخصیتهای دیگر این مجموعه که عمر کوتاهی دارند خیلی زود محبوب میشوند و مردم برای خریدن عروسکهایشان سر و دست میشکنند. حالا این اتفاق برای شخصیتهای «شهر موشها 2» هم رخ داده است. آنقدر که لوازمالتحریر و عروسکهای این مجموعه بسرعت فروش میرود و خیلیها از این فروشگاه به آن فروشگاه دنبال کپلک میگردند.
همین عروسکها که به صحنه سینما و تلویزیون جان میدهند و خیلیها را جادو میکنند، متاسفانه در خانه اصلی خودشان، یعنی صحنه تئاتر چندان که باید و شاید رونقی ندارند تا جایی که به نظر میرسد از سمت مردم و مسئولان تا حد زیادی نادیده گرفته میشوند. حال این سوال مطرح میشود که چه اتفاقی باعث شده عروسکها در جایگاه اصلی خود، یعنی صحنه تئاتر غریب بمانند، اما همین که پا به صحنه سینما و تلویزیون میگذارند به قول معروف پلههای ترقی را چند تا یکی طی میکنند؟
آزاده انصاری یکی از کارگردانهای تئاتر عروسکی که با نمایش «سوسک میشود» در پانزدهمین جشنواره عروسکی تهران ـ مبارک حضور داشت، در این خصوص به جامجم میگوید: این اتفاق نهتنها شامل حال تئاتر عروسکی، بلکه شامل حال کل تئاتر کشور میشود؛ چون سینما خیلی راحتتر و با تبلیغ گسترده در اختیار مردم قرار میگیرد و طبعا ارتباط لازم میان سینما و مردم برقرار میشود.
او میافزاید: تعداد سالنهای سینمای سراسر کشور را با تعداد سالنهای تئاتر که مقایسه کنید بخوبی متوجه تفاوت امکانات سینما و تئاتر خواهید شد. از طرف دیگر، وقتی فیلمی در سینما اکران میشود، مردم تیزرهای تلویزیونی متعددی درباره آن میبینند و چون یک سینما هم نزدیکشان است، طبعا به سالن سینما میروند و به تماشای فیلم مینشینند.
تئاتر امکان تبلیغات گسترده ندارد و از سویی دیگر، تعداد سالنهای محدودی در سطح شهر دارد. انصاری این موارد را از عمدهترین دلایل عدم ارتباط میان مردم و تئاتر میداند و در این باره توضیح میدهد: تئاتر از داشتن امکاناتی که سینما و تلویزیون دارند، محروم است. تئاتر نه سالنهای متعدد دارد و نه توان و بودجه برای تبلیغات گسترده شهری و تلویزیونی. مگر ما چند سالن تئاتر داریم که در سطح یک شهر باشند و مردم با دیدنش ترغیب به دیدن تئاتر شوند؟
عروسکها، مظلومترینهای تئاتر
مهجوریت تئاتر موضوعی است که سالهاست از آن حرف میزنیم، اما میان انواع تئاتر میتوان گفت عروسکها در جایگاهی قرار گرفتهاند که مظلومترین نوع تئاتر است. وقتی سهم آنها از حضور روی صحنه فقط یک هفته و در جریان برگزاری یک جشنواره باشد، میتوان بخوبی مظلومیت این نوع تئاتر را درک کرد.
انصاری در این باره میگوید: اول هفته جاری جشنواره تئاتر عروسکی تهران ـ مبارک به پایان رسید، اما ما هنوز نمیدانیم فرصتی برای اجرای کارهایمان خواهیم داشت یا نه. جشنواره مبارک فقط یک هفته زمان دارد و تمام تلاشهایی که در این مدت میشود با حمایت مسئولان میتواند به بار بنشیند. او ادامه میدهد: اگر قرار باشد در پایان این یک هفته با تئاتر عروسکی خداحافظی کرده و فراموشش کنیم تا سال بعد و جشنواره بعد شاهد هیچ اتفاق خوبی در این نوع تئاتر نخواهیم بود.
کارگردان نمایش «ماه پیشونی» معتقد است: اگر تئاتر نهادینه شود و حمایت جدی از آن صورت بگیرد طبعا مردم هم آن را جدی میگیرند.
انصاری همچنین میگوید: طی چند سال گذشته در عرصه تئاتر عروسکی سکوت داشتهایم. وقتی اجرایی روی صحنه نرود، طبعا مخاطبان این نوع تئاتر از دست میروند و کمکم آن را فراموش میکنند.
او ادامه میدهد: سال 1387 نمایش عروسکی «ماکاندو» را روی صحنه بردم. به گفته مدیران وقت تئاترشهر پرمخاطبترین نمایش آن سال بود. کانون منتقدان تئاتر هم آن را به عنوان نمایش برگزیده سال 87 انتخاب کرد. دو سال بعد هم در سالن ایرانشهر روی صحنه رفت و باز هم پرمخاطب بود، اما وقتی دیگر فضایی برای اجرا نداشته باشم چه اتفاقی رخ میدهد؟ مسلما مخاطبم را از دست میدهم و باید دوباره از صفر شروع کنم تا مخاطب را جذب کنم و همه اینها باعث بروز مشکلات است.
رامین سیار دشتی، کارگردان نمایش «تولد غمانگیز پسر آهنی» از دیگر کارگردانهای حاضر در پانزدهمین جشنواره عروسکی مبارک است. او درباره حضورش در این جشنواره به جامجم میگوید: من به کار عروسکی علاقه زیادی دارم و اولین کارم روی صحنه تئاتر هم عروسکگردانی بود. البته من از سال 80 به بعد کارگردانی اثری را انجام نداده بودم و میتوانم بگویم تجربه چندان زیادی در این عرصه ندارم، اما با این حال نظر شخصیام را درباره موفقیت عروسکها در سینما و ناکامیشان در تئاتر میگویم.
موفقیت یک اثر و نیاز به عوامل متعدد
سیاردشتی اظهار میکند: راستش من برخلاف شما دیده شدن عروسکها را خیلی محدود به دلایلی چون حضور در سینما و تلویزیون نمیدانم و معتقدم عوامل موثر دیگری وجود دارد که میتواند یک اثر را موفق کند یا از او اثری بسازد که چندان با اقبال مخاطبان روبهرو نشود.
سیار دشتی با ذکر یک مثال به صحبتهایش ادامه میدهد: کلاه قرمزی و پسرخاله کاراکترهای محبوب همه ما هستند، اما آخرین فیلم سینمایی که با حضور این عروسکها روی پرده رفت چندان موفق نبود و خیلیها آن را دوست نداشتند. چون متن فیلمنامه ضعیف بود و مخاطب را با خود همراه نمیکرد.
او میافزاید: موفقیت عروسکها روی صحنه به عوامل متفاوتی نیاز دارد. انتخاب قصه، چیدمان، داشتن قصه محکم ازجمله عواملی است که باعث شده مردم شهر موشها را دوست داشته باشند. هر چند این مجموعه نواقصی هم دارد، اما کارگردان توانسته مردمی را که به خاطر علاقه به نوستالژی سالهای دور به سینماها میروند راضی کند.
سیار دشتی اظهار میکند: البته در کل، اجرای تئاتر با کار در سینما تفاوتهای زیادی دارد. ما در تئاتر با یک فضای متفاوت روبهرو هستیم و میتوانیم در زمانی بین یک تا یک و نیم ساعت روایت خودمان را ارائه کنیم؛ بنابراین باید بتوانیم طی چند دقیقه کاراکترها را به گونهای معرفی کنیم که مخاطب با آنها ارتباط بگیرد و اخت شود. بنابراین تفاوتها زیاد است و به نظرم مقایسه دشوار!
تئاتر، سینما و ستارهها
اما آنچه میتوان لابهلای همه حواشی و اتفاقات عروسکی دنبالش گشت، بیشباهت به اتفاقات صحنه تئاتر طی چند سال اخیر نیست. بازیگران زیادی از سینما به تئاتر سرک میکشند و آن را به عنوان علاقه دنبال میکنند. چندان هم دغدغه دستمزد خود را ندارند. از طرف دیگر مردم هم به خاطر حضور ستارههای سینما روی صحنه تئاتر به تماشای تئاترها میروند و تئاتر تجاری هر روز بیشتر از قبل پر و بال میگیرد و پیش میرود.
حالا وقتی عروسکها هم با خواب صحنه تئاتر روبهرو شوند و چنان که باید و شاید دیده نشوند طبیعی است مسیرشان را عوض کنند و ترجیح بدهند روی صحنه سینما و تلویزیون حضور پیدا کنند. کاش عروسکها هم روزی مثل ستارههای سینما دغدغه دستمزد نداشته باشند و دوباره به تئاتر بازگردند.
زینب مرتضاییفرد / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد