مهر امسال مدارس شلوغتر از سال قبل است، چون آمارها تا این لحظه نشان میدهد که جمعیت دانشآموزی نسبت به سال قبل (12 میلیون و 500 هزار نفر)، صد هزار نفر بیشتر شده، آن هم جمعیتی که بیش از نیمی از آن در دوره ابتدایی است؛ هفت میلیون و 200 هزار نفر.
این جمعیت دانشآموزی خودش لشکری از انسانهاست با هفت میلیون و 200 هزار خواسته و نقشه راه مختلف. این جمعیت میلیونی را 288 هزار معلم درس میدهند که عدهای از آنها همچنان مشتاق تعلیم هستند و نکتههای جدیدی برای آموختن با خود میآورند و برخی آنقدر مشکل دارند که دل و دماغی برای آمدن به کلاس ندارند. اما همه اینها بالاخره به کلاس درس میآیند و دوباره تدریس را از سر میگیرند، در حالی که برخی از آنها به کلاسهایی وارد میشوند که همچون سالهای گذشته تراکم زیادی دارد و این ازدحام کیفیت کارشان را تحتالشعاع قرار میدهد.این داستان همه مهرماههاست؛ یک شروع شلوغ که دیگر برای دستاندرکاران مدارس پرازدحام عادت شده است.
در سالهای اخیر گاه از حرف تا عمل فاصله زیادی بوده. حرفها میگفته تراکم کلاسهای درس نهایت به 33 نفر میرسد و مدارس زیادی وجود دارد که کلاس هایش با 24 نفر بسته میشود (آخرین اظهارنظرهای معاونان آموزش و پرورش دولت دهم)، اما در عمل این عددها ری میکرده و بزرگ میشده، حتی تا ده نفر بیشتر.
این موضوع را مدیران و معلمان مدارسی که در سالهای گذشته کلاسهای چهل نفره و بیشتر داشتهاند خوب درک میکنند و بهتر از آنها مدیران و معلمان و دانشآموزانی که مجبور شدهاند بار جمعیت سنگین مدرسه را به جاهایی غیر از کلاس درس بکشند و جایی در گوشه کتابخانه و نمازخانه مستقر شوند.
در طول سالهای اخیر وضع این گونه بوده، اما نه برای همه مدارس، ولی بوده و این تراکم آزاردهنده کلافگیها و افتهای کیفی آموزش را به همراه داشته است. امسال نیز وضع مشابه سالهای قبل است یعنی همان تراکمها و شلوغیها البته با این تفاوت که بخشی از این ازدحام، با برنامه صورت گرفته است.
منظور همان شیوهنامهای است که متن آن اردیبهشت امسال به اطلاع مدارس رسید؛ شیوه نامهای که مشخص کرد مدیران هر مقطع تحصیلی تا چه اندازه مجاز به ثبتنام دانشآموزان هستند.
طبق این شیوهنامه، در دوره سه ساله اول ابتدایی و در مناطق شهری حداکثر دانشآموز در یک کلاس باید 32 نفر باشد که این رقم در دوره سه ساله دوم این مقطع مجاز است اگر به 35 نفر برسد. البته مدارس شاهد در این شیوهنامه استثنا شده و حداکثر ظرفیتی که برای آن لحاظ شده 30 نفر است که امتیازی آشکار برای این مدارس و دانشآموزانش محسوب میشود.
البته حد مجاز ثبتنام در دوره متوسطه اول و دوم بیش از ارقام در نظر گرفته شده برای دوره ابتدایی است که بوضوح تراکم موجود در کلاسهای این مدارس را نشان میدهد. از جمله این که در این شیوهنامه گفته شده در دوره متوسطه اول (راهنمایی) حداکثر جمعیت مدارس شهری 36 نفر است که اگر به 40 نفر برسد نیز مانعی ندارد.
طبق این متن، در دوره متوسطه دوم (دبیرستان) نیز در کلاسهای نظری تعداد دانشآموز باید کمتر از 40 نفر باشد که میتواند برای یک کلاس درس، تداعی کننده ازدحام باشد.
ما تراکم کلاسهای درس برای سال تحصیلی 94ـ93 را پیگیری کردیم که پرس و جوهایمان از مدیران چند مدرسه در مقاطع تحصیلی دو گانه (ابتدایی و متوسطه) نشان داد برخی مدیران بویژه در دوره ابتدایی مجبور شدهاند در کلاسها بیش از 40 دانشآموز را بگنجانند.
در واقع در بیشتر مناطق شهری پرجمعیت کشور وضع به همین صورت است، بویژه در مناطق پرتراکم شمالی یا نقاط متراکم در استان تهران و البرز و البته در نقاطی که پروژههای مسکن مهر به بهرهبرداری رسیده است.
مرداد امسال، محمد دیمهور، معاون ابتدایی آموزش و پرورش در گفتوگو با ایسنا، این تراکم جمعیت در کلاسهای درس را به اضافه شدن کلاس ششم به دوره ابتدایی، محدودیت فضای آموزشی و کمبود نیروی انسانی در این مقطع ربط داد، همان سه چالشی که مهر امسال نیز وجود دارد و زمینهساز کلاسبندیهای پرتراکم در برخی نقاط بویژه در نقاط مرکزی کشور شده است.
کمبود کلاس، مشکلی جدی
مشکل کمبود کلاسهای درس، باری است که سیستم آموزشی کشور امسال نیز به دوش خواهد کشید. بر اساس آمارهای رسمی آموزش و پرورش، در کشور بیش از 105 هزار مدرسه وجود دارد که رقم بزرگی است، اما تقریبا یک سوم از آنها فرسوده است و نیاز به تخریب و بازسازی دارد.
پس مدارس فرسوده را باید از فهرست مدارس استاندارد خارج کرد؛ گرچه کمبود مدرسه در سالهای اخیر سبب شده تا این مدارس نیز در چرخه استفاده قرار بگیرند و کنار گذاشته نشوند.
پس اگر ملاک قضاوت ما 105 هزار مدرسه موجود باشد، باید این را اضافه کنیم که این رقم کفاف نیازهای جمعیت دانشآموزی را نمیدهد.
مرتضی رئیسی، معاون عمرانی آموزش و پرورش بارها این کمبودها را شکافته که بهتر است برای تبیین وضع موجود به گفتههای او در مصاحبه با خبرگزاریهای مهر و ایسنا بسنده کنیم که بخوبی به نیازها و کمبودهای کشور اشاره میکند.
به گفته رئیسی، هماکنون 5400 مدرسه نیمه کاره در کشور وجود دارد که 4200 مورد از آن دولتی است و 22 هزار کلاس درس را شامل میشود. این پروژهها در حالی در گوشه و کنار کشور خاک میخورد که طبق گفتههای معاون وزیرآموزش و پرورش، نیاز مناطق شهری کشور هماکنون 17 هزار کلاس درس است؛ یعنی نیازی که اگر فقط پروژههای نیمهتمام دولتی تکمیل شود، برطرف خواهد شد. اما مشکل این است که این پروژهها کلنگ خورده و تا حدی نیز جلو رفته، اما بیشترشان تا نیمه راه ساخت را نرفتهاند و تکمیل آنها به وقت و هزینه زیاد نیاز دارد، مثل همان 2100 پروژهای که به گفته رئیسی، کمتر از 50 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و بیش از 2000 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. در واقع این آمارها به ما میگوید مهر امسال در حالی آغاز میشود که 31 هزار کلاس درس نیمهکاره در نقاط مختلف کشور وجود دارد که مساحتی بیش از شش میلیون مترمربع را اشغال کرده، در حالی اگر این کلاسها تکمیل و بهرهبرداری میشد امروز مشکلی به نام کمبود کلاس و کلاسهای متراکم وجود نداشت.
چرا کلاس متراکم خوب نیست؟
وقتی طبق آمارهای رسمی آموزش و پرورش فقط در استان تهران 5775 کلاس درس کم است و نیاز به ساخت 385 مدرسه پانزده کلاسه فوری است (گفتههای معاون عمرانی وزیر در تیر 93 در گفتوگو با مهر)، میشود درک کرد که تعدادی از دانشآموزان چرا مجبورند در مدارس موجود کیپ تا کیپ هم بنشینند و در کلاسهای متراکم درس بخوانند (البته کمبود معلم نیز تاثیر زیادی بر این روند دارد بویژه توزیع نامناسب نیروی انسانی در نقاط مختلف کشور که باعث شده در یک نقطه تراکم نیرو باشد و در نقطهای دیگر کمبود نیرو) .
پس کلاس متراکم محصول کمبودهاست که البته آسیبزا نیز هست. یکی از معلمانی که تجربه سالها تدریس در کلاسهای 40 نفره یا بیشتر را در دوره ابتدایی دارد، در گفتوگو با جامجم از این آسیبها میگوید، از این که ازدحام کلاس تا چه اندازه حواس دانشآموزان را پرت میکند و انرژی معلم را برای اداره کردن کلاس میگیرد. او از تجربهاش میگوید که از وقتی ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی باب شده، کلاس متراکم مانعی برای ارزشیابیهای درست و دقیق است، همچنین مانعی برای پرسشهای شفاهی منظم تا دانستههای دانشآموزان به طور مکرر محک بخورد.
دبیر یکی از کلاسهای متراکم در دوره متوسطه نیز در گفتوگو با جامجم بر همین نکات تاکید دارد، ضمن این که او اشاره میکند به کتابهای پرحجم این دوره که شلوغی کلاس فرصت پرسش و پاسخ و بحثهای آزاد و مرور مطالب کتاب را کم میکند. در واقع کلاس شلوغ و زمان آموزشی محدود وقتی با کتابهای حجیم همراه شود، عاملی میشود برای کاهش کیفیت آموزش که البته نه همه کلاسهای متراکم بلکه تاکنون بیشتر آنها را درگیر کرده است.
باید پذیرفت که این یک نقص برای سیستم آموزشی کشور است که میتواند با یک نسخه سحرآمیز که همان تکمیل مدارس نیمهکاره و بالا بردن تعداد کلاسهای درس است، برطرف شود، بویژه آن که مسئولان آموزش و پرورش بارها این تراکم را به کمبود فضا ربط داده اند و وعده کردهاند که با رفع مشکلات کمبود فضا دغدغهها از بابت کلاسهای شلوغ و پرازدحام را تا سال 96 رفع کنند. البته در کنار رفع کمبودهای فیزیکی، رفع کمبود معلم (طبق آمارهای رسمی حدود 28 هزار معلم در دوره ابتدایی) و توزیع نامتوازن معلمان در نقاط مختلف کشور نیز باید در دستور کار باشد، چون اینک بسیاری از مدیران مدارس مجبور شدهاند کمبود معلم را با جا دادن تعداد بیشتری از دانشآموزان در یک کلاس جبران کنند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد